معرفی کتاب
آینده کتاب چیست؟ آيا کتابها باقی میمانند؟ ماریو بارگاس یوسا پاسخ میدهد
۲۴ مرداد, ۱۴۰۳    |  کتابها چه میگویند, نقل قولدر دهههای اخیر، همهٔ کسانی که کتاب را دوست دارند و از کتاب حرف میزنند، با یک دغدغهٔ مهم هم دستوپنجه نرم میکنند: آینده کتاب.
آيا کتاب باقی میماند یا مانند بسیاری از اختراعات بشر کنار گذاشته میشود؟ آیا فُرم کتاب دستخوش تغییر میشود، اما کارکرد خود را حفظ میکند؟ آیا تبدیل شدن کتاب کاغذی به دیجیتال، تحولی در مسیر تکامل کتاب است یا باید آن را گامی در مسیر انقراض کتاب در نظر گرفت؟
در این باره اتفاقنظر وجود ندارد. پیشبینی تحولات تکنولوژی دشوار است و در عین حال، دلبستگی عاطفی به کتاب زمینهٔ خطا در قضاوت و تحلیل را افزایش میدهد.
با این حال، خواندن نظرات نویسندگان، متفکران و تحلیلگران در این زمینه آموزنده است. ماریو بارگاس یوسا، نویسندهٔ مطرح آمریکای جنوبی درباره آینده کتاب چنین میگوید:
در عصر ما پیامبران حزنآوری هم هستند که میگویند کتاب ناپدید خواهد شد.
آقای بیل گیتس کمی پیش در آکادمی سلطنتی زبان اسپانیایی در مادرید، در سخنانی هراسآور گفت: از این پس کتابها ناپدید میشوند و کامپیوتر با آمادگی کامل تمام عملکردهای کتاب را انجام میدهند و جایگزین آنها خواهند شد. او همچنین گفت که این اتفاق برای جهان بسیار خوب خواهد بود، زیرا زمانی که مصرف کاغذ از بین برود سطح جنگلها چند برابر میشود و کلروفیل بیشتری در محیط زیست بهوجود میآید.
خوب، امیدوارم که الهامات آقای بیل گیتس به وقوع نپیوندند. من شخصاً با کامپیوتر کار میکنم و بههیچوجه مخالف تحول فوقالعادهای که علوم و فنون برای بشریت به ارمغان آوردهاند نیستم، ولی فکر میکنم که ماندگاری کتاب در جهان آتی در کنار کامپیوترها و تمام شگفتیهای دیداری و شنیداری بستگی به ما دارد، فکر میکنم عملکردهای خاصی وجود دارند که فقط در حیطهی قدرت کتابها هستند.
عملکردهایی که در علوم ارتباطات و اطلاعات وجود ندارند تا کامپیوترها بتوانند واقعاً جانشین کتابها شوند. با کتاب رابطهای صمیمانه و خصوصی برقرار میشود؛ لازم است که کلمات را، از طریق جنبش تخیلی که جنبشی خلّاق است، تبدیل به تصویر کنیم؛ با آدمهایی مربوط شویم که حرکت و گفتگو میکنند، که میاندیشند و تعمق میکنند و بهنوعی ما را به دنیای خود میبرند. دنیاهایی که عملاً از حقیقت مطلق گریزانند، دنیاهایی که کنجکاوی و نارضایتی را بهطور منسجم و کامل در ما خلق میکنند، روح انتقادی را پرورش میدهند و ما را نسبت به محیط اطرافمان بسیار شکاک و پرمسئولیت بار میآورند.
این جملات را از بخش «در ستایش کتابخانه» از کتاب در ستایش ادبیات نقل کردیم. در ستایش ادبیات را آقای منوچهر یزدانی ترجمه کرده و انتشارات حکمت کلمه به بازار عرضه کرده است.
معرفی این کتاب در پاراگراف فارسی متمم آمده و میتوانید آن را صفحهٔ زیر بخوانید:
درباره نقد ترجمه | در نقد ترجمه نباید به بررسی غلطها اکتفا کرد
۴ بهمن, ۱۴۰۲    |  کتابها چه میگویند, نقل قولحسین معصومی همدانی در کتاب اخلاق نوشتن، مقالهای دارد با عنوان «در دشواری و ضرورت تألیف».
