کوکاکولا و کریمه | دردسرهای فعالیت ناشیانهٔ برندها در شبکه های اجتماعی

آیا حضور فعالانهٔ شرکتها در شبکه‌های اجتماعی بهتر از نبودن در این نوع فضاهاست؟ اغلب چنین است. به شرطی که ادمین یا ادمین‌ها ظرافت‌ها و پیچیدگی‌های موضع‌گیری در شبکه‌های اجتماعی را بشناسند و درک کنند.

اکانت کوکاکولا در سال ۲۰۱۶ با یک اشتباه ظاهراً ساده، نوشیدنی‌های این شرکت را به جای معدهٔ مردم روانهٔ توالت کرد (+/+/+). این شرکت در آغاز سال ۲۰۱۶ در شبکهٔ VKontakte (شبکه اجتماعی پرمخاطب روسیه) پیام تبریکی منتشر کرد که در آن از نقشهٔ روسیه استفاده شده بود. اما شبه‌جزیرهٔ کریمه – که روسیه در ۲۰۱۴ به آن حمله کرده و آن را به خاک خود ملحق کرده بود – در این نقشه وجود نداشت.

عده‌ای از کاربران روسی به این نقشه اعتراض کردند و کوکاکولا که دید فشار مردم رو به افزایش است، پست را حذف کرد و پس از عذرخواهی نقشهٔ دیگری منتشر کرد که در آن کریمه بخشی از خاک روسیه بود.

نقشه روسیه در اکانت کوکاکولا

احتمالاً بقیهٔ ماجرا را حدس می‌زنید. حالا این بار اوکراینی‌ها اعتراض کردند و این پیام را به معنای حمایت از روسیه در حمله به اوکراین دانستند. طبیعتاً بخشی از بدنهٔ‌ سیاسی دولت آمریکا هم مانند اوکراینی‌ها به این کار معترض بود. چون آمریکا الحاق کریمه به مسکو را به رسمیت نشناخته بود.

کمپین بزرگی شکل گرفت و مردم کوکاهای خود را در توالت‌ها ریختند و عکس این کار را منتشر کردند:

کوکاکولا در توالت

حالا کوکاکولا دوباره گرفتار شده بود و به قول ما نه راه پس داشت و نه راه پیش. هر یک از نقشه‌ها یک گروه را ناراضی می‌کرد. تبریک سال نو نوشابه‌ها را روانهٔ توالت کرده بود و چاره‌ای نبود جز این‌که کوکاکولا موضع خود را اصلاح کند.

این شرکت نهایتاً با حذف پیام تبریک ۲۰۱۶ از اکانت خود صورت مسئله را پاک کرد تا مجبور نباشد یکی از دو نقشه را به جای دیگری انتخاب کند. اما همه می‌دانیم تنها چیزی که به وضعیت قبل برگشت، صفحهٔ کوکاکولا در شبکه‌های اجتماعی بود. اما این برند چیزی را در هر دو کشور از دست داد که جبرانش ساده نبود و نیست.

احتمالاً طراح، ایده‌پرداز و گرافیست آن پست، صدها بار به خود گفته که کاش به‌جای این خلاقیت‌ پردردسر، صرفاً عدد ۲۰۱۶ را با رنگ سفید روی پس‌زمینهٔ قرمز می‌نوشتم و سال نو را تبریک می‌گفتم.

شبکه های اجتماعی | برندسازی

اگر به داستان‌های کسب‌و‌کارها و اتفاق‌هایی که برای آن‌ها افتاده علاقه دارید، می‌توانید مجموعه داستان کسب‌وکار را در متمم بخوانید:

داستان کسب و کار

#تکنولوژی   #شبکه های اجتماعی

اتحادیه املاک و تقاضای مصرفی مسکن | مواجهه صنف‌های سنتی و پلتفرمها

نایب رئیس اول اتحادیهٔ املاک در مصاحبه‌ای گفت (+): «امروز بیش‌از ۱۲۵ میلیون گوشی هوشمند همراه در دست عموم مردم وجود دارد و فردی بدون هیچ‌گونه مجوز یا تخصصی اجازه در فضای مجازی و برخی اپلیکیشن‌های خانه‌یاب، مسکن خرید و فروش یا رهن و اجاره می‌کنند که موجب تشدید در تقاضای مصرفی بازار مسکن می‌شود.»

