ترس از مذاکره – ترس در مذاکره

«هیچ‌وقت به خاطر ترس، مذاکره نکنیم.

اما هیچ‌وقت هم از مذاکره نترسیم.»

جان اف. کندی – ۱۹۶۱

مرور درس زیر در متمم هم می‌تواند مفید باشد:

چند توصیه برای مذاکره موفق

#مذاکره   #تصمیم گیری   #نقل قول

قدیمی ترین خودروسازهای جهان | سی سال طلایی در صنعت خودرو

آیا تا کنون از خود پرسیده‌اید قدیمی‌ترین خودروسازهای جهان کدام شرکت‌ها بوده‌اند؟

به این سوال نمی‌توان به شکل دقیق پاسخ داد. نخستین کسانی که خودرو ساختند، معمولاً چند سال قبل از تأسیس شرکت و کارخانه، نمونه‌های اولیه را تولید کرده بودند. گاهی هم، نمونهٔ تولید شده را با چند سال فاصله به بازار عرضه می‌کردند.

علاوه بر این‌ها، کمی هم زمان لازم بود تا بتوانند تمام قطعات را خودشان بسازند. بعضی از شرکت‌ها مانند رنو، سه تا چهار سال طول کشید تا موتور را هم خودشان تولید کنند و روی ماشین‌هایشان قرار دهند.

به همین علت، اعلام دقیق زمان آغاز به کار خودروسازان جهان، ساده نیست و بسته به این که چه مرحله‌ای را معیار قرار دهید، سال تأسیس تغییر می‌کند.

با این توضیحات، در ادامه، سال تقریبی آغاز به کار چند مورد از برندهای قدیمی خودروسازی را که هنوز زنده‌اند، برای شما آورده‌ایم (+/+). می‌شود گفت دو دههٔ آخر قرن نوزدهم و دههٔ اول قرن بیستم، ده‌های طلایی صنعت خودرو بوده است:

۱۸۸۵ |‌ بنز

۱۸۸۹ | پژو (تولید غیررسمی قبل از بنز بوده)

۱۸۹۶ | لیلاند

۱۸۹۷ | تاترا (خودروساز چک)

۱۸۹۸ | رنو (اولین خودرو با موتور خودشان: ۱۹۰۳)

۱۸۹۹ | اُپِل

۱۸۹۹ | فیات

۱۹۰۲ |‌ کادیلاک

۱۹۰۳ | فورد (تولید اولیه: ۱۸۸۶)

۱۹۰۴ | رولز رویس (عرضهٔ عمومی: ۱۹۰۶)

۱۹۲۹ | بی‌ام‌دبلیو

۱۹۳۶  | تویوتا

قدیمی ترین خودروهای جهان

در تصویر بالا اولین خودرو رنو را که در سال ۱۸۹۸ عرضه شد می‌بینید. این خودرو تک‌سیلندر بوده و با حجم موتور ۴۰۰ سی‌سی سرعت آن حداکثر می‌توانسته به ۳۲ کیلومتر در ساعت برسد.

مطالب زیر در متمم به نوعی به خودروسازی و صنعت خودرو مربوط هستند:

طراحی خودرو | چگونه خودروهای جدید را از چشم مشتری پنهان کنیم؟

چند نمونه عجیب از ثبت اختراع در صنعت خودرو

چند نمونه از خودروهای مفهومی قدیمی

خودروهایی به شکل حباب

اگر هم موضوعاتی که در متمم با عنوان تجربه های ذهنی مطرح می‌شوند برایتان جذاب است، می‌توانید به مطلبی سر بزنید که در آن پرسیده‌ایم: اگر به نقطهٔ صفر زندگی بشر بر روی زمین برگردیم، ساختن بنز چند سال زمان لازم خواهد داشت:

بازگشت به دنیای نخستین | ساخت بنز چقدر طول می‌کشد؟

#صنایع جهان   #صنعت خودرو

واضح است؟ نه. معمولاً واضح نیست!

اریک تمپل بل در کتاب «ریاضیات؛ ملکه و خدمتگزار علم» می‌گوید (+):

«بارها پیش آمده که آن‌چه واضح پنداشته می‌شده، از زوایای مختلف بررسی شده و متوجه شده‌اند که نه‌تنها واضح نبوده، که حتی غلط هم بوده است.»

او در همان کتاب می‌گوید: «واضح، خطرناک‌ترین کلمه در قلمرو ریاضیات است.»

