تکنولوژی
سواد رسانه ای – بازار جدیدی برای عرضهٔ خدمات | معرفی گراند نیوز
۱۳ دی, ۱۴۰۲    |  تفکر نقاد, تکنولوژی, معرفی سایتما در عصر بمباران خبری هستیم؛ کسی نیست که این گزینه را انکار کند. اما فراوانی خبر و بمباران خبری به معنای دسترسی به اخبار دقیقتر و معتبرتر نیست. گاهی چند رسانهٔ غیرمعتبر با بازنشر اخبار یکدیگر، وزن آن خبر را در فضای عمومی افزایش میدهند. گاهی هم یک خبر صرفاً به علت جذابیت و نه اعتبار، بر خبرهای مهمی که جذابیت کمتری دارند سایه میاندازد.
در دهههای اخیر بارها تأکید شده که سواد رسانه ای یکی از ضرورتهای زندگی در دنیای امروز است. در عین حال این را هم میدانیم که همه فرصت ندارند برای تقویت سواد رسانهای خود وقت صرف کنند. به همین علت به نظر میرسد در آیندهٔ نزدیک، محصولات مرتبط با سواد رسانهای به بازار جدیدی برای عرضهٔ خدمات تبدیل شوند.
معرفی سایت گراند نیوز – Ground News
سایت گراند زیرو (ground.new) را هارلین کاور (Harleen Kaur) – از مهندسان اسبق NASA – و سوخ سینگ (Sukh Singh) – توسعهدهندهٔ نرمافزار – در سال ۲۰۱۸ تأسیس کردند. اما اخیراً که تحلیل متنها با استفاده از هوش مصنوعی فراگیرتر شده و مردم با ظرفیتهای این سیستمها آشنا شدهاند، سرویس آنها رونق بیشتری پیدا کرده است.
کاربران گراند نیوز میتوانند موضوعات مورد علاقه خود را جستجو کرده و خبرهایی را که در آن زمینه در نشریات مختلف منتشر شده بخوانند. اما ویژگی اصلی گراند نیوز این است که خبرها را بر اساس جهتگیری رسانهها (چپ، میانه، راست) دستهبندی میکند. همچنین گزارشی آماری عرضه میکند که نشان میدهد هر خبر بیشتر مورد توجه کدام طیف سیاسی بوده است.
به عنوان نمونه اخیراً استعفای «کلاودین گی / Claudine Gay» رئيس دانشگاه هاروارد در میانهٔ جنگ حماس و اسرائیل به خبر مهم رسانهها تبدیل شد. در رسانهها همزمان به یهودیستیزی و نیز اتهام سرقت علمی او اشاره میشد:
طبیعتاً چنین خبری با توجه به فضای سیاسی دوقطبی امروز جهان بر سر ماجرای جنگ فلسطین از حساسیت خبری بالایی برخوردار است.
در ادامه تصویر گزارش گراند نیوز را دربارهٔ استعفای «کلاودین گی / Cluadine Gay» رئیس دانشگاه هاروارد میبینید:
همانطور که مشاهده میکنید تیترهای خبری به سه دستهٔ چپ، راست و میانه تقسیم شده و نشان میدهد که یک رویداد واحد در رسانههای مختلف چگونه پوشش داده شده است. همین سرویس یک جمعبندی با عنوان Insight هم عرضه میکند و توضیح میدهد که چپها، میانهها و راستها کدام بخش از این رویداد را بیشتر پوشش دادهاند:
سرویس گراند نیوز صرفاً یک نمونه از سرویسهایی است که میتوانند با تیکه بر نیاز مردم به استفادهٔ اثربخشتر از رسانه عرضه شوند.
به نظر میرسد سالهای آینده شاهد موجی از عرضهٔ محصولات و خدمات جدید و راه افتادن استارتاپهای تازه در زمینهٔ ارزیابی خبر و رسانه خواهیم بود.