چنین موضع‌گیری‌هایی نه اولین موضع‌گیری‌ها از این دست و نه آخرین آن‌ها خواهند بود. واضح است که به قلمرو مسکن هم مربوط نیستند. کتابفروشان و ناشران، تاکسی سرویس‌ها، شبکه های رادیویی و تلویزیونی، روزنامه‌ها و بسیاری از خرده‌فروشی‌ها پیش از این به پلتفرم‌ها اعتراض کرده‌اند و پس از این هم خواهند کرد.

در این‌جا باید دو موضوع از یکدیگر تفکیک شود

۱) آیا پلتفرم‌ها می‌توانند به بازار و مشتریان آسیب زده و لطمه‌هایی پرهزینه به اقتصاد وارد کنند؟ قطعاً می‌توانند. جستجویی ساده در سابقهٔ پلتفرم‌های بزرگ جهان نشان می‌دهد که همواره چنین تهدیدی وجود دارد (کافی است سوابق دعاوی و نقدها علیه شرکت آمازون را بررسی کنید).

راهکار چیست؟ کاملاً مشخص است. در کشورهایی که دولت خود وارد بازی اقتصادی نشده باشد (یکی از بازیگران نباشد) می‌تواند با رگولاتوری مناسب پلتفرمها را مهار کند.

۲) آیا صنف‌های سنتی لزوماً از منظر خیرخواهانه کسب و کارهای جدید را نقد می‌کنند؟

قطعاً نه. کافی است به همین چندجمله‌ای که نقل شد نگاه کنید. به‌فرض که پلتفرم‌ها قیمت‌سازی کرده یا قیمت‌سازی صوری را تسهیل کنند، تقاضای سرمایه‌گذاری مسکن تغییر می‌کند و تقاضای مصرفی مسکن، کمترین تأثیر را می‌پذیرد.

حالا تصور کنید فردی که یکی از کلیدی‌ترین اصطلاحات صنعت مسکن را نمی‌دانسته، از ورود غیرمتخصص‌ها به بازار مسکن گلایه کرده است.

بنگاه های املاک و بازار معاملات مسکن

در کل به نظر می‌رسد تنش میان فعالان سنتی بازار و پلتفرم‌ها سال‌های سال ادامه داشته باشد. بازنده بودن بازیگران سنتی در این رقابت‌ها دور از ذهن نیست. چون اگر بود، ما به جای خودرو سوار درشکه بودیم. اما برنده شدن پلتفرم‌ها هم لزوماً به معنای برد جامعه نیست. مگر این‌که سیاست‌گذارانی که «به تخصص مجهز بوده» و «به تعارض منافع آلوده نباشند» (دو شرط بسیار سخت)، بستر مناسبی را برای بالندگی پلتفرم‌ها تسهیل کنند.

برای آشنایی بیشتر با مفهوم پلتفرم و اقتصاد گیگ (که از تبعات رشد پلتفرمهاست) می‌توانید درس‌های زیر را در متمم بخوانید:

پلتفرم چیست؟

اقتصاد گیگ چیست؟

#تکنولوژی   #اقتصاد   #مدیریت کسب و کار   #پلتفرمها

 

آیا پروژه های افزایش طول عمر انسان مفیدند؟

می‌دانیم که فعالان حوزهٔ تکنولوژی در دههٔ اخیر علاقهٔ ویژه‌ای به پروژه های افزایش طول انسان نشان داده‌اند. به عنوان مثال، زاکربرگ، جف بزوس و پیتر تیل، هر کدام در یک یا چند پروژه افزایش طول عمر انسان یا کند کردن فرایند پیری سرمایه گذاری کرده‌اند. در این میان ایلان ماسک نظر متفاوتی دارد.