او در بخشی از این مقاله – که در واقع مقدمهٔ بحث جرأت تألیف است – به نکتهای ساده اما مهم دربارهٔ نقد ترجمه اشاره میکند، نکتهای که در بررسی و ارزیابی کتابهای غیرداستانی که این روزها ترجمهٔ آنها در کشورمان بسیار رایج است بهکار میآید:
«در زمینهٔ آثار ادبی و اجتماعی در کشور ما یک سنت دیرینهٔ نقدنویسی وجود دارد، که گرچه هیچگاه از غرضورزیهای شخصی خالی نبوده، اما به هر حال از لحاظ پالایش محیط فرهنگی تأثیر مثبت داشته است. اکنون باید سعی کرد که چنین جریانی در حوزههای علمی و فنی هم به وجود بیاید.
نقد یک ترجمهٔ علمی و فنی میتواند از ذکر اغلاط املایی و انشایی و علمی آن آغاز شود، اما نباید در این مرحله متوقف شود، بلکه باید سرانجام به بررسی مسائل مهمتری هم بپردازد: آیا کتاب در میان آثار نظیر خود، شایستهترین اثر برای ترجمه بوده است؟ آیا فلسفهٔ تألیف آن با مقتضیات فرهنگی و اجتماعی ما سازگار است؟ آیا این کتاب نیازهای آموزشی ما را برمیآورد؟»
کتاب اخلاق نوشتن در متمم با جزئیات بیشتر در مجموعه درسهای چالش نگارش متمم معرفی شده است:
چند جمله از کتاب جهان مکتوب | آیا آیندگان کتابهای ما را خواهند خواند؟
۱۵ دی, ۱۴۰۲    |  تاریخ, کتابها چه میگویند, نقل قول, نوشتندر معرفی موزه تاریخ کامپیوتر در متمم گفتیم که ما احتمالاً نخستین نسلی هستیم که وسایل مورد استفادهٔ خودمان را در موزهها میبینیم. علت این اتفاق، سرعت تحول تکنولوژی است که وسایل روزمره را در مدتی کوتاه کهنه و حتی غیرقابلاستفاده میکند.
مارتین پوکنر در بخشهای پایانی کتاب جهان مکتوب که در پاراگراف فارسی متمم معرفی شده است، این چالش را در چند جمله چنین شرح داده است:
«ماندگاری رسانههای الکترونیکی در گذر زمان، به خاطر کهنهشدن سریع برنامهها و قالبهای کامپیوتری، از همین حالا به مشکلی اساسی مبدل شده است. اگر بختواقبال یارمان باشد، مورخان آینده خواهند توانست مجموعه دادههای از دور خارجشده را رمزگشایی کنند یا کامپیوترهای قدیمی را بهمنظور دسترسی به فایلهایی که جور دیگری قابلخواندن نیستند بازسازی کنند (تا حد زیادی شبیه رمزگشایی از خط میخی که در قرن نوزدهم صورت گرفت).
کتابداران هشدار میدهند که بهترین راه برای حفظ آثار از تغییر و تحولات جنگهای آینده بر سر قالب نوشتار، چاپ کردن آنها روی کاغذ است. شاید بهتر باشد که همچون امپراتوران چینی آثار معتبرمان را بر سنگها حجاری کنیم.»
