جملهای دربارهٔ کتابها و گلولهها
۱ دی, ۱۴۰۴ارنست یونگر، سرباز و نویسندهٔ آلمانی که خاطرات جنگیاش را با عنوان «طوفان فولاد / Storm of Steel» منتشر کرده جایی در کتابش – از قول یکی از کارکنان بیمارستان – میگوید: «کتابها و گلولهها سرنوشت خود را دارند.»
احمد اخوت این جمله را، جدا از فضای اصلی آن و به معنایی تازهتر و پربارتر – در پیشانی فصل «سرنوشت کتابها» در کتاب خاطرات کتابیاش نقل کرده است.

ایدهٔ پشت این جمله، خصوصاً وقتی بالای فصل «سرنوشت کتابها» آمده جذاب است.
ما معمولاً گلوله را «کالا / commodity» میدانیم. گلولهها همه مثل هماند. و تنها چیزی که در آنها تفاوت ایجاد میکند، سرنوشتشان است. اینکه در کجا و به کجا شلیک میشوند؟ اینکه بر تن چه کسی مینشینند؟ و اینکه آیا به هدف میخورند و یا اینکه بر زمین میافتند و سرگردان میمانند.
برخلاف گلولهها، ما از کتابها چنین تصویری نداریم. کتابها را موجودات مستقلی میبینیم. هر کتاب با کتاب دیگر فرق دارد. ظاهرشان، محتوایشان، نویسندهشان. کتابها، هویت دارند؛ برخلاف گلولهها.
جملهٔ یونگر یاد ما میاندازد که هویت کتابها صرفاً در ذاتشان نیست. آنها هم مثل گلولهاند. بخشی از هویتشان در سرنوشتشان است. اینکه کجا میروند؟ چه کسی آنها را میخواند؟ چه اثری میگذارند؟ و اینکه آیا اصلاً بر قلب و مغزی مینشینند؟ یا گوشهای میافتند و به فراموشی سپرده میشوند؟
کتابها و گلولهها، سرنوشت خود را دارند.
لینک این مطلب در کانال تلگرام «با متمم»
ما تا کنون کتابهای زیر را از احمد اخوت در متمم معرفی کردهایم:
نقشهایی به یاد (ادبیات خاطرهنویسی)