اگر به موضوع سواد رسانه ای علاقهمندید، میتوانید دو درس زیر را در متمم بخوانید. در یکی از آنها معنی سواد رسانه ای شرح داده شده و در دیگری کتاب سواد رسانه ای جیمز پاتر معرفی شده است:
معرفی کتاب سواد رسانه ای جیمز پاتر
#تفکر نقاد #تکنولوژی #معرفی سایت
باتریهای شارژی لیتیوم یون دنیا را تسخیر کردهاند
۱۲ دی, ۱۴۰۲    |  تکنولوژی, صنایع جهانباتریهای لیتیوم یون یکی از رایجترین انواع باتریهای شارژی هستند. باتریهایی که این روزها در بسیاری از وسایل، از موبایل و لپتاپ گرفته تا خودروهای الکتریکی یافته میشوند.
همانطور که میدانید، ظرفیت باتریهای لیتیوم یون را بر حسب «آمپر ساعت» بیان میکنند (میلی آمپر ساعت تا کیلو آمپر ساعت و مگا آمپرساعت). برای اینکه تصور بهتری از این عدد داشته باشید کافی است به خاطر بیاورید که باتری گوشیهای موبایل متعارف (مثلاً پرچمداران سامسونگ و اپل) حدود ۴۰۰۰ تا ۵۰۰۰ میلی آمپر ساعت است.
شاید برایتان جالب باشد که حدود سی سال قبل، کل بازار جهانی باتریهای لیتیوم یون حدود ۰/۱۳ مگا وات ساعت بوده است. امروز دو دستگاه خودرو تسلا که کنار هم پارک کردهاند مجموعاً حدود ۰/۱۶ مگا وات ساعت ظرفیت دارند و ظرفیت باتریهای مورد استفاده در سراسر جهان حدوداً ۷۸۰۰۰ مگاوات برآورد میشود (+).
جالب اینجاست که قیمت باتری طی همین سه دهه حدود ۹۷ درصد کاهش داشته است.
بسیاری از مردم بر این باورند که گلوگاه تکنولوژی امروز، برنامهها و الگوریتمها و سنسورها و بسترهای تبادل اطلاعات هستند. اما از یک زاویهٔ نگاه دیگر، باتریها را میتوان گلوگاه تکنولوژی دانست. اگر روزی ظرفیت باتریها تغییر کرده یا تکنولوژی آنها به کلی عوض شود، احتمالاً جهان هم تغییرات بزرگی را تجربه خواهد کرد.
.
.
وقتی از تحول صنعت در آینده حرف میزنیم، مرور توسعه و تکامل صنعت در گذشته هم میتواند الهامبخش باشد. اگر حوصله داشتید به بحث بازگشت به دنیای نخستین سر بزنید و به این سوال فکر کنید که اگر بشر بخواهد ساخت همه چیز را از صفر (کشف آتش و حتی قبل از آن) شروع کند، ساختن یک خودرو بنز چقدر طول خواهد کشید:
همچنین میتوانید درس زیر را در متمم بخوانید تا نکاتی را برای مراقبت بهتر از باتری گوشی موبایل و لپ تاپ بیاموزید:
مراقبت از باتری گوشی موبایل و لپ تاپ
کوکاکولا و کریمه | دردسرهای فعالیت ناشیانهٔ برندها در شبکه های اجتماعی
۱۵ آبان, ۱۴۰۲    |  تکنولوژی, شبکه های اجتماعیآیا حضور فعالانهٔ شرکتها در شبکههای اجتماعی بهتر از نبودن در این نوع فضاهاست؟ اغلب چنین است. به شرطی که ادمین یا ادمینها ظرافتها و پیچیدگیهای موضعگیری در شبکههای اجتماعی را بشناسند و درک کنند.
اکانت کوکاکولا در سال ۲۰۱۶ با یک اشتباه ظاهراً ساده، نوشیدنیهای این شرکت را به جای معدهٔ مردم روانهٔ توالت کرد (+/+/+). این شرکت در آغاز سال ۲۰۱۶ در شبکهٔ VKontakte (شبکه اجتماعی پرمخاطب روسیه) پیام تبریکی منتشر کرد که در آن از نقشهٔ روسیه استفاده شده بود. اما شبهجزیرهٔ کریمه – که روسیه در ۲۰۱۴ به آن حمله کرده و آن را به خاک خود ملحق کرده بود – در این نقشه وجود نداشت.
عدهای از کاربران روسی به این نقشه اعتراض کردند و کوکاکولا که دید فشار مردم رو به افزایش است، پست را حذف کرد و پس از عذرخواهی نقشهٔ دیگری منتشر کرد که در آن کریمه بخشی از خاک روسیه بود.