کتاب جهان مکتوب | پاراگراف فارسی
علاوه بر موزه تاریخ کامپیوتر، یکی از درسهای متمم در مجموعهٔ تجربه ذهنی به موضوع مشابهی پرداخته است: اگر یک باستانشناس قرنها و یا هزاران سال بعد خانهٔ شما را از زیر آوار کشف کند، چه چیزهایی در آن خواهد یافت:
#نقل قول #معرفی کتاب #تاریخ #نوشتن
نکتهای از کتاب گذر از شکاف | بر مشتری متمرکز شوید و نه بازار
۱۲ دی, ۱۴۰۲    |  بازاریابی و فروش, کتابها چه میگویند, نقل قولاگر کیک میفروشید، به «بازار کیک تولد» فکر میکنید یا «خانوادههایی که برای تولد فرزندشان کیک میخرند؟»
اگر فعال دیجیتال مارکتینگ و تولید محتوا هستید، به «بازار محتوای روانشناسی رابطه عاطفی» فکر میکنید یا «کسانی که میخواهند کیفیت رابطهٔ عاطفی خود را بهتر کنند؟»
اگر مبلمان اداری میفروشید، به «بازار مبلمان اداری» فکر میکنید یا «استارتاپهایی که میخواهند مبلمان اولین دفتر کارشان را بخرند؟»
ما معمولاً عادت داریم بازار را بر اساس محصول تعریف کنیم، اما وقتی به مشتری، پرسونای مشتری و ویژگی های دموگرافیک بازار فکر میکنیم، تصویر شفافتری از نیازهای بازار در ذهنمان شکل میگیرد و ایدههای بهتری برای ارزش آفرینی به ذهنمان میرسد.
با وجودی که کتاب گذر از شکاف برای محصولات حوزهٔ تکنولوژی و برهمزنندهٔ بازار نوشته شده، اما توصیهای که جفری مور در این زمینه مطرح کرده برای همهٔ فعالان بازاریابی و حتی فروشندگان مفید است:
«شما باید روی مشتری هدف متمرکز شوید، نه روی بازار هدف.
وقتی به بازار بهعنوان نوعی دستهبندی نگاه کنید، فضایی کاملاً غیرشخصی و انتزاعی میبینید: بازار گوشیهای هوشمند، بازار روترهای گیگابیتی، بازار اتوماسیون اداری و …
نه نام و نه توصیف بازارها هیچکدام تصویری خاطرهانگیز را زنده نمیکنند و استعداد شهودی فرد را بیدار نمیسازند. در واقع، این توصیفها بههیچوجه مفهوم رایج «بازار» را به ذهن ما نمیآورند.
برای توضیح بیشتر، باید گفت این توصیفها از بازار، مشتریان را مشخص نمیکنند؛ بلکه در عوض، منظورشان مجموعهٔ رقباست.»
در متمم یک درس به معرفی کتاب گذر از شکاف و درسی هم به شرح تفاوت صنعت و بازار اختصاص داده شده که هر دو به این بحث مربوط میشوند:
کتاب گذر از شکاف (زیرمجموعهٔ کتابهای بازاریابی و فروش)
#بازاریابی و فروش #نقل قول #معرفی کتاب
چند جمله از کتاب اصول مدیریت علمی تیلور
۱۱ دی, ۱۴۰۲    |  بهره وری, مدیریت منابع انسانی, نقل قولفردریک تیلور را با مدیریت علمی میشناسند. سبکی از مدیریت که به بهینهسازی عملکرد فکر میکرد و مدام درگیر کارسنجی و زمانسنجی بود.
اما مرور نوشتههای تیلور نشان میدهد که دغدغهٔ اصلی او بزرگتر بوده و میخواسته مدیریت منابع انسانی را به گونهای متحول کند که اتلاف منابع در سطح ملی کاهش یابد.
او خود را مشاور مدیریت میدانست و در بخشی از زندگی حرفهایاش با این عنوان فعالیت میکرد. بر اساس دستهبندیهای امروزی میتوان تیلور را – مستقل از اینکه نگرش او را بپسندیم یا نه – از نخستین مشاوران منابع انسانی دانست.
آنچه در ادامه میخوانید، از کتاب اصول مدیریت علمی تیلور (Principles of Scientific Management) انتخاب شده است:
در گذشته تفکر حاکم [بر مدیریت] در این جمله خلاصه میشد که «رهبران صنعت، ساخته نمیشوند، بلکه اینچنین به دنیا میآیند.» و بر مبنای این نظریه معتقد بودند که اگر فرد مناسبی را انتخاب کنید، میشود انتخاب روش انجام کار را به خودش واگذار کرد.
