چارلز بوکوفسکی | دستهای من…
۴ بهمن, ۱۴۰۱«من بااستعداد بودم، و هستم.
گاه با نگاه به دستانم حس کردهام که میتوانستم یک پیانیست بزرگ شوم، یا چیزی از این دست. اما دستانم چه کردهاند؟ مرا خاراندهاند، چک نوشتهاند، بند کفش بستهاند، سیفون توالت کشیدهاند و …
من دستانم را تلف کردهام، و نیز مغزم را.»
چارلز بوکوسکی، عامهپسند (Pulp)، فصل سوم