مصاحبه ایلان ماسک درباره افزایش طول عمر انسان

او در پاسخ به سوال یک گزارش‌گر چنین گفته است (+):

«من فکر نمی‌کنم که تلاش برای افزایش قابل‌توجه طول عمر بشر کار درستی باشد.

نتیجهٔ چنین تلاشی، جامعه را به خفگی خواهد رساند.

چون واقعیت این است که اغلب انسان‌ها هرگز طرز فکر خود را تغییر نمی‌دهند و [با همان افکار ثابت خود] می‌میرند.

اگر انسان‌ها نمیرند، ما گرفتار اندیشه‌های قدیمی می‌مانیم و جامعه پیشرفت نخواهد کرد.»

او در ادامهٔ صحبت‌هایش بالا بودن متوسط سن سیاستمداران و ناتوانی آن‌ها از درک افکار نسل جدید را هم از جمله مشکلات عرصهٔ سیاست در جهان می‌داند.

مدل ذهنی | سبک زندگی

در پاراگراف فارسی متمم مطلبی از کیت جفری نقل کرده‌ایم که در آن بدبینی خود را به صنعت افزایش طول عمر ابراز کرده است. آن مطلب را می‌توانید به عنوان مکمل این بحث بخوانید:

من از افزایش طول عمر انسان‌ها نگرانم

کدام کشور برای مردن مناسب‌تر است؟

#نقل قول   #سلامت   #تکنولوژی   #سبک زندگی  #افزایش طول عمر

تلگرام چینی؟ | توسعه همکاری تلگرام و تنسنت

بر اساس گزارش تک‌کرانچ، تلگرام قصد دارد بستر و تسهیلات بیشتری برای ارائهٔ مینی‌اپ‌ها فراهم کند (+). به عبارت دیگر، قرار است تلگرام با سرعت بیشتری به سمت تبدیل شدن به یک سوپراپلیکیشن برود؛ چیزی شبیه WeChat یا شبیه آن‌چه ظاهراً ایلان ماست برای X (هولدینگ مالک توییتر) در نظر دارد (+).

تلگرام در برنامهٔ توسعهٔ خود از همکاری زیرمجموعه‌های شرکت چینی تنسنت (Tencent) بهره خواهد برد (+). اگر چه تنسنت یک شرکت چینی خصوصی است، اما مالکیت WeChat و نیز تعامل با شرکت‌های دولتی چین، باعث شده برخی از رسانه‌ها دربارهٔ هم‌سویی تنسنت و دولت چین هشدار دهند (+).

آمار دقیق کاربران تلگرام مشخص نیست، اما این اپلیکیشن در ایران، هند، روسیه، مصر، ویتنام، مکزیک، اندونزی و بسیاری از کشورهای در حال توسعه، کاربران فراوانی دارد‌ (+).

به نظر می‌رسد داستان تلگرام، شرکتی که از روسیه آغاز شده و هم‌اکنون در آلمان مستقر است، به تدریج وارد فصل تازه‌ای خواهد شد.

اگر بحث‌های مربوط به شبکه های اجتماعی برایتان جذاب است، احتمالاً مرور درس‌های زیر هم برایتان مفید خواهد بود:

آیا در شرکت خود خط مشی حضور در شبکه های اجتماعی را تعریف کرده‌اید؟

کنترل و بازبینی محتوا در شبکه های اجتماعی

#شبکه های اجتماعی   #تکنولوژی

اولین تماس تلفنی تاریخ | قدرت و محدودیت یک ابزار در یک جمله!

اولین تماس تلفنی تاریخ، در ۱۰ مارس سال ۱۸۷۶ انجام شد.

در این تماس تلفنی یک تناقض کوچک وجود داشت. چون گراهام بل به دستیارش گفت:

«آقای واتسون. بیا این‌جا. می‌خوام ببینمت»

این جمله هم‌زمان توانایی و ناتوانی تلفن در غلبه بر فاصلهٔ فیزیکی را آشکار می‌کند.

