دردسر پیام سال نو | وقتی نمی‌فهمیم چه حرفی را چه زمانی نباید گفت

پیام تبریک نوروزی وزیر دفاع آلمان، به یک دردسر جدی برای او تبدیل شد. کریستین لامبرشت، ویدئوی کوتاهی به مناسبت آغاز سال ۲۰۲۳ منتشر کرد. تصمیمی که ظاهراً عجیب نیست. اما اشتباهات او در فرم و محتوا، کار را برایش پیچیده کرد.

او در پیام خود به جنگ اوکراین اشاره کرد،‌ اما پیامش در خیابان و در شرایطی ضبط شده که نور و صدای آتش‌بازی سال نو، پس‌زمینهٔ ویدئو را پُر کرده است.

پیام لامبرشت از نظر محتوا هم خالی از اشکال نبود. او پس از اشاره به این‌که در سال ۲۰۲۲ شاهد جنگی در قلب اروپا بوده‌ایم و با چالش‌هایی باورنکردنی مواجه شده‌ایم، گفت که این اتفاقات زمینه‌ای شده تا او با افرادی «بسیار بسیار خاص و جالب» آشنا شود و از این منظر، قدردان و شکرگزار است.

تصمیم وزیر دفاع آلمان دربارهٔ  ضبط چنین پیامی – در حالی که انتظار نمی‌رفت حتماً در اکانت شخصی خود پیام منتشر کند – و اصرار او بر این که نکتهٔ مثبتی هم از این جنگ پیدا کند، و توصیف تلاش‌ها و شجاعت‌های مردم در یک جنگ در قالب اصطلاح «آدم‌های خاص و جالب» خشم منتقدان را برانگیخت و این واژه‌ها و تعبیرها را مناسب وضعیت جنگی و انسان‌های غم‌دیده و جنگ‌زده ندانستند (+/+/+).

منتقدان برای توصیف پیام لامبرشت از اصطلاح Tone-deaf استفاده می‌کنند؛ پیامی کاملاً‌ ناهمدلانه. انگار که لامبرت، ناتوان از شنیدن صداها و پیام‌های محیط خود، دهان به سخن گشوده و حرف زده است.

این نخستین خرابکاری لامبرشت نیست. او در اوایل جنگ اوکراین هم در پاسخ به درخواست اوکراین برای ارسال سلاح‌های سنگین، اعلام کرده بود که ۵۰۰۰ کلاهخود نظامی برای اوکراین ارسال می‌کند. آن تصمیم هم نشان می‌داد که گوش و چشم لامبرشت برای دیدن و شنیدن آن‌چه در اطرافش می‌گذرد، ضعیف هستند.

بعید است این اشتباه به تنهایی به تغییر لامبرشت منجر شود. اما قطعاً فرصت بسیار خوبی در اختیار مخالفان او قرار خواهد داد تا به صدراعظم آلمان برای تغییر او فشار وارد کنند. برای مردم سخت است باور کنند کسی که در انتخاب چند کلمه و موقعیت فیلمبرداری ضعیف است، بتواند در تصمیم‌های سرنوشت‌ساز نظامی آلمان، درست عمل کند.

همدلی | ظرافتهای کلامی

#مهارت ارتباطی

زنگها برای که به صدا در می‌آیند؟

حتماً عبارت «زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند؟» را شنیده‌اید؛ داستانی از ارنست همینگوی.

منظور از زنگ، صدای ناقوس کلیسا است که مرگ یک نفر را اعلام می‌کند.

همینگوی این جمله را از یکی از کتاب‌های جان دان، شاعر قرن هفدهم اقتباس کرده است. کتابی با عنوان: «هیچ انسانی یک جزیرهٔ مجزا نیست.»

چند جمله از این کتاب را بخوانیم:

«هیچ انسانی یک جزیرهٔ مجزا نیست.

همه جزئی از یک پیکر واحد هستیم.

و به همین علت،

با مرگ هر انسانی بخشی از من ناپدید می‌شود و می‌میرد.

بنابراین، هیچ‌وقت پرس‌و‌جو نکن که ناقوس برای مرگ که به صدا درآمده،

ناقوس، همیشه مرگ تو را اعلام می‌کند.»