در آینده خواهند پذیرفت که رهبران ما به همان اندازهٔ خصیصههای ذاتی نیازمند آموزش هم هستند و هیچ فرد بزرگی (که از سیستم سنتی مدیریت پرسنل برآمده) نمیتواند با چند انسان معمولی که به شیوهای مناسب برای همکاری کارآمد سازماندهی شدهاند رقابت کند.
در گذشته انسان در اولویت بود؛ در آینده باید سیستمها در اولویت باشند. البته این به هیچوجه به آن معنا نیست که نیازی به انسانهای بزرگ نخواهد بود. هدف هر سیستم خوبی باید پرورش انسانهای درجه یک باشد.
در متمم میتوانید دربارهٔ فردریک تیلور و مدیریت علمی و نیز وظایف مشاوران منابع انسانی بیشتر بخوانید:
#معرفی کتاب #نقل قول #بهره وری #مدیریت منابع انسانی #فردریک تیلور
کتابهای پرفروشی که ابتدا ناشران آنها را رد کردند
۸ آذر, ۱۴۰۲    |  کتابها چه میگوینداین سه رمان بزرگ را ابتدا چندین ناشر نپذیرفتند منتشر کنند و آنها را آثاری بیارزش تشخیص دادند:
مزرعهٔ حیوانات جورج اورول. جالب است یکی از ناشرانی که این اثر را رد کرد فیبراندفیبر بود، آنهم زمانی که تی.اس.الیوت ویراستار ارشد این انتشاراتی بود.
ناطور دشت سلینجر. هارکوت بریس نپذیرفت شاهکار نویسندهٔ آمریکایی را چاپ کند و بالاخره انشارات لیتل براون، که در دههٔ شصت ناشر چندان معروفی نبود، آن را منتشر کرد.
لولیتای نابکف. این رمان را که تاکنون میلیونها جلدش به فروش رفته، اول چندین ناشر بزرگ نپذیرفتند چاپ کنند (به دلیل مضمونش) تا سرانجام نشر المپیا خطر کرد و انتشارش داد و سود فراوانی هم برد.
متن از کتاب خود نوشتن – نوشتهٔ احمد اخوت
همانطور که میدانید، اورول نویسندهٔ کتاب مزرعهٔ حیوانات، کتاب دیگری هم با نام ۱۹۸۴ دارد که زندگی در یک نظام تمامیتخواه را ترسیم میکند. معرفی و مرور این کتاب را میتوانید در متمم بخوانید:
دردسر استفاده مزمن از استعاره نظامی | از کتاب تام پیترز
۲۳ آبان, ۱۴۰۲    |  کتابها چه میگویندکتاب در جستجوی برتری (یا در جستجوی تعالی) تام پیترز یکی از پرفروش ترین کتابهای مدیریتی جهان بوده و در همان سالهای نخست انتشار به رکورد فروش هشت میلیون نسخه دست یافت (+/+). این کتاب، به رغم نقدهایی که امروزه بر بخشهایی از آن وارد است، همچنان از آثار کلاسیک مدیریتی است که معتبر مانده و مطالعهٔ آن در سراسر جهان به دانشجویان مدیریت توصیه میشود.
تام پیترز در بخشی از کتاب به نقل از کارل ویک (Karl Weick) نظریهپرداز بزرگ سازمان چنین نقل میکند:
انعطافناپذیری سازمانها ناشی از تصویر مکانیکیای است که ما از آنها در ذهن خود ساختهایم. مثلاً استفادهٔ مزمن از استعارههای نظامی [برای توصیف سازمان، تصمیمها و استراتژیها] بارها باعث شده که افراد، شکل دیگری از سازمان را که میتواند وجود داشته باشد نادیده بگیرند:
سازمانی که اقدامهای بداهه را بیشتر از اقدام بر اساس پیشبینی ارج مینهد. به جای محدودیتها بر فرصتها متمرکز است. به جای دفاع از اقدامهای قبلی، در پی کشف اقدامهای جدید است. مجادله را بر آرامش [ناشی از سرسپردگی] ترجیح میدهد و تردید و و تناقض را بیشتر از باور[های صلب] تشویق میکند.