«واضح است که» واضح در ریاضیات می‌تواند واژه‌ای خطرناک باشد. اما استفاده از این کلمه در خارج از فضای ریاضیات هم چندان کم‌خطر نیست. بسیار پیش می‌آید که آن‌چه ما واضح در نظر می‌گیریم، بر پایهٔ یک فرض نادرست بنا شده و با استفاده از برچسب «واضح» آن نکته یا فرض از زیر ذره‌بینِ بررسی و تحلیل و ارزیابی فرار می‌کند و ما را به بی‌راهه می‌برد.

خودمان را عادت دهیم که هر بار عبارت «واضح است که…» را به کار بردیم، بلافاصله از خودمان بپرسیم: «آیا واقعاً واضح است؟»

ما در مجموعه درس‌های ظرافت کلامی متمم یک درس را به تفاوت سه واژهٔ بدیهی، طبیعی و واضح اختصاص داده‌ایم:

بدیهی، طبیعی، واضح

#نقل قول   #کلمات

 

کتاب بازاریابی اینترنتی لاکهارت | آموزش‌ها به سمت تخصصی شدن می‌روند

کتاب بازاریابی اینترنتی لاکهارت یکی از کتابهایی بود که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد و بازار هم از آن استقبال کرد. در میان انبوه کتاب‌هایی که طی سال‌های گذشته دربارهٔ بازاریابی اینترنتی منتشر شده‌اند،‌ این کتاب ویژگی جالبی دارد و آن این است که صرفاً برای کسانی که بازسازی و بازآفرینی حمام و آشپزخانه را انجام می‌دهند نوشته شده است.

با مرور کتاب می‌بینید که تقریباً تمام مباحث دیجیتال مارکتینگ در آن مطرح شده‌اند: از تولید محتوا و ویدئو مارکتینگ تا سئو و ایمیل مارکتینگ و حتی کمی از بحث‌های پرسونال برندینگ و مدیریت شهرت.

اما ویژگی کتاب در این است که تقریباً‌ همه‌ی مثال‌ها به صنعت دکوراسیون آشپزخانه و تجهیز و طراحی حمام مربوط هستند.

این کتاب و کتاب‌های مشابه دیگری که اخیراً به بازار عرضه شده‌اند نشان می‌دهد که دوران تازه‌ای در صنعت نشر و تولید محتوا آغاز شده است: تولیدکنندکان به تدریج از مباحث عمومی فاصله می‌گیرند و به حوزه‌های تخصصی نزدیک می‌شوند. همان چیزی که آن را به عنوان نیچ مارکتینگ می‌شناسیم.

کتاب بازاریابی اینترنتی

تولید محتوا | دیجیتال مارکتینگ

اگر بحث بازاریابی اینترنتی برایتان جذاب است پیشنهاد می‌کنیم درس‌های زیر را در متمم بخوانید:

بازاریابی محتوا چیست؟

نقشه سفر مشتری

#معرفی کتاب   #بازاریابی و فروش

بحران کاهش جمعیت | سوراخ کردن راه حل نیست

همان‌طور که می‌دانید، تعدادی از کشورهای جهان، با بحران کاهش جمعیت روبه‌رو هستند. ده کشور زیر، در صدر فهرست بحران کاهش جمعیت قرار دارند. عددهایی که داخل پرانتز آمده، نشان می‌دهد که این کشورها تا سه دههٔ بعد، چند درصد از جمعیت امروزشان را از دست می‌دهند (+):

بلغارستان (۲۳٪)، لیتوانی (۲۲٪)، لاتویا (۲۲٪)، اوکراین (۲۰٪)، صربستان (۱۹٪)، بوسنی و هرزگوین (۱۸٪)، کرواسی (۱۸٪)، مولدوا (۱۷٪)َ، ژاپن (۱۶٪) و آلبانی (۱۶٪).

همان‌طور که می‌بینید، بیشتر این کشورها در اروپای شرقی قرار دارند. تجربهٔ سختی زندگی در دوران کمونیستی و فشارهای اقتصادی پس از فروپاشی شوروی از جمله علت‌هایی است که مردم این کشورها رغبت کافی به فرزندآوری ندارند.

بحران کاهش جمعیت

کشوری که فهرست بالا را ناهمگون کرده، ژاپن است. این کشور هم در سال‌های اخیر با بحران جدی کاهش جمعیت روبه‌روست. در حدی که یکی از سیاستمداران ژاپنی به نام توموناگا اوزادا در سال ۲۰۱۴ پیشنهاد کرد کاندوم‌های سوراخ در بین کاندوم‌ها قرار داده شده و بی‌خبر، در اختیار زوج‌های جوان قرار بگیرد تا نرخ فرزندآوری بهتر شود (+). ایده‌ای که با نقد جدی مردم و سایر سیاست‌مداران روبه‌رو شد.