احتمالاً بقیهٔ ماجرا را حدس میزنید. حالا این بار اوکراینیها اعتراض کردند و این پیام را به معنای حمایت از روسیه در حمله به اوکراین دانستند. طبیعتاً بخشی از بدنهٔ سیاسی دولت آمریکا هم مانند اوکراینیها به این کار معترض بود. چون آمریکا الحاق کریمه به مسکو را به رسمیت نشناخته بود.
کمپین بزرگی شکل گرفت و مردم کوکاهای خود را در توالتها ریختند و عکس این کار را منتشر کردند:
حالا کوکاکولا دوباره گرفتار شده بود و به قول ما نه راه پس داشت و نه راه پیش. هر یک از نقشهها یک گروه را ناراضی میکرد. تبریک سال نو نوشابهها را روانهٔ توالت کرده بود و چارهای نبود جز اینکه کوکاکولا موضع خود را اصلاح کند.
این شرکت نهایتاً با حذف پیام تبریک ۲۰۱۶ از اکانت خود صورت مسئله را پاک کرد تا مجبور نباشد یکی از دو نقشه را به جای دیگری انتخاب کند. اما همه میدانیم تنها چیزی که به وضعیت قبل برگشت، صفحهٔ کوکاکولا در شبکههای اجتماعی بود. اما این برند چیزی را در هر دو کشور از دست داد که جبرانش ساده نبود و نیست.
احتمالاً طراح، ایدهپرداز و گرافیست آن پست، صدها بار به خود گفته که کاش بهجای این خلاقیت پردردسر، صرفاً عدد ۲۰۱۶ را با رنگ سفید روی پسزمینهٔ قرمز مینوشتم و سال نو را تبریک میگفتم.
اگر به داستانهای کسبوکارها و اتفاقهایی که برای آنها افتاده علاقه دارید، میتوانید مجموعه داستان کسبوکار را در متمم بخوانید:
اتحادیه املاک و تقاضای مصرفی مسکن | مواجهه صنفهای سنتی و پلتفرمها
۱۳ مهر, ۱۴۰۲    |  اقتصاد, تکنولوژی, مدیریت کسب و کارنایب رئیس اول اتحادیهٔ املاک در مصاحبهای گفت (+): «امروز بیشاز ۱۲۵ میلیون گوشی هوشمند همراه در دست عموم مردم وجود دارد و فردی بدون هیچگونه مجوز یا تخصصی اجازه در فضای مجازی و برخی اپلیکیشنهای خانهیاب، مسکن خرید و فروش یا رهن و اجاره میکنند که موجب تشدید در تقاضای مصرفی بازار مسکن میشود.»
چنین موضعگیریهایی نه اولین موضعگیریها از این دست و نه آخرین آنها خواهند بود. واضح است که به قلمرو مسکن هم مربوط نیستند. کتابفروشان و ناشران، تاکسی سرویسها، شبکه های رادیویی و تلویزیونی، روزنامهها و بسیاری از خردهفروشیها پیش از این به پلتفرمها اعتراض کردهاند و پس از این هم خواهند کرد.
در اینجا باید دو موضوع از یکدیگر تفکیک شود
۱) آیا پلتفرمها میتوانند به بازار و مشتریان آسیب زده و لطمههایی پرهزینه به اقتصاد وارد کنند؟ قطعاً میتوانند. جستجویی ساده در سابقهٔ پلتفرمهای بزرگ جهان نشان میدهد که همواره چنین تهدیدی وجود دارد (کافی است سوابق دعاوی و نقدها علیه شرکت آمازون را بررسی کنید).
راهکار چیست؟ کاملاً مشخص است. در کشورهایی که دولت خود وارد بازی اقتصادی نشده باشد (یکی از بازیگران نباشد) میتواند با رگولاتوری مناسب پلتفرمها را مهار کند.
۲) آیا صنفهای سنتی لزوماً از منظر خیرخواهانه کسب و کارهای جدید را نقد میکنند؟
قطعاً نه. کافی است به همین چندجملهای که نقل شد نگاه کنید. بهفرض که پلتفرمها قیمتسازی کرده یا قیمتسازی صوری را تسهیل کنند، تقاضای سرمایهگذاری مسکن تغییر میکند و تقاضای مصرفی مسکن، کمترین تأثیر را میپذیرد.