نقل از Algorithms to Live By

#نقل قول   #رسانه   #تکنولوژی

شکاف دیجیتالی و آمار قطع اینترنت | کدام کشورها بیشتر از این ابزار استفاده می‌کنند؟

سایت AccessNow در قالب پروژه‌ای با عنوان KeepItOn هر ساله گزارشی از تعداد دفعات قطع اینترنت در کشورهای مختلف جهان ارائه می‌کند. در این گزارش، هم تعداد دفعات قطع کردن اینترنت و هم تعداد کشورها اعلام می‌شود (+).

از نظر «تعداد کشورها» می‌توان گفت دولت‌ها در سال ۲۰۲۲ بیشتر از هر زمان دیگری در چند سال اخیر از ابزار قطع اینترنت استفاده کرده‌اند (مجموعاً ۳۵ کشور به علت‌های مختلف و با انگیزه‌های متفاوت به سراغ این روش رفته‌اند).

اما از نظر «تعداد دفعات» ماجرا کمی فرق می‌کند و سال ۲۰۱۹ از نظر تعداد دفعاتی که اینترنت قطع شده، رکورددار است.

آمار قطع اینترنت در جهان

سردمدار قطع اینترنت در جهان، کشور هند است که معمولاً از این ابزار در ناآرامی‌های کشمیر استفاده می‌کند. هند آن‌قدر این کار را تکرار کرده که در گزارش‌ها – از جمله همین نمودار بالا – آمار را یک بار با هند و یک بار بدون هند منتشر می‌کنند.

بعد از هند، اوکراین در فهرست قرار دارد؛ با این توضیح که قطع اینترنت در اوکراین، طی یک سال اخیر همواره توسط روسیه انجام شده است. ایران، میانمار، بنگلادش، اردن، لیبی و سودان در رده‌های بعدی قرار دارند.

قطع اینترنت با هر توجیه و انگیزه‌ای که باشد، پیامد انکارناپذیری دارد و آن، گسترش شکاف دیجیتالی است. این شکاف به دو شکل ایجاد می‌شود:

  • دولت‌ها به نزدیکان خود، و نیز گروه‌های مختلف صنفی، سطوح مختلفی از دسترسی اینترنت می‌دهند و اینترنت طبقاتی (رسمی یا غیررسمی)‌ شکل می‌گیرد.
  • ثروتمندان، با خرید نرم‌افزارهای عبور از محدودیت، به جهان آزاد متصل می‌شوند و مشکل خود را حل می‌کنند و عملاً گروهی که از نظر مالی ضعیف‌ترند، از دسترسی به امکانات دنیای دیجیتال محروم می‌شوند.

بنابراین اگر دولت‌ها کاهش شکاف دیجیتالی را به عنوان یکی از محورهای توسعه در نظر بگیرند، قطعاً نگاه متفاوتی به قطع اینترنت خواهند داشت.

مفهوم شکاف دیجیتالی را در یکی از درس‌های متمم توضیح داده‌ایم:

شکاف دیجیتالی چیست؟

#تکنولوژی   #سواد دیجیتال   #شبکه های اجتماعی

سقوط ارزش بازار شرکتهای تکنولوژی | حاصل خوش‌بینی‌‌های بی‌پایه

در سال ۲۰۲۲ ارزش بازار شرکت تسلا حدود ۶۲۲ میلیارد دلار سقوط کرد؛ به عبارتی، چند بار ارزش بازار کل بورس ایران.

اگر به هیچ خبر یا تحلیلی توجه نکنید و صرفاً این عدد را ببینید، احتمالاً بلافاصله توجه‌تان به ایلان ماسک جلب خواهد شد و خواهید گفت: شلوغ‌کاری‌های ایلان ماسک، جو‌سازی‌های خبری‌اش، خرید توییتر و ده‌ها رفتار دیگرش، ارزش بازار تسلا را بر باد داده است.

اما بررسی دقیق‌تر نشان می‌دهد که چنین تحلیلی ساده‌اندیشانه است؛ یا لااقل همه‌جانبه نیست.

