نوشتن
چند جمله از کتاب جهان مکتوب | آیا آیندگان کتابهای ما را خواهند خواند؟
۱۵ دی, ۱۴۰۲    |  تاریخ, کتابها چه میگویند, نقل قول, نوشتندر معرفی موزه تاریخ کامپیوتر در متمم گفتیم که ما احتمالاً نخستین نسلی هستیم که وسایل مورد استفادهٔ خودمان را در موزهها میبینیم. علت این اتفاق، سرعت تحول تکنولوژی است که وسایل روزمره را در مدتی کوتاه کهنه و حتی غیرقابلاستفاده میکند.
مارتین پوکنر در بخشهای پایانی کتاب جهان مکتوب که در پاراگراف فارسی متمم معرفی شده است، این چالش را در چند جمله چنین شرح داده است:
«ماندگاری رسانههای الکترونیکی در گذر زمان، به خاطر کهنهشدن سریع برنامهها و قالبهای کامپیوتری، از همین حالا به مشکلی اساسی مبدل شده است. اگر بختواقبال یارمان باشد، مورخان آینده خواهند توانست مجموعه دادههای از دور خارجشده را رمزگشایی کنند یا کامپیوترهای قدیمی را بهمنظور دسترسی به فایلهایی که جور دیگری قابلخواندن نیستند بازسازی کنند (تا حد زیادی شبیه رمزگشایی از خط میخی که در قرن نوزدهم صورت گرفت).
کتابداران هشدار میدهند که بهترین راه برای حفظ آثار از تغییر و تحولات جنگهای آینده بر سر قالب نوشتار، چاپ کردن آنها روی کاغذ است. شاید بهتر باشد که همچون امپراتوران چینی آثار معتبرمان را بر سنگها حجاری کنیم.»
کتاب جهان مکتوب | پاراگراف فارسی
علاوه بر موزه تاریخ کامپیوتر، یکی از درسهای متمم در مجموعهٔ تجربه ذهنی به موضوع مشابهی پرداخته است: اگر یک باستانشناس قرنها و یا هزاران سال بعد خانهٔ شما را از زیر آوار کشف کند، چه چیزهایی در آن خواهد یافت:
#نقل قول #معرفی کتاب #تاریخ #نوشتن
نکتهای در نویسندگی | به مخاطبهای سالهای دور فکر کنید
۱۴ تیر, ۱۴۰۱    |  نقل قول, نوشتنآرتور کوستلر زمانی در یک مصاحبه گفته بود (+):
«اوج هدف یک نویسنده باید این باشد که
صد خوانندهٔ امروز را بدهد و ده خواننده در ده سال بعد به دست بیاورد؛
و یا حتی یک خواننده در صد سال بعد.»
پیام تلویحی کوستلر این است که نویسنده باید نگاه بلندمدت داشته باشد و هنگام نوشتن همواره با خود فکر کند که «آیا کسی که ده سال یا صد سال بعد این نوشتهٔ مرا میبیند، آن را خواندنی، جذاب و مفید خواهد یافت؟»
بسیاری از ما به معنای سنتی کلمه، نویسنده نیستیم. اما هر یک به نوعی با نوشتن سر و کار داریم. شاید برای یک فرد معمولی، نوشتن برای خوانندهای که صد سال دیگر از راه خواهد رسید، هدف بلندپروازانهای باشد. اما لااقل میتوانیم با خودمان قرار بگذاریم که از این لحظه، در هر یک از نوشتههایمان یک گام دورتر را هم ببینیم و با این کار، اندکی از سطحینگری و شتابزدگی فاصله بگیریم.
اهمیت نوشتن | اگر میشود چیزی را ننویسی، ننویس!
۴ تیر, ۱۴۰۱    |  مدیریت کسب و کار, نوشتناز رابرت کندی دادستان کل ایالت متحدهٔ آمریکا (۱۹۶۱ تا ۱۹۶۴) این جمله بارها نقل شده که (+):
«پدرم همیشه به من میگفت: [اگر میتونی] هیچ وقت چیزی رو ننویس.»
اشارهٔ کندی به دردسرساز بودن نوشتن است و این که اگر چیزی را نوشتی، بعداً هم ناگزیر خواهی بود آن را بپذیری و بر اساس آن عمل و رفتار کنی.
این جمله را در همین شکل میتوان توصیهای به مذاکرهکنندگان در نظر گرفت. اما آن را به شکل دیگری هم میتوان خواند و فهمید و آن شکل دیگر هم توصیهای ارزشمند است:
«اگر میتوانی طرف مقابل را وادار کن که همهٔ حرفهایش را بنویسد و چیزی شفاهی باقی نماند.»
شبیه این موضوع را یک بار دیگر هم در سایت بامتمم گفتهایم (کاربرد اصلی صورتجلسه).
اگر به تقویت مهارت مذاکره علاقهمند هستید، میتوانید فایل صوتی شصت نکته در مذاکره را تهیه کرده و گوش بدهید:
#نقل قول #مدیریت کسب و کار #مذاکره #نوشتن
تعداد کل الکترونها و پروتونها در جهان
۳۰ خرداد, ۱۴۰۱    |  کتابها چه میگویند, نقل قول, نوشتن«من باور دارم که مجموعاً
۱۵۷۴۷۷۲۴۱۳۶۲۷۵۰۰۲۵۷۷۶۰۵۶۵۳۹۶۱۱۸۱۵۵۵۴۶۸۰۴۴۷۱۷۹۱۴۵۲۷۱۱۶۷۰۹۳۶۶۲۳۱۴۲۵۰۷۶۱۸۵۶۳۱۰۳۱۲۹۶
عدد پروتون در عالم هستی وجود دارد. تعداد الکترونها هم همینقدر است.»
این عبارت، جملهٔ آغازین فصل ۱۱ کتاب فلسفهٔ علم فیزیک، نوشتهٔ سر آرتور استنلی ادینگتون است (+). البته این حرفها، پیش از این که به شکل کتاب منتشر شوند، در یک سخنرانی گفته شدهاند. ادینگتون در این فصل دربارهٔ مفهوم «شمارشناپذیری» حرف میزند و توضیح میدهد که چه چیزهایی شمارشناپذیرند.
این فصل از کتاب، درست مانند بقیهٔ فصول آن، کاملاً فیزیکی-فلسفی و علمی و جدی است. بنابراین ادینگتون میتوانست مثل بسیاری از نویسندگان جدی دانشگاهی، متن خود را با «تعریف شمارشناپذیری» شروع کند. اما مشخصاً او پیش از سخنرانی و زمان نوشتن متن حرفهایش، مدتی فکر کرده که تأثیرگذارترین جمله برای شروع متن چیست؟ جملهٔ اول چه باید باشد که مطمئن شوم خواننده، جملهٔ دوم را هم خواهد خواند؟
اگر خوانندهها حوصلهٔ کتاب خواندن یا شنیدن سخنرانیها را ندارند، بخشی از مشکل را هم باید در نویسندگان و سخنوران جستجو کرد. وقت گذاشتن برای این ظرافتها، از حوصلهٔ بسیاری از آنها خارج است و برایشان راحتتر است که خواننده را به بیحوصلگی متهم کنند.
یکی از درسهای تسلط کلامی و چالش نوشتن در متمم، به این موضوع اختصاص یافته که روش مناسب شروع متن (نوشته یا سخنرانی) چیست. آن درس میتواند مکمل مناسبی برای این بحث باشد:
ویژگیهای یک نویسندهٔ حرفهای
۱ اسفند, ۱۴۰۰    |  توسعه فردی, نقل قول, نوشتن«ویژگیهای یک نویسندهٔ درجه یک را نمیتوان توصیف کرد؛
آنها را صرفاً میتوان تجربه کرد.
اتفاقاً همین ویژگیهای تعریفناپذیر هستند که از یک فرد، نویسندهای درجه یک میسازند.»
ویلا کتر | Willa Cather