حالا تصور کنید فردی که یکی از کلیدیترین اصطلاحات صنعت مسکن را نمیدانسته، از ورود غیرمتخصصها به بازار مسکن گلایه کرده است.
در کل به نظر میرسد تنش میان فعالان سنتی بازار و پلتفرمها سالهای سال ادامه داشته باشد. بازنده بودن بازیگران سنتی در این رقابتها دور از ذهن نیست. چون اگر بود، ما به جای خودرو سوار درشکه بودیم. اما برنده شدن پلتفرمها هم لزوماً به معنای برد جامعه نیست. مگر اینکه سیاستگذارانی که «به تخصص مجهز بوده» و «به تعارض منافع آلوده نباشند» (دو شرط بسیار سخت)، بستر مناسبی را برای بالندگی پلتفرمها تسهیل کنند.
برای آشنایی بیشتر با مفهوم پلتفرم و اقتصاد گیگ (که از تبعات رشد پلتفرمهاست) میتوانید درسهای زیر را در متمم بخوانید:
#تکنولوژی #اقتصاد #مدیریت کسب و کار #پلتفرمها
آیا پروژه های افزایش طول عمر انسان مفیدند؟
۸ مهر, ۱۴۰۲    |  تکنولوژی, سبک زندگی, سلامتمیدانیم که فعالان حوزهٔ تکنولوژی در دههٔ اخیر علاقهٔ ویژهای به پروژه های افزایش طول انسان نشان دادهاند. به عنوان مثال، زاکربرگ، جف بزوس و پیتر تیل، هر کدام در یک یا چند پروژه افزایش طول عمر انسان یا کند کردن فرایند پیری سرمایه گذاری کردهاند. در این میان ایلان ماسک نظر متفاوتی دارد.
او در پاسخ به سوال یک گزارشگر چنین گفته است (+):
«من فکر نمیکنم که تلاش برای افزایش قابلتوجه طول عمر بشر کار درستی باشد.
نتیجهٔ چنین تلاشی، جامعه را به خفگی خواهد رساند.
چون واقعیت این است که اغلب انسانها هرگز طرز فکر خود را تغییر نمیدهند و [با همان افکار ثابت خود] میمیرند.
اگر انسانها نمیرند، ما گرفتار اندیشههای قدیمی میمانیم و جامعه پیشرفت نخواهد کرد.»
او در ادامهٔ صحبتهایش بالا بودن متوسط سن سیاستمداران و ناتوانی آنها از درک افکار نسل جدید را هم از جمله مشکلات عرصهٔ سیاست در جهان میداند.
در پاراگراف فارسی متمم مطلبی از کیت جفری نقل کردهایم که در آن بدبینی خود را به صنعت افزایش طول عمر ابراز کرده است. آن مطلب را میتوانید به عنوان مکمل این بحث بخوانید:
من از افزایش طول عمر انسانها نگرانم
کدام کشور برای مردن مناسبتر است؟
#نقل قول #سلامت #تکنولوژی #سبک زندگی #افزایش طول عمر
تلگرام چینی؟ | توسعه همکاری تلگرام و تنسنت
۴ مهر, ۱۴۰۲    |  تکنولوژیبر اساس گزارش تککرانچ، تلگرام قصد دارد بستر و تسهیلات بیشتری برای ارائهٔ مینیاپها فراهم کند (+). به عبارت دیگر، قرار است تلگرام با سرعت بیشتری به سمت تبدیل شدن به یک سوپراپلیکیشن برود؛ چیزی شبیه WeChat یا شبیه آنچه ظاهراً ایلان ماست برای X (هولدینگ مالک توییتر) در نظر دارد (+).
تلگرام در برنامهٔ توسعهٔ خود از همکاری زیرمجموعههای شرکت چینی تنسنت (Tencent) بهره خواهد برد (+). اگر چه تنسنت یک شرکت چینی خصوصی است، اما مالکیت WeChat و نیز تعامل با شرکتهای دولتی چین، باعث شده برخی از رسانهها دربارهٔ همسویی تنسنت و دولت چین هشدار دهند (+).