اگر تمام شرکت‌های زیرمجموعهٔ S&P 500 را بررسی کنید و شرکت‌هایی را که در سال ۲۰۲۲ بیشترین سقوط در ارزش بازار داشته‌اند بیابید، به فهرست جالبی می‌رسید (+):

  • سقوط ارزش بازار شرکت آمازون: ۸۰۵ میلیارد دلار
  • سقوط ارزش بازار شرکت اپل: ۷۵۳ میلیارد دلار
  • سقوط ارزش بازار شرکت مایکروسافت: ۷۰۰ میلیارد دلار
  • سقوط ارزش بازار شرکت تسلا: ۶۲۲ میلیارد دلار
  • سقوط ارزش بازار سهام A شرکت متا (فیس‌بوک و اینستاگرام و …): ۴۶۶ میلیارد دلار
  • سقوط ارزش بازار شرکت ان‌ویدیا: ۳۲۹ میلیارد دلار
  • سقوط ارزش بازار شرکت پی‌پل: ۱۴۳ میلیارد دلار
  • سقوط ارزش بازار شرکت نت‌فلیکس: ۱۳۴ میلیارد دلار

ارزش بازار شرکتهای تکنولوژی

به عبارت دیگر، بخش قابل‌توجهی از سقوط تسلا، احتمالاً ربطی به ایلان ماسک ندارد و بخشی از روند حاکم بر بازار شرکت‌های تکنولوژی است. این که چرا چنین اتفاقی افتاده،‌ می‌تواند موضوع بحث جداگانه‌ای باشد. اما حداقل می‌توانید به چند عامل زیر فکر کنید و ببینید سهم هر کدام را چقدر می‌دانید:

 دوران پسا کرونا: در دوران کرونا بازار شرکت‌های تکنولوژی رونق گرفته بود و حتی این جوّ تا حدی وجود داشت که شاید دنیای فیزیکی هرگز به رونق گذشتهٔ خود باز نگردد. به نظر می‌رسد موج رشدی که بر پایهٔ این تحلیل شکل گرفته بود، قدرت خود را از دست داده است.

 بلوغ تدریجی بازارها: ده یا بیست سال پیش، بسیاری از بازارهایی که امروز در اختیار شرکت‌های تکنولوژی هستند، یا بسیار کوچک بودند و یا اساساً وجود نداشتند. از مارکت‌پلیس‌ها و تبلیغات کلیلی تا ایمیل مارکتینگ و اینفلوئنسر مارکتینگ. از خودران‌ها تا مدل درآمد اشتراکی. پس در نگاهی بلندمدت، بازار به سمت اشباع رفته است. در بعضی حوزه‌ها این نکته را بهتر می‌توان فهمید. مثلاً اینستاگرام که در سال‌های نخست،‌ یک ایدهٔ کاملاً نوآورانه بود و خدمت تازه‌ای را – حداقل به شکلی تازه – به جهان اضافه می‌کرد، امروز در پی این است که قابلیت‌های تیک‌تاک و توییتر را تقلید کند. بقیهٔ پلتفرم‌های بزرگ هم در پی تقلید از رقبای خود هستند و می‌توان گفت به نوعی گرفتار بحران هویت (Identity Crisis) شده‌اند. تا زمانی که خلاقیت تازه‌ای اتفاق نیفتد و شرکت‌ها به جان بازار یکدیگر بیفتند، احتمالاً رشد‌های بزرگ – به سبک سال‌ها و دههٔ گذشته – به وجود نخواهد آمد.

 ضعف مردم در تحلیل شرکت‌ها: یک بار دیگر تیتر همین مطلب را بخوانید: «ارزش بازار شرکت‌های تکنولوژی.» ما چیزی به نام شرکت‌های تکنولوژی نداریم و این تیتر، غلط (یا گمراه‌کننده) است. اپل، ربط چندانی به تسلا ندارد. ماهیت تسلا هم با آمازون فرق دارد. آمازون را هم نمی‌توان به نت‌فلیکس ربط داد. اوج و فرود این شرکت‌ها باید به تدریج از یکدیگر مستقل (De-couple) شود. با وجودی که همهٔ ما تفاوت این شرکت‌ها را می‌دانیم، هم‌چنان از «شرکت‌های تکنولوژی» استفاده می‌کنیم. این خطا باعث می‌شود که با خوش‌بینی به آیندهٔ «تکنولوژی» ناگهان سرمایه‌ها به سمت این گروه شرکت‌ها (مستقل از تفاوت‌های داخلی‌شان) سرازیر شود و وقتی هم بدبینی بر بازار حاکم شد، رونق از بازار همهٔ آن‌ها برود. تا زمانی که این نگاه در بازار وجود دارد، سرنوشت این شرکت‌ها تا حدی با هم گره خواهد خورد. این ناپختگی را در سیاست‌گذاری کشور خودمان هم می‌بینیم. مثلاً ناگهان موجی از حمایت‌ها از شرکت‌های دانش‌بنیان شکل می‌گیرد و بعد از مدتی هم همهٔ این شرکت‌ها رها می‌شوند. این شکل از نگاه‌ فلّه‌ای به صنایع، اوج و فرودهای فلّه‌ای را هم ایجاد می‌کند.