کتاب های پرفروش | ده کتاب پرفروش که بیش از ده میلیون نسخه از آنها فروخته شده
۲۲ شهریور, ۱۴۰۲    |  کتابها چه میگویندبرآورد دقیق تعداد نسخههای فروخته شده از یک کتاب، خصوصاً در مورد کتاب های پرفروش و کلاسیک، امکانپذیر نیست. ناشران این کتابها متعددند. چاپهای غیرقانونی آنها زیادند. و گاهی به خطر وجود نداشتن کپیرایت (برای کتابهای قدیمی)، شمارش تعداد نسخههای فروش رفته امکانپذیر نیست. پس هر چه دربارهٔ آمار کتابهای پرفروش میبینید، صرفاً بر پایهٔ حدس و برآورد افراد مطلع اعلام میشود.
تعداد کتابهایی که بیشتر از ۱۰ میلیون نسخه از آنها فروخته شده، بسیار زیاد است. ما در اینجا صرفاً چند نمونه از پرفروش ترین کتابهای جهان را انتخاب کردهایم. اما به خاطر داشته باشید که «پرفروش بودن» و «کیفیت بالا» مترادف نیستند. آن هم در دورهای که ابزارها و ترفندهای فراوانی برای ورود به فهرست کتاب های پرفروش وجود دارد (ما در متمم برخی از این تکنیکها را شرح دادهایم: دربارهٔ کتاب های پرفروش).
کتاب قرمز کوچک |جملات مائوتسه تونگ | بیش از ۹۰۰ میلیون نسخه فروخته شد؛ البته با حمایت و فشار حزب کمونیست چین (+)
کتابهای هری پاتر | جی. کی. رولینگ | بیش از ۵۰۰ میلیون نسخه (+)
داستان دو شهر |نوشتهٔ چارلز دیکنز | بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه (+)
شازده کوچولو | نوشتهٔ آنتوان دو سن اگزوپری | بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه (+)
و سپس هیچکس نبود |آگاتا کریستی | بیش از ۱۰۰ میلیون نسخه (+)
دنیای سوفی | یاستین گوردر | بیش از ۵۰ میلیون نسخه (+)
صد سال تنهایی | گابریل گارسیا مارکز | بیش از ۵۰ میلیون (+)
جاناتان مرغ دریایی | ریچارد باخ | بیش از ۴۰ میلیون نسخه (+)
هفت عادت مردمان موثر | استیون کاوی | بیش از ۴۰ میلیون نسخه (+)
۱۹۸۴ | جورج اورول | احتمالاً بیش از ۳۰ میلیون نسخه (+)
معرفی کتابهای روانشناسی در متمم
پاراگراف فارسی (برشهایی از کتابها)
چند پیشنهاد برای هدیه دادن کتاب (چه کتابی هدیه دهیم؟)
کتاب ادیان مرتبط با یوفوها (اشیاء ناشناس پرنده)
۱۲ مرداد, ۱۴۰۲    |  کتابها چه میگویندحتماً تاکنون نام رشتهٔ دینپژوهی یا مطالعات ادیان (Religious Studies) را شنیدهاید. رشتهای که آداب و رسوم ادیان را بررسی کرده و گاه با یکدیگر مقایسه میکند و تطبیق میدهد.
با توجه به تنوع ادیان در جهان، چنین رشتههایی جذابیت بسیار دارند و میتوانند به درک و شناخت بهتر انسان کمک کنند.
گاهی اوقات در این رشتههای تخصصی، گرایشها و مباحثی میبینیم که با وجودی که برای غیرمتخصصین، قابل درک نیستند، اما حداقل در حد عنوان جذابند. مثلاً چند سال پیش کتابی با عنوان هندبوک ادیان یوفویی (Handbook of UFO Religions) منتشر شد.
در این کتاب UFO و دین به معنای بسیار وسیع آن به کار گرفته شده است. یعنی هر نوع باور و اعتقاد عمیق و هر نوع زندگی زیست فرازمینی مورد توجه قرار گرفته است. در فصول پایانی نیز، دینهای نوظهوری که به نوعی بر پایهٔ اشیاء پرنده آسمانی بنا شده بررسی شدهاند.