آمار دقیق کاربران تلگرام مشخص نیست، اما این اپلیکیشن در ایران، هند، روسیه، مصر، ویتنام، مکزیک، اندونزی و بسیاری از کشورهای در حال توسعه، کاربران فراوانی دارد (+).
به نظر میرسد داستان تلگرام، شرکتی که از روسیه آغاز شده و هماکنون در آلمان مستقر است، به تدریج وارد فصل تازهای خواهد شد.
اگر بحثهای مربوط به شبکه های اجتماعی برایتان جذاب است، احتمالاً مرور درسهای زیر هم برایتان مفید خواهد بود:
آیا در شرکت خود خط مشی حضور در شبکه های اجتماعی را تعریف کردهاید؟
کنترل و بازبینی محتوا در شبکه های اجتماعی
اولین تماس تلفنی تاریخ | قدرت و محدودیت یک ابزار در یک جمله!
۸ تیر, ۱۴۰۲    |  تکنولوژی, نقل قولاولین تماس تلفنی تاریخ، در ۱۰ مارس سال ۱۸۷۶ انجام شد.
در این تماس تلفنی یک تناقض کوچک وجود داشت. چون گراهام بل به دستیارش گفت:
«آقای واتسون. بیا اینجا. میخوام ببینمت»
این جمله همزمان توانایی و ناتوانی تلفن در غلبه بر فاصلهٔ فیزیکی را آشکار میکند.
نقل از Algorithms to Live By
شکاف دیجیتالی و آمار قطع اینترنت | کدام کشورها بیشتر از این ابزار استفاده میکنند؟
۹ اسفند, ۱۴۰۱    |  تکنولوژی, سواد دیجیتال, شبکه های اجتماعیسایت AccessNow در قالب پروژهای با عنوان KeepItOn هر ساله گزارشی از تعداد دفعات قطع اینترنت در کشورهای مختلف جهان ارائه میکند. در این گزارش، هم تعداد دفعات قطع کردن اینترنت و هم تعداد کشورها اعلام میشود (+).
از نظر «تعداد کشورها» میتوان گفت دولتها در سال ۲۰۲۲ بیشتر از هر زمان دیگری در چند سال اخیر از ابزار قطع اینترنت استفاده کردهاند (مجموعاً ۳۵ کشور به علتهای مختلف و با انگیزههای متفاوت به سراغ این روش رفتهاند).
اما از نظر «تعداد دفعات» ماجرا کمی فرق میکند و سال ۲۰۱۹ از نظر تعداد دفعاتی که اینترنت قطع شده، رکورددار است.
سردمدار قطع اینترنت در جهان، کشور هند است که معمولاً از این ابزار در ناآرامیهای کشمیر استفاده میکند. هند آنقدر این کار را تکرار کرده که در گزارشها – از جمله همین نمودار بالا – آمار را یک بار با هند و یک بار بدون هند منتشر میکنند.
بعد از هند، اوکراین در فهرست قرار دارد؛ با این توضیح که قطع اینترنت در اوکراین، طی یک سال اخیر همواره توسط روسیه انجام شده است. ایران، میانمار، بنگلادش، اردن، لیبی و سودان در ردههای بعدی قرار دارند.
قطع اینترنت با هر توجیه و انگیزهای که باشد، پیامد انکارناپذیری دارد و آن، گسترش شکاف دیجیتالی است. این شکاف به دو شکل ایجاد میشود:
- دولتها به نزدیکان خود، و نیز گروههای مختلف صنفی، سطوح مختلفی از دسترسی اینترنت میدهند و اینترنت طبقاتی (رسمی یا غیررسمی) شکل میگیرد.
- ثروتمندان، با خرید نرمافزارهای عبور از محدودیت، به جهان آزاد متصل میشوند و مشکل خود را حل میکنند و عملاً گروهی که از نظر مالی ضعیفترند، از دسترسی به امکانات دنیای دیجیتال محروم میشوند.
بنابراین اگر دولتها کاهش شکاف دیجیتالی را به عنوان یکی از محورهای توسعه در نظر بگیرند، قطعاً نگاه متفاوتی به قطع اینترنت خواهند داشت.
مفهوم شکاف دیجیتالی را در یکی از درسهای متمم توضیح دادهایم:
#تکنولوژی #سواد دیجیتال #شبکه های اجتماعی
سقوط ارزش بازار شرکتهای تکنولوژی | حاصل خوشبینیهای بیپایه
۴ دی, ۱۴۰۱    |  اقتصاد, تکنولوژی, صنایع جهاندر سال ۲۰۲۲ ارزش بازار شرکت تسلا حدود ۶۲۲ میلیارد دلار سقوط کرد؛ به عبارتی، چند بار ارزش بازار کل بورس ایران.
اگر به هیچ خبر یا تحلیلی توجه نکنید و صرفاً این عدد را ببینید، احتمالاً بلافاصله توجهتان به ایلان ماسک جلب خواهد شد و خواهید گفت: شلوغکاریهای ایلان ماسک، جوسازیهای خبریاش، خرید توییتر و دهها رفتار دیگرش، ارزش بازار تسلا را بر باد داده است.
اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که چنین تحلیلی سادهاندیشانه است؛ یا لااقل همهجانبه نیست.
اگر تمام شرکتهای زیرمجموعهٔ S&P 500 را بررسی کنید و شرکتهایی را که در سال ۲۰۲۲ بیشترین سقوط در ارزش بازار داشتهاند بیابید، به فهرست جالبی میرسید (+):
- سقوط ارزش بازار شرکت آمازون: ۸۰۵ میلیارد دلار
- سقوط ارزش بازار شرکت اپل: ۷۵۳ میلیارد دلار
- سقوط ارزش بازار شرکت مایکروسافت: ۷۰۰ میلیارد دلار
- سقوط ارزش بازار شرکت تسلا: ۶۲۲ میلیارد دلار
- سقوط ارزش بازار سهام A شرکت متا (فیسبوک و اینستاگرام و …): ۴۶۶ میلیارد دلار
- سقوط ارزش بازار شرکت انویدیا: ۳۲۹ میلیارد دلار
- سقوط ارزش بازار شرکت پیپل: ۱۴۳ میلیارد دلار
- سقوط ارزش بازار شرکت نتفلیکس: ۱۳۴ میلیارد دلار
به عبارت دیگر، بخش قابلتوجهی از سقوط تسلا، احتمالاً ربطی به ایلان ماسک ندارد و بخشی از روند حاکم بر بازار شرکتهای تکنولوژی است. این که چرا چنین اتفاقی افتاده، میتواند موضوع بحث جداگانهای باشد. اما حداقل میتوانید به چند عامل زیر فکر کنید و ببینید سهم هر کدام را چقدر میدانید:
دوران پسا کرونا: در دوران کرونا بازار شرکتهای تکنولوژی رونق گرفته بود و حتی این جوّ تا حدی وجود داشت که شاید دنیای فیزیکی هرگز به رونق گذشتهٔ خود باز نگردد. به نظر میرسد موج رشدی که بر پایهٔ این تحلیل شکل گرفته بود، قدرت خود را از دست داده است.
بلوغ تدریجی بازارها: ده یا بیست سال پیش، بسیاری از بازارهایی که امروز در اختیار شرکتهای تکنولوژی هستند، یا بسیار کوچک بودند و یا اساساً وجود نداشتند. از مارکتپلیسها و تبلیغات کلیلی تا ایمیل مارکتینگ و اینفلوئنسر مارکتینگ. از خودرانها تا مدل درآمد اشتراکی. پس در نگاهی بلندمدت، بازار به سمت اشباع رفته است. در بعضی حوزهها این نکته را بهتر میتوان فهمید. مثلاً اینستاگرام که در سالهای نخست، یک ایدهٔ کاملاً نوآورانه بود و خدمت تازهای را – حداقل به شکلی تازه – به جهان اضافه میکرد، امروز در پی این است که قابلیتهای تیکتاک و توییتر را تقلید کند. بقیهٔ پلتفرمهای بزرگ هم در پی تقلید از رقبای خود هستند و میتوان گفت به نوعی گرفتار بحران هویت (Identity Crisis) شدهاند. تا زمانی که خلاقیت تازهای اتفاق نیفتد و شرکتها به جان بازار یکدیگر بیفتند، احتمالاً رشدهای بزرگ – به سبک سالها و دههٔ گذشته – به وجود نخواهد آمد.
ضعف مردم در تحلیل شرکتها: یک بار دیگر تیتر همین مطلب را بخوانید: «ارزش بازار شرکتهای تکنولوژی.» ما چیزی به نام شرکتهای تکنولوژی نداریم و این تیتر، غلط (یا گمراهکننده) است. اپل، ربط چندانی به تسلا ندارد. ماهیت تسلا هم با آمازون فرق دارد. آمازون را هم نمیتوان به نتفلیکس ربط داد. اوج و فرود این شرکتها باید به تدریج از یکدیگر مستقل (De-couple) شود. با وجودی که همهٔ ما تفاوت این شرکتها را میدانیم، همچنان از «شرکتهای تکنولوژی» استفاده میکنیم. این خطا باعث میشود که با خوشبینی به آیندهٔ «تکنولوژی» ناگهان سرمایهها به سمت این گروه شرکتها (مستقل از تفاوتهای داخلیشان) سرازیر شود و وقتی هم بدبینی بر بازار حاکم شد، رونق از بازار همهٔ آنها برود. تا زمانی که این نگاه در بازار وجود دارد، سرنوشت این شرکتها تا حدی با هم گره خواهد خورد. این ناپختگی را در سیاستگذاری کشور خودمان هم میبینیم. مثلاً ناگهان موجی از حمایتها از شرکتهای دانشبنیان شکل میگیرد و بعد از مدتی هم همهٔ این شرکتها رها میشوند. این شکل از نگاه فلّهای به صنایع، اوج و فرودهای فلّهای را هم ایجاد میکند.
سقوط ارزش بازار شرکتهای تکنولوژی را نمیتوان شبیه ترکیدن حباب دات کام در سال ۲۰۰۰ دانست؛ هم آگاهی بازار بیشتر شده و هم مقیاس سقوط به آن اندازه نیست. اما مرور اتفاقاتی که در آن سال افتاد، میتواند آموزنده باشد:
واتساپ با مرگ کاربرانش چگونه برخورد میکند؟
۲ دی, ۱۴۰۱    |  تکنولوژی, سواد دیجیتالکمتر پیش میآید که هنگام ثبتنام در یک سرویس دیجیتال به این سوال فکر کنیم که: «پس از مرگم چه اتفاقی برای اکانت من خواهد افتاد؟» اما این سوال مهمی است که باید بیاموزیم آن را جدی بگیریم. بسیاری از پلتفرمهای دیجیتال هم با این سوال روبهرو بوده و هستند.
به عنوان نمونه به واتساپ که بسیاری از ما از آن برای ارتباط با دیگران استفاده میکنیم فکر کنید. آیا پیش آمده که از خودتان بپرسید پس از مرگ یک کاربر چه بلایی بر سر اکانت او خواهد آمد؟
واتساپ در بخش سوالات متداول توضیح داده که اگر یک اکانت برای مدت ۱۲۰ روز کاملاً غیرفعال بماند (فوت کاربر یا قطع شدن اینترنت برای چهار ماه) آن اکانت را – با هدف حفظ امنیت و حریم شخصی کاربر – پاک خواهد کرد. البته این به آن معنا نیست که اطلاعات شما کاملاً از بین میرود. نسخهٔ پشتیبان پیامها که روی موبایل ذخیره شده، همچنان باقی میماند و تا زمانی که شمارهٔ جدیدی روی همان گوشی برای واتساپ تعریف نشود، برای کسی که به گوشی شما دسترسی داشته باشد، قابل بازیابی خواهد بود.
همین سوال را میتوان در مورد بسیاری از سرویسها و پلتفرمهای دیجیتال پرسید؛ به ویژه سرویسهایی که اطلاعات شخصی قابلتوجهی از ما را در اختیار دارند.
چنین بحثی، زیرمجموعهٔ موضوع گستردهٔ میراث دیجیتال محسوب میشود و به نظر میرسد که گستردگی آن چنان است که میتواند رشتهای تخصصی برای مطالعه و یادگیری و ارائهٔ خدمات به دیگران باشد.
ما در درس میراث دیجیتالی ما از سلسله درسهای سواد دیجیتال متمم با جزئیات بیشتری به این بحث پرداختهایم:
#تکنولوژی #سواد دیجیتال #شبکه های اجتماعی