سقوط ارزش بازار شرکت‌های تکنولوژی را نمی‌توان شبیه ترکیدن حباب دات کام در سال ۲۰۰۰ دانست؛ هم آگاهی بازار بیشتر شده و هم مقیاس سقوط به آن اندازه نیست. اما مرور اتفاقاتی که در آن سال افتاد، می‌تواند آموزنده باشد:

حباب دات کام

#تکنولوژی   #اقتصاد

واتس‌اپ با مرگ کاربرانش چگونه برخورد می‌کند؟

کمتر پیش می‌آید که هنگام ثبت‌نام در یک سرویس دیجیتال به این سوال فکر کنیم که: «پس از مرگم چه اتفاقی برای اکانت من خواهد افتاد؟» اما این سوال مهمی است که باید بیاموزیم آن را جدی بگیریم. بسیاری از پلتفرم‌های دیجیتال هم با این سوال روبه‌رو بوده و هستند.

به عنوان نمونه به واتس‌اپ که بسیاری از ما از آن برای ارتباط با دیگران استفاده می‌کنیم فکر کنید. آیا پیش آمده که از خودتان بپرسید پس از مرگ یک کاربر چه بلایی بر سر اکانت او خواهد آمد؟

واتس‌اپ در بخش سوالات متداول توضیح داده که اگر یک اکانت برای مدت ۱۲۰ روز کاملاً غیرفعال بماند (فوت کاربر یا قطع شدن اینترنت برای چهار ماه) آن اکانت را – با هدف حفظ امنیت و حریم شخصی کاربر – پاک خواهد کرد. البته این به آن معنا نیست که اطلاعات شما کاملاً از بین می‌رود. نسخهٔ پشتیبان پیام‌ها که روی موبایل ذخیره شده، هم‌چنان باقی می‌ماند و تا زمانی که شمارهٔ‌ جدیدی روی همان گوشی برای واتس‌اپ تعریف نشود، برای کسی که به گوشی شما دسترسی داشته باشد، قابل بازیابی خواهد بود.

میراث دیجیتال

همین سوال را می‌توان در مورد بسیاری از سرویس‌ها و پلتفرم‌های دیجیتال پرسید؛ به ویژه سرویس‌هایی که اطلاعات شخصی قابل‌توجهی از ما را در اختیار دارند.

چنین بحثی، زیرمجموعهٔ موضوع گستردهٔ میراث دیجیتال محسوب می‌شود و به نظر می‌رسد که گستردگی آن چنان است که می‌تواند رشته‌ای تخصصی برای مطالعه و یادگیری و ارائهٔ خدمات به دیگران باشد.

شبکه های اجتماعی

ما در درس میراث دیجیتالی ما از سلسله درس‌های سواد دیجیتال متمم با جزئیات بیشتری به این بحث پرداخته‌ایم:

میراث دیجیتالی ما

#تکنولوژی   #سواد دیجیتال   #شبکه های اجتماعی

 

سرنوشت Z-lib | بزرگترین سایت دانلود رایگان کتابهای خارجی

وزارت دادگستری آمریکا در بیانیه‌ای اعلام کرد دو گردانندهٔ اصلی سایت Z-Lib دستگیر شده‌اند (+).