طبیعی است که چنین ادیانی، در عین تنوع و تعدد فرقههایشان، طرفداران فراوان ندارند. با این حال، بررسی آنها از منظر انسانشناسی جذاب است و کمک میکند دانشمندان، مکانیزم شکلگیری باورها در ذهن انسانها را بهتر درک کنند.
لازم به تأکید است که این کتاب، اولین کتاب در این حوزه نیست و آثار متعددی در این زمینه تألیف شدهاند. کتاب Heaven’s Gate که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، یکی از آثار شناختهشدهٔ این حوزه است. گروه Heaven’s Gate، که بیشتر طرفداران آن آمریکایی بودند، در سال ۱۹۹۷ به شکل دستهجمعی خودکشی کردند و به این شکل، این دین به صورت خودکار منقرض شد!
برای ما که در چنین حوزههایی تخصص نداریم، دیدن این نوع کتابها صرفاً در حد عنوان روی جلد جالب است (در همین حد که: عجب! دربارهٔ چنین موضوعاتی هم کتاب و پژوهش و پژوهشگر وجود دارد). اما بپذیریم که از این تفریح ساده و سطحی نمیتوان به سادگی گذشت. از هر کتابخوانی که بپرسید، خواهد گفت که بخشی از زندگیاش را در کتابفروشیها به خواندن عنوان کتابهایی که نمیشناخته و نمیفهمیده، گذرانده است.
اگر فرصت داشتید، برای این که کمی بیشتر در دنیای عجیب کتابها باقی بمانید، میتوانید دردسرهای شغل کتابفروشی را بخوانید:
اثر تماشاگر | خلاقیت در طراحی مینیمال جلد کتاب
۲۶ خرداد, ۱۴۰۲    |  کتابها چه میگویندمعمولاً میگویند از روی جلد دربارهٔ کتاب قضاوت نکنید. حرف کاملاً درستی است. همهٔ ما کتابهای خوبی را میشناسیم که طراحی جلدشان ضعیف بوده و نیز کتابهایی با جلد فریبنده دیدهایم که محتوای درخوری نداشتهاند.
اصرار بر گمراهکننده بودن طراحی جلد گاه آنقدر جدی شده که برخی کتابفروشها در نقاط مختلف جهان، چند روز یا چند هفته در سال، کتابها را در کاغذهای ساده میپیچند و صرفاً نام کتاب را روی بسته ثبت میکنند تا سوگیریهای ناشی از طراحی جلد را از بین ببرند. کاری که به زیبایی و با هوشمندی تمام، Blind Date نامیده میشود (+):
چنین کارهایی به شکل مقطعی زیبا و مفیدند و میتوانند پیشداوریها و سوگیریهای ما را یادآوری کنند. اما بیارتباط بودن «کیفیت طراحی جلد» و «کیفیت محتوا» نباید باعث شود که ما خود را از لذت دیدن جلدهای زیبا محروم کنیم.
به عنوان یک نمونه، طراحی جلد کتاب The Bystander Effect را ببینید:
کترین سندرسون در کتاب خود به بررسی اثر تماشاگر – که زیرمجموعهٔ روانشناسی اجتماعی محسوب میشود – پرداخته است. اثر تماشاگر میگوید وقتی تماشاگران یک رویداد زیاد میشوند، هر یک از تماشاگران مسئولیت کمتری برای «عکسالعمل و اقدام» احساس میکنند. به عنوان مثال، اگر ما هنگام عبور از کوچهای خلوت ببینیم کسی زخمی شده یا بیمار بر روی زمین افتاده، در مقایسه با وقتی که همین فرد را کنار یک میدان شلوغ ببینیم، احتمال بیشتری دارد که به او کمک کنیم.
طراح خلاق جلد کتاب، تمام این ایده را در قالب یک E که بر زمین افتاده، خلاصه کرده و نمایش داده است.
برای آشنایی بیشتر با اثر تماشاگر میتوانید درسی را که در متمم به این بحث اختصاص داده شده بخوانید: