تفکر نقاد
سواد رسانه ای – بازار جدیدی برای عرضهٔ خدمات | معرفی گراند نیوز
۱۳ دی, ۱۴۰۲    |  تفکر نقاد, تکنولوژی, معرفی سایتما در عصر بمباران خبری هستیم؛ کسی نیست که این گزینه را انکار کند. اما فراوانی خبر و بمباران خبری به معنای دسترسی به اخبار دقیقتر و معتبرتر نیست. گاهی چند رسانهٔ غیرمعتبر با بازنشر اخبار یکدیگر، وزن آن خبر را در فضای عمومی افزایش میدهند. گاهی هم یک خبر صرفاً به علت جذابیت و نه اعتبار، بر خبرهای مهمی که جذابیت کمتری دارند سایه میاندازد.
در دهههای اخیر بارها تأکید شده که سواد رسانه ای یکی از ضرورتهای زندگی در دنیای امروز است. در عین حال این را هم میدانیم که همه فرصت ندارند برای تقویت سواد رسانهای خود وقت صرف کنند. به همین علت به نظر میرسد در آیندهٔ نزدیک، محصولات مرتبط با سواد رسانهای به بازار جدیدی برای عرضهٔ خدمات تبدیل شوند.
معرفی سایت گراند نیوز – Ground News
سایت گراند زیرو (ground.new) را هارلین کاور (Harleen Kaur) – از مهندسان اسبق NASA – و سوخ سینگ (Sukh Singh) – توسعهدهندهٔ نرمافزار – در سال ۲۰۱۸ تأسیس کردند. اما اخیراً که تحلیل متنها با استفاده از هوش مصنوعی فراگیرتر شده و مردم با ظرفیتهای این سیستمها آشنا شدهاند، سرویس آنها رونق بیشتری پیدا کرده است.
کاربران گراند نیوز میتوانند موضوعات مورد علاقه خود را جستجو کرده و خبرهایی را که در آن زمینه در نشریات مختلف منتشر شده بخوانند. اما ویژگی اصلی گراند نیوز این است که خبرها را بر اساس جهتگیری رسانهها (چپ، میانه، راست) دستهبندی میکند. همچنین گزارشی آماری عرضه میکند که نشان میدهد هر خبر بیشتر مورد توجه کدام طیف سیاسی بوده است.
به عنوان نمونه اخیراً استعفای «کلاودین گی / Claudine Gay» رئيس دانشگاه هاروارد در میانهٔ جنگ حماس و اسرائیل به خبر مهم رسانهها تبدیل شد. در رسانهها همزمان به یهودیستیزی و نیز اتهام سرقت علمی او اشاره میشد:
طبیعتاً چنین خبری با توجه به فضای سیاسی دوقطبی امروز جهان بر سر ماجرای جنگ فلسطین از حساسیت خبری بالایی برخوردار است.
در ادامه تصویر گزارش گراند نیوز را دربارهٔ استعفای «کلاودین گی / Cluadine Gay» رئیس دانشگاه هاروارد میبینید:
همانطور که مشاهده میکنید تیترهای خبری به سه دستهٔ چپ، راست و میانه تقسیم شده و نشان میدهد که یک رویداد واحد در رسانههای مختلف چگونه پوشش داده شده است. همین سرویس یک جمعبندی با عنوان Insight هم عرضه میکند و توضیح میدهد که چپها، میانهها و راستها کدام بخش از این رویداد را بیشتر پوشش دادهاند:
سرویس گراند نیوز صرفاً یک نمونه از سرویسهایی است که میتوانند با تیکه بر نیاز مردم به استفادهٔ اثربخشتر از رسانه عرضه شوند.
به نظر میرسد سالهای آینده شاهد موجی از عرضهٔ محصولات و خدمات جدید و راه افتادن استارتاپهای تازه در زمینهٔ ارزیابی خبر و رسانه خواهیم بود.
اگر به موضوع سواد رسانه ای علاقهمندید، میتوانید دو درس زیر را در متمم بخوانید. در یکی از آنها معنی سواد رسانه ای شرح داده شده و در دیگری کتاب سواد رسانه ای جیمز پاتر معرفی شده است:
معرفی کتاب سواد رسانه ای جیمز پاتر
#تفکر نقاد #تکنولوژی #معرفی سایت
آمار تقلب در مقالات پژوهشی | ایران جلوتر از هند و عقبتر از عربستان و روسیه
۲۹ آذر, ۱۴۰۲    |  تفکر نقادنشریهٔ Nature در گزارشی که در روزهای پایانی سال ۲۰۲۳ منتشر شد، اعلام کرد که «تعداد مقالاتی که تقلبی بودن آنها پس از انتشار مشخص شده، در سال ۲۰۲۳ از ۱۰۰۰۰ عدد گذشته است (+).»
این عدد در تاریخ پژوهش در دهههای اخیر بیسابقه است. اگرچه انتظار میرود با گسترش هوش مصنوعی و به طور خاص Generative AI، این عدد در مقایسه با اتفاقهایی که سالهای آتی خواهد افتاد، ناچیز باشد.
اگر صرفاً کشورهایی را در نظر بگیریم که در دو دههٔ گذشته بیش از ۱۰۰هزار مقاله منتشر کردهاند، ایران در فهرست مقالات تقلبی جهان رتبهٔ هفتم را کسب میکند.
لازم به تأکید است که در این آمار صرفاً مقالاتی که رسماً بازپس گرفته شدهاند (اصطلاحاً retract شدهاند) لحاظ شده است. مقالات بسیار زیاد دیگری وجود دارند که سرقت محتوا، ضعفهای روششناسی، استناد دروغ یا غیردقیق و گردآوری نادرست داده در آنها محرز است و نقدهایی هم بر آنها منتشر شده، اما انعکاس آنها در حدی نبوده که مقاله رسماً retract شود.
علاوه بر اینها قطعاً مقالات بسیاری هم هستند که مشکلات و ضعفهای آنها کشف نشده است.
به همین علت Nature معتقد است که تقلبهای کشفشده را باید نوک کوهیخ بزرگی از مقالات تقلبی دانست که از آب سر بیرون آورده و اصل این کوه زیر آب است و به چشم نمیآید.
بخش قابلتوجهی از پژوهشهای تقلبی در ژورنالهای زیرمجموعهٔ هنداوی (Hindawi) منتشر شده بودند.
گروه هندوانی – که گاهی هینداوی هم خوانده میشود – از زیرمجموعههای انتشارات Wiley است که توسط فردی مصری-بریتانیایی به نام احمد هنداوی تأسیس شده و گروه وایلی از سال ۲۰۲۱ آن را خریده است.
وایلی سال ۲۰۲۳ اعلام کرد که با بیاعتبار شدن گروه هنداوی بخشی از ژورنالها را به کلی تعطیل کرده و بخشی دیگر را در بدنهٔ اصلی وایلی ادغام میکند.
با این حال، سابقهٔ وایلی در استفادهٔ تجاری و غیردقیق از فعالیتهای علمی طولانیتر از این حرفهاست و این شرکت سالها در زیرمجموعههای خود الگوهای مشابهی را داشته است.
ما در متمم در درس تست DISC توضیح دادهایم که امتیاز تجاری این تست متعلق به وایلی است و چگونه افراد و گروههای مختلفی که همگی زیرمجموعهٔ همین شرکت هستند، در یک چرخهٔ بسته، یکدیگر را تأیید کرده و به هم ارجاع میدهند و تصویری از یک ابزار علمی و معتبر را به خواننده القا میکنند:
واضح است که این توضیح به معنای نفی همهٔ تلاشهای وایلی نیست. این انتشارات شناختهشده، آثار ارزشمند بسیاری را عرضه کرده است. در عین حال، به نظر میرسد این نشریه صرفاً در فعالیتهایی که کاملاً مستقیم با برند خودش انجام میشود، وسواس دارد و برندهای تحت مالکیت خود را با استراتژیها و اهداف دیگری اداره میکند.
از پیچیدگی نترسید، اما از سادهسازی بیحدوحساب بترسید!
۱ شهریور, ۱۴۰۲    |  تفکر نقاد, نقل قولالیف شافاک، نویسندهای که دنیا او را بیش از هر چیز با کتاب ملت عشق میشناسد، در کتاب دیگرش با عنوان فرزانگی در عصر تفرقه میگوید (+):
از «پیچیدگی» نترسید.
از کسانی بترسید که وجود میانبری راحت برای رسیدن به «سادگی» را وعده میدهند.
حرف شافاک، اگر صرفاً به چند جملهای که پیش از آن نوشته نگاه کنیم، قابل درک و توصیهای بسیار ارزشمند است. او اشاره کرده که نباید از تعدد روایتها و شنیدن روایت دیگران [و پیچیدگیها و تعارضهای ناگزیر در مواجهه با روایتهای متعدد] ترسید.
اما در عین حال، اگر چند جملهای را که شافاک دقیقاً بعد از این جمله نوشته بخوانید، ممکن است به نتیجه برسید که خود شافاک، مصداق یکی از «سادهسازهای وعدهدهنده»ای است که بهتر است – بر اساس توصیهٔ خودش – از او بهراسید؛ وعدهٔ رسیدن به جهانی که نهتنها به سادگی، بلکه حتی به سختی هم قابلدستیابی نیست:
ما همهٔ ابزارهای لازم برای بازآفرینی جوامع، اصلاح شیوهٔ اندیشیدن، رفع نابرابریها و پایان بخشیدن به تبعیضها را در اختیار داریم.
آیا برندگان جایزه نوبل بعد از دریافت جایزه افت میکنند؟
۱۵ تیر, ۱۴۰۲    |  تفکر نقاداخیراً مقالهای در Science منتشر شد که در آن گفته شده بود «برندگان جایزهٔ نوبل بعد از دریافت جایزهٔ نوبل افت میکنند.» معیار افت هم، نوآوریهای تازه، تعداد ارجاعات و تعداد مقالات عنوان شده بود (+).
نتیجهٔ این مقاله به علت عنوان جذاب آن در بسیاری از نشریات فارسی هم عیناً ترجمه و منتشر شد (+/+/+/+/+). البته پژوهشگران اصلی برای سلب مسئولیت، تأکید کرده بودند که این پژوهش به معنای رابطهٔ علّی نیست. اما چنین جملههایی برای مخاطب رسانههای عمومی سنگین است و معمولاً در ترجمه حذف میشود (حتی اگر هم حذف نشود، معمولاً درک نمیشود).
حتی قبل از بررسی متودولوژیک چنین مقالاتی، نکتهٔ مهمی وجود دارد که نباید از نظر دور بماند. نکتهای که اتفاقاً یکی از برندگان جایزه نوبل یعنی دنیل کانمن آن را در کتاب تفکر سریع و آهسته بیان کرده و بعداً جان ملودینو با شرح و بسط بیشتر و زبان سادهتر و جذابتر در کتاب بازی بخت تکرار کرده است.
وقتی فردی عملکرد بسیار بالایی از خود نشان میدهد، پس از آن از نظر آماری، احتمال اینکه عملکرد کمتری نشان دهد بیشتر است. وقتی شما بهترین رکورد پیادهروی روزانهٔ عمرتان را ثبت میکنید، احتمال اینکه در هفتهٔ آینده متوسط پیادهرویتان کمتر از رکوردتان باشد، بیشتر از آن است که دوباره رکورد خود را بشکنید.
طبیعی است برندگان جایزه نوبل زحمت بسیار زیادی کشیدهاند تا به این جایزه رسیدهاند و معمولاً مقالات بسیار پرارجاعی داشتهاند که یکی از معیارهای تأثیرگذاریشان محسوب شده است. این که از نظر آماری پس از نوبل نتوانند همان سطح را حفظ کنند، یک واقعیت واضح آماری است.
در این زمینه دو درس در متمم وجود دارد که مرورشان میتواند مفید باشد:
از مطالعات آماری لزوماً نمیتوان نظریه علمی استخراج کرد
نشر این نوع خبرها یک نکتهٔ دیگر را هم یادآوری میکند: درست است که نشریات عمومی از مطالب علمی برای افزایش جذابیت مطالب و تنوع بخشیدن به محتوای خود استفاده میکنند، اما نباید فراموش کرد که نهایتاً هدف نهایی بحثهای علمی چنین نشریاتی همچنان تفریح و سرگرمی – بدون اعتبارسنجی نتایج و ارزیابی متودولوژی – است. بنابراین یکی از مهمترین اقدامهای علمی که یک فرد علاقمند به علم میتواند در رسانههای عمومی انجام دهد این است که مطالب علمی نشریات عمومی را نخواند.
خواندن اخبار کافی نیست
۶ تیر, ۱۴۰۲    |  تفکر نقاد, نقل قولجملهای به توماس جفرسون، سومین رئیسجمهور آمریکا، منسوب است که میگوید (+):
«کسی که هیچ چیز نمیخواند،
فرهیختهتر از کسی است که فقط روزنامه میخواند.»
این روزها، روزنامهها مثل گذشته رونق ندارند. اما میدانیم که مقصود این جمله از روزنامه، خبر و محتوای خبری است. بعید است بتوان چنین گزارهای را اثبات کرد. اما تلنگر خوبی است که اگر اخبار را دنبال میکنیم، زمانی را هم برای مطالعه کنار بگذاریم. رسانههای خبری، چه از منظر نیت و چه توان تخصصی، غالباً شایستگی آن را ندارند که یگانه منبع تغذیهٔ ذهن ما باشند.
اگر فرصت داشتید، میتوانید درس اخبار جعلی را هم در متمم بخوانید:
فیک نیوز چیست؟ اخبار جعلی چگونه فراگیر شد؟
نقد کتاب | با این کتاب مخالفم (البته هنوز نخوندمش، اما اهمیتی نداره)
۲۹ بهمن, ۱۴۰۱    |  تفکر نقادشبکه های اجتماعی فرصتی شگفتانگیز فراهم کردهاند تا دربارهٔ هر موضوعی که میدانیم – یا حتی نمیدانیم – اظهارنظر کنیم.
تام گاولد (Tom Gauld) در نشریهٔ گاردین این موضوع را به زیبایی به تصویر کشیده است:
منبع؛ Gaurdian
هدف یک سیستم چیست؟
۲۸ دی, ۱۴۰۱    |  تفکر نقاد, نقل قولاستافورد بیر، از صاحبنظران در نظریهٔ عمومی سیستمها، جملهٔ معروفی دارد که تقریباً همهٔ علاقهمندان به تفکر سیستمی آن را شنیدهاند (+):
«هدف یک سیستم، همان کاری است که دارد انجام میدهد.»
او این جمله را آنقدر به کار برده که مخفف آن هم کاملاً جا افتاده است: پوسیوید (POSIWID).
Purpose of a system is what it does.
بحث دربارهٔ این جمله، میتواند بسیار طولانی باشد. حتی دربارهٔ این که Purpose را چه باید ترجمه کرد، میشود ساعتها صحبت کرد (چون هدف، ترجمهٔ Goal است و Purpose یک لایه عمیقتر است؛ چیزی شبیه علت وجودی). اما اتفاقاً اصل پیام جمله، بسیار ساده است (+/+/+):
در تحلیل و ارزیابی سیستمها، وارد بازیِ تفاوت «هدف» و «نیت» نشوید. چیزی به نام نیت، در نظریهٔ سیستمها بیمعناست. درخت سیب نمیتواند بگوید: من نیتم این بود که پرتقال بدهم، اما فعلاً مشغول سیب دادن هستم!
از نظر استافورد بیر، این را به همهٔ سیستمها میتوان تعمیم داد. مثلاً اگر از بانک مرکزی پرسیدید که هدف و علت وجودی شما چیست. جواب واقعی این است که: «ما در تلاشیم سالانه X% ارزش پول ملی کاهش پیدا کند.»
البته ممکن است یک فرد تصمیمگیر در سیستم بانکی به شما بگوید: «همهٔ اتفاقی که برای پول ملی میافتد، در اختیار بانک نیست و سازمانهای دیگر هم دخیلاند.» چنین حرفی کاملاً درست است. او میتواند توضیحش را به این شکل دقیقتر کند: «ما به همراه مجموعهای از سازمانها در تلاشیم ارزش پول ملی سالانه X% کاهش پیدا کند.»
به شکل مشابه، اگر یک هولدینگ، شرکتی را خرید و سالها وقت گذاشت و تلاش کرد و در نهایت آن را به ورشکستگی رساند، وقتی از مدیران هولدینگ پرسیدند در این سالها مشغول چه کاری بودید؟ پاسخ دقیق این است که بگویند: با تمام قوا مشغول ورشکسته کردن این شرکت بودیم.
استافورد بیر با تکرار دائمی جملهٔ پوسیوید، میکوشید به تحلیلگران سیستم یادآوری کند که سیستم، چیزی فراتر از افراد و اجزای آن است. اجزای سیستم میتوانند هر ادعایی دربارهٔ عملکرد و کارکرد و نیت طراحی سیستم داشته باشند. اما واقعیت سیستم، همان کاری است که انجام میدهد.
با مطالعهٔ مجموعه درسهای تفکر سیستمی در متمم، درک بهتری از سیستمها و نحوهٔ تحلیل آنها پیدا میکنید:
#تفکر سیستمی #تفکر نقاد #نقل قول
دربارهٔ نظام آموزشی | درسهای مدرسه را زود فراموش میکنیم
۱۰ دی, ۱۴۰۱    |  تفکر نقاد, توسعه فردی, نقل قولراسل اکاف از منتقدان سبک رایج آموزش است و معتقد است که روشهای آموزشی بیشتر بر پایهٔ «یاد دادن (تحمیل آموختهها)» طراحی شدهاند تا «یادگیری (جستجو و کشف).» او جایی میگوید (+):
«بیشتر چیزهایی را که در مدرسه میآموزیم، به سرعت فراموش میکنیم.
البته که این از بخت خوب ماست. چون اغلب آنچه میآموزند، یا غلط است، یا تاریخ مصرف کوتاهی دارد.»
منتقدان نظامهای آموزشی معاصر کم نیستند و راسل اکاف صرفاً یکی از آنهاست. از دیگر منتقدان میتوان به کن رابینسون اشاره کرد که ما کتاب «المنت» او را در متمم معرفی و مرور کردهایم:
#تفکر نقاد #توسعه فردی #نقل قول #راسل اکاف
غلط انجام دادن کار درست | درست انجام دادن کار غلط
۱۸ آبان, ۱۴۰۱    |  تفکر نقاد, مدیریت کسب و کار, نقل قولراسل اکاف از بنیانگذاران و مروّجان تفکر سیستمی چنین میگوید:
«هر چقدر بکوشید کاری را که از اساس غلط است بهتر انجام دهید، همه چیز بدتر میشود.
بسیار بهتر است که کار درست را اشتباه انجام دهید،
تا این که برای بهتر انجام دادن کاری تلاش کنید که از اساس غلط است.
کسی که کار درستی را غلط انجام میدهد، ولی در پی اصلاح و تصحیح است، مدام بهتر خواهد شد.»
برای آشنایی بیشتر با تفکر سیستمی میتوانید درس تفکر سیستمی به زبان ساده را بخوانید:
نصف دانشمندان کل تاریخ
۱ آبان, ۱۴۰۱    |  تفکر نقاد, نقل قولجیمز پاتر در فصل اول کتاب سواد رسانه ای خود میگوید:
طبیعی است که چنین ادعایی را نمیتوان با بررسی آماری سنجید و ارزیابی کرد. اما در هر حال، این عدد دور از واقعیت هم به نظر نمیرسد. هم جمعیت جهان بسیار کمتر بوده و هم هیچوقت پژوهشگر و دانشمند به عنوان یک حرفه در حد امروز رواج نداشته است.
او نتیجه میگیرد که «امروز حجم اطلاعاتی که تولید و عرضه میشود، بسیار زیاد و فراتر از قدرت پردازش ماست.». بنابراین حتی به فرض این که بتوانیم تشخیص دهیم که درست و نادرست چیست، همچنان باید بتوانیم از بین مطالب درست، مفیدها را انتخاب کنیم و بقیه را کنار بگذاریم.