ژاپن هم مثل سایر کشورهایی که در فهرست بالا آمده، مشوق‌های مختلفی برای افزایش میل مردم به فرزندآوری در نظر گرفته است. اما این مشوق‌ها چندان تأثیر نداشته‌اند. مشکل اصلی در ژاپنِ امروز این است که شغل ثابت با درآمد مناسب، به اندازهٔ کافی موجود نیست و اکثر مردم به کارهای پاره‌وقت یا شغل‌های موقت مشغول‌اند. همین باعث می‌شود که سیاست‌ها و مشوق‌ها بی‌اثر باقی بمانند (+).

در همهٔ کشورها، یکی از دغدغه‌های دولتمردان و سیاست‌گذاران، تغییرات جمعیتی (دموگرافیک) است. این تغییرات می‌توانند ساختار اقتصادی و سیاسی کشور را تغییر داده و ثبات جامعه را به هم بزنند. در کنار سیاستمداران، فعالان کسب و کار هم دائماً به تغییرات دموگرافیک نگاه می‌کنند تا فرصت‌های تازه‌ای برای کسب و کار خود بیابند. در درس زیر، مفهوم دموگرافی را بیشتر توضیح داده‌ایم:

دموگرافی چیست؟

#اقتصاد   #سبک زندگی

کاش بیشتر حرف بزنیم و کمتر عمل کنیم!

سامرست موآم در مرور یادداشت‌هایش، جملهٔ جالبی را از نوشته‌های خود در سال ۱۸۹۲ نقل می‌کند (+):

«وقتی این همه رفتار احمقانهٔ آدم‌ها را

با پرت‌وپلاهای قشنگی که می‌گویند مقایسه می‌کنم،

می‌گویم چه دنیای بهتری می‌شد اگر آدم‌ها بیشتر حرف می‌زدند و کمتر عمل می‌کردند.»

اگر بخواهیم کمی سخت یا تلخ حرف بزنیم، می‌توانیم بگوییم: شاید اگر سامرست موام زنده بود و شبکه‌های اجتماعی امروزی را می‌دید، بیش از پیش به گفتهٔ خودش ایمان می‌آورد.

اما از منظر دیگری هم می‌توان به گزاره‌ای که او مطرح کرده نگاه کرد. کریس آرجریس در این باره می‌گوید: بسیاری از ما یک نظریه در ذهن خود داریم که از آن دفاع می‌کنیم (Theory in Mind) و نظریهٔ دیگری داریم که در عمل به کار می‌گیریم (Theory in Use). بی آن‌که واقعاً متوجه باشیم این دو نظریه، متفاوت و بعضاً متعارض هستند.

از این منظر، به جای این که به انسان‌ها کنایه بزنیم، بهتر است در پی ریشهٔ شکل‌گیری این دوگانگی باشیم و بپذیریم که جز از این روش، فاصلهٔ میان دانستن و عمل کردن از بین نمی‌رود.

درس فاصله میان دانستن و عمل کردن (در متمم)

#نقل قول   #مدل ذهنی

دستاوردها و دردسرهای نابغه بودن

«پاداش و دستاوردِ نبوغ نوابغ، به جامعه‌شان تعلق می‌گیرد.

اما آن‌ها هزینه‌های نبوغ را خود به تنهایی می‌پردازند.»

منسوب به جیم ثورپ – ورزشکار آمریکایی (+)

#نقل قول

ارتباطات در شرایط بحران | سه اشتباه رایج که بحران را بحرانی‌تر می‌کنند

در شرایط بحران، سه اشتباه می‌‌تواند وضعیت را بدتر کرده و ترمیم شهرت افراد، سازمان‌ها و دولت‌ها را دشوارتر کند (+):

  • دست‌اندرکاران آن‌قدر صبر کنند تا دیگران در حرف زدن دربارهٔ بحران از آن‌ها پیشی بگیرند.
  • دست‌اندرکاران نقش خود را در وقوع بحران انکار کرده و هیچ سهمی از مسئولیت را بر عهده نگیرند.
  • کسانی که افراد سخن‌گو و مدیران بحران، نتوانند ترکیب متناسبی از «منطق» و «احساس» را در پیام‌ها و رفتارهای خود نشان دهند.

ما در یکی از درس‌های متمم، کتابی را با موضوع مدیریت بلایا و فاجعه‌ها (Disaster Management) معرفی کرده و کمی دربارهٔ آن حرف زده‌ایم. آن کتاب تا حدی به این بحث مربوط است:

اصول انسانی مدیریت پس از وقوع فجایع

#معرفی کتاب  #مدیریت کسب و کار

شادن فرویده | این طبیعی است که از ناراحتی دیگران خوشحال شویم؟

کانت [با اندکی خلاصه‌سازی] می‌گوید (+):

«این که انسان برای حس کردن و دیدنِ بهتر به‌زیستی خود،

نگون‌بختی دیگران را در پس‌زمینه قرار دهد، بنیادی کاملاً طبیعی دارد؛

کاری برای افزایش کنتراست.»

احتمالاً برای بسیاری از ما پیش آمده که با دیدن اوضاع بد دیگران، لحظه‌ای در درون خود حس خوشحالی را تجربه کنیم (و البته افراد بی‌اخلاق و نادانی هستند که رودرروی کسی که اتفاق یا وضعیت بدی را تجربه کرده، با صدای بلند خدا را صدا کرده و او را شکر می‌گویند).

اما آیا این حس خوشحالی طبیعی است؟ یا باید از این تجربهٔ شادی – حتی پنهانی و درونی – شرمنده باشیم؟ این بحثی است که در روانشناسی تکاملی تحت عنوان شادن فرویده (Schadenfreude) به آن پرداخته می‌شود.

پدیدهٔ شادن فرویده یکی از درس‌های مجموعهٔ آموزشی زندگی شاد در متمم است:

شادن فرویده چیست؟

#نقل قول  #روانشناسی

وقتی انسان‌ها از رده خارج می‌شوند | آرتور سی کلارک

آرتور سی کلارک در سال ۱۹۶۲ مجموعه‌ای از مقاله‌ها و جستارهای خود را با عنوان Profiles of the Future منتشر کرد (جستار چیست؟).

همهٔ آن جستارها در یک ویژگی مشترک بودند: هر یک می‌کوشیدند یکی از سناریوهای محتمل در مورد آیندهٔ انسان را ترسیم و بررسی کنند. کلارک برای هجدهمین جستار این کتاب عنوان جالبی انتخاب کرده است: «از رده خارج شدن انسان‌ها.»

او در جملات پایانی این جستار، به دورانی نه‌چندان دور اشاره می‌کند که مغز ارگانیک (داخل جمجمهٔ ما انسان‌ها) و مغز هوشمند ماشینی در کنار هم قرار می‌گیرند و به یکدیگر کمک می‌کنند (ساده‌ترین مثال آن، وقتی است که راهنمایی‌های نرم‌افزار مسیریاب برای تصمیم‌گیری دربارهٔ انتخاب مسیر به کمک‌مان می‌آید).

کلارک می‌پرسد: این مشارکت و همکاری انسان و ماشین چقدر می‌تواند ادامه پیدا کند؟ آیا این ترکیب، پایدار و بادوام خواهد بود؟ یا بخش ارگانیکِ این ترکیب [یعنی مغز انسان] به مانعی تبدیل می‌شود که بهتر است آن را کنار بگذاریم؟ اگر در نهایت چنین چیزی روی دهد، که من چنین برداشتی دارم، نباید پشیمان شویم و مطمئناً نباید بترسیم.

آرتور سی کلارک

وقتی کتاب دویست صفحه‌ای آرتور سی کلارک را می‌خوانیم، به سختی می‌توانیم باور کنیم که بیش از نیم قرن از زمان نگارش آن‌ها گذشته است. دغدغه‌های او، سوال‌هایی است که امروز بیش از هر زمان دیگری در گذشته، معنا پیدا کرده‌اند. بسیاری از تجربه‌های ذهنی که در آن کتاب مطرح می‌شود، واقعیت‌های عینی زمان ماست (تجربهٔ ذهنی چیست؟).

خود کلارک هم در مقدمه‌ای که ده سال بعد، یعنی در دههٔ هفتاد، برای کتاب نوشته، می‌گوید که «به نظرم آن حرف‌ها امروز معنای بیشتری دارند.» احتمالاً اگر امروز هم زنده بود و برای کتابش مقدمه‌ای می‌نوشت، باز هم این جمله را به کار می‌برد. این نوع کتاب‌ها، بیش از هر چیز به ما یادآوری می‌کنند که نباید آثار قدیمی و کلاسیک را نادیده گرفت و صِرفِ توجه به تاریخ انتشار کتاب، نمی‌تواند معیار مناسبی برای انتخاب و مطالعهٔ کتاب‌ها باشد.

این نکته‌ای است که در یکی از درس‌های متمم به آن پرداخته‌ایم:

اهمیت کتابهای قدیمی

#نقل قول  #معرفی کتاب