این حرف ظاهراً ساده که سعدی ما هم قرن‌ها قبل شبیه‌اش را گفته، بنیان تفکر سیستمی است. چنان‌ که ژوزف اوکانر، کتاب تفکر سیستمی‌اش را با همین جمله‌های جان دان آغاز می‌کند (+).

تفکر سیستمی به زبان ساده

#تفکر سیستمی   #نقل قول

برونسپاری به درد ما نمی‌خورد | زورمان به آن‌ها نمی‌رسید!

معمولاً وقتی از نسل جدید خودروها و به‌ویژه خودران‌ها صحبت می‌شود ایلان ماسک و تسلا را به یاد می‌آوریم.

با این حال، می‌دانیم که در کنار تسلا و نیز شرکت‌های کوچک بسیاری نظیر وایمو و لوسید موتورز که وارد این صنعت شده‌اند، بسیاری از خودروسازان بزرگ هم مستقیم یا با خرید شرکت‌های دیگر در این زمینه فعالیت می‌کنند. شرکت کروز (Cruise) وابسته به جنرال‌موتورز، غول خودروسازی آمریکا، یکی از این شرکت‌هاست.

اخیراً مدیر سخت‌افزار کروز به نکتهٔ جالبی اشاره کرده که مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته است. او بدون اشاره به نام تأمین‌کننده گفته (+): «دو سال پیش برای تأمین پردازنده‌های گرافیکی پول هنگفتی به یک تأمین‌کنندهٔ بزرگ دادیم. اصلاً‌ جایی برای مذاکره نبود. چون حجم تقاضای ما بسیار کوچک است. این بود که تصمیم گرفتیم خودمان سرنوشت‌مان را در دست بگیریم.»

همه می‌توانند حدس بزنند که او به کدام شرکت اشاره کرده؛ Nvidia یکی از بزرگ‌ترین تأمین‌کنندگان سخت‌افزار گرافیکی در جهان.

طراحی و تولید تراشه‌های گرافیکی و واحدهای پردازش گرافیک، ساده نیست. کسانی که با برون‌سپاری آشنا هستند، در همان نگاه اول حدس می‌زنند که این کار، نامزد خوبی برای برونسپاری است. هنوز شرکت‌های برتر حوزهٔ تکنولوژی هم ترجیح می‌دهند تا حد امکان وارد بازی تراشه‌های الکترونیکی نشوند. اما نباید فراموش کنیم که تولیدکنندگان خودرو در مقایسه با دیگران (مثلاً تولیدکنندگان موبایل) تقاضای اندکی دارند. بنابراین قدرت چانه‌زنی آن‌ها کم است و همین عامل به تنهایی می‌تواند استراتژی آن‌ها را تغییر دهد.

هم جنرال‌موتورز و هم تسلا، و هم احتمالاً خودروسازهای دیگر، نمی‌توانند تمام سودی را که از تکنولوژی خودران به دست می‌آید، دو دستی به تولیدکنندگان سخت‌افزار هدیه کنند. بنابراین، با وجودی که به نظر عجیب می‌آید، طراحی و تولید سخت‌افزار را در دستور قرار داده‌اند.

برون سپاری در کروز - جنرال موتورز

اگر مدتی دربارهٔ برون‌سپاری مطالعه و تحقیق کنید به نتیجه می‌رسید که این موضوع، آن‌قدر پیچیده است و ظرافت‌های فراوان دارد که یک فرد می‌تواند تمام عمر حرفه‌ای خود را به مطالعه و پژوهش در برون‌سپاری اختصاص دهد و اصلاً عجیب نیست اگر یک مشاور مدیریت حوزهٔ تخصصی خود را صرفاً به این کار اختصاص دهد.

ما در یکی از درس‌های زیرمجموعهٔ استراتژی در متمم به بحث برون‌سپاری پرداخته‌ایم که مطالعهٔ آن می‌تواند مفید باشد:

برون سپاری و مزایا و معایب آن

#صنعت خودرو   #صنایع جهان   #استراتژی   #تکنولوژی