سایت Z-Lib که آن را با نام‌های دیگری مانند Z Library و Libgen هم می‌شناسند،  از سال ۲۰۰۹ تا کنون، میلیون‌ها کتاب را به شکل غیرقانونی و رایگان برای دانلود در اختیار کاربران و بازدیدکنندگان قرار می‌داد و عنوان «بزرگ‌ترین کتابخانهٔ کتاب‌های الکترونیکی جهان» را برای خود برگزیده بود. این کتاب‌ها معمولاً در قالب‌های متنوع، از جمله PDF و Epub و mobi در دسترس بودند.

وزارت دادگستری اعلام کرده که بیش از ۲۰۰ دامین دیگر هم که به نوعی به Z-lib وابسته بودند و همگی در زمینه دانلود رایگان کتاب فعالیت می‌کردند، در اختیار پلیس فدرال آمریکا قرار گرفته و متوقف شده‌اند.

دانلود رایگان کتابهای خارجی

دو فرد دستگیر شده، پسر و دختری روسی از سن‌پترزبورگ هستند که البته در کشور آرژانتین و به درخواست دولت آمریکا دستگیر شده‌اند. آنتون ناپولسکی ۳۳ ساله و والریا ارماکوا ۲۷ ساله، دو نفری هستند که در بیانیهٔ وزارت دادگستری آمریکا به نام‌شان اشاره شده است.

البته وزارت دادگستری در پایان بیانیهٔ خود تأکید کرده که این دو نفر در عین بازداشت بودن، فعلاً تا زمان اثبات جرم «بی‌گناه» محسوب می‌شوند. اما با مرور گزارش سایت تورنت‌فریک که به بررسی خطاهای امنیتی این دو نفر پرداخته و توضیح داده که چه شد که دستگیر شدند، به نظر می‌رسد اثبات مجرم بودن این دو نفر دشوار نباشد (+).

با وجودی که این کار غیرقانونی حدود ۱۳ سال ادامه داشت، ناشران تا کنون نتوانسته بودند این شبکه را به شکل کامل متوقف کنند. اما طی ماه‌های اخیر، کاربران تیک‌تاک با هیجان دربارهٔ Z-lib حرف می‌زدند و در ویدئو‌ها نحوهٔ استفاده از آن را آموزش می‌دادند. در گزارش‌ها گفته شده ترند شدن هشتگ Z-lib (بیش از سه‌میلیون بار) انگیزهٔ اصلی ناشران برای پیگیری جدی این جرم بین‌المللی بوده است.

اکنون باید دید که آيا این دو نفر از بدو تأسیس با Z-lib (و سایت‌های نزدیک به آن مانند libgen و booksc) همراه بوده‌اند یا در طی مسیر به این تیم ملحق شده‌ و هدایت آن را در دست گرفته‌اند.

اما به هر حال یک واقعیت، قطعی است: بزرگترین سایت دانلود کتاب جهان،‌ حداقل دیگر به این اسم و با این ساختار، فعالیت نخواهد کرد.

#اقتصاد   #سواد دیجیتال   #تکنولوژی

مدارس | مانع آموزش یا عامل آموزش؟

مارشال مک لوهان حدود نیم قرن پیش دربارهٔ نسل آینده که با تکنولوژی دیجیتال (به تعبیر او: الکتریکی) پیوند خورده چنین گفته است:

«آن‌قدر که دانش‌آموز در محیط بیرون مدرسه به دانش دسترسی دارد، در مدرسه دسترسی ندارد.

به همین علت کودک، مدرسه‌ را وقفه‌ای در آموزش خود می‌بیند.»

به زبان ساده‌تر: کودک، جز در زمانی که در مدرسه است، در حال یادگیری است.

ما در متمم درسی را به معرفی مارشال مک لوهان اختصاص داده‌ایم. هم‌چنین گزیده‌ای از این مصاحبه را که در سال ۱۹۶۷ انجام شده، در قالب یک درس جداگانه منتشر کرده‌ایم:

معرفی مارشال مک لوهان

مصاحبه با مارشال مک لوهان

#تکنولوژی   #نقل قول   #سواد دیجیتال