کتابها چه میگویند
اثر تماشاگر | خلاقیت در طراحی مینیمال جلد کتاب
۲۶ خرداد, ۱۴۰۲    |  کتابها چه میگویندمعمولاً میگویند از روی جلد دربارهٔ کتاب قضاوت نکنید. حرف کاملاً درستی است. همهٔ ما کتابهای خوبی را میشناسیم که طراحی جلدشان ضعیف بوده و نیز کتابهایی با جلد فریبنده دیدهایم که محتوای درخوری نداشتهاند.
اصرار بر گمراهکننده بودن طراحی جلد گاه آنقدر جدی شده که برخی کتابفروشها در نقاط مختلف جهان، چند روز یا چند هفته در سال، کتابها را در کاغذهای ساده میپیچند و صرفاً نام کتاب را روی بسته ثبت میکنند تا سوگیریهای ناشی از طراحی جلد را از بین ببرند. کاری که به زیبایی و با هوشمندی تمام، Blind Date نامیده میشود (+):
چنین کارهایی به شکل مقطعی زیبا و مفیدند و میتوانند پیشداوریها و سوگیریهای ما را یادآوری کنند. اما بیارتباط بودن «کیفیت طراحی جلد» و «کیفیت محتوا» نباید باعث شود که ما خود را از لذت دیدن جلدهای زیبا محروم کنیم.
به عنوان یک نمونه، طراحی جلد کتاب The Bystander Effect را ببینید:
کترین سندرسون در کتاب خود به بررسی اثر تماشاگر – که زیرمجموعهٔ روانشناسی اجتماعی محسوب میشود – پرداخته است. اثر تماشاگر میگوید وقتی تماشاگران یک رویداد زیاد میشوند، هر یک از تماشاگران مسئولیت کمتری برای «عکسالعمل و اقدام» احساس میکنند. به عنوان مثال، اگر ما هنگام عبور از کوچهای خلوت ببینیم کسی زخمی شده یا بیمار بر روی زمین افتاده، در مقایسه با وقتی که همین فرد را کنار یک میدان شلوغ ببینیم، احتمال بیشتری دارد که به او کمک کنیم.
طراح خلاق جلد کتاب، تمام این ایده را در قالب یک E که بر زمین افتاده، خلاصه کرده و نمایش داده است.
برای آشنایی بیشتر با اثر تماشاگر میتوانید درسی را که در متمم به این بحث اختصاص داده شده بخوانید:
آب همیشه برنده است | اهمیت منابع آبی را فراموش نکنیم
۱۸ آذر, ۱۴۰۱    |  کتابها چه میگویند, محیط زیست«آب همیشه برنده است.»
عبارت Water Always Wins بر جلد کتابی از اریکا گیز نشسته. کتابی که انتشارات دانشگاه شیکاگو در سال ۲۰۲۲ منتشر کرده است. در صفحهٔ تقدیم کتاب چنین میخوانیم:
«تقدیم به آب، و هر آنچه به آب مربوط است: خواه ماده معدنی باشد و خواه میکروب، خواه سگ آبی و خواه موجودی دوپا.
و تقدیم به کارآگاهان آب: به خاطر کنجکاویشان، چشماندازشان، و تلاششان برای آیندهای قابلزیستن.»
.
کتاب به نقش تأثیرگذار آب در شکلگیری حیات، تمدن انسانی و سرنوشت زمین میپردازد. نقشی که به نظر میرسد ما به اندازهٔ گذشتگان به آن توجه نداریم. در گذشته متوجه بودند که دوری و نزدیکی از چاه و رودخانه میتواند سرنوشتشان را تغییر دهد. اما دسترسی به آب لولهکشی و شکلگیری ساختارهای شهری باعث شده فراموش کنیم که همچنان «آب» است که مشخص میکند «انسان» چه سرنوشتی خواهد داشت و نه برعکس. آب میتواند با غیاب خود ریشهٔ تمدن را بخشکاند یا با سرریز شدن بر سر مردم، تمدنی را در خود غرق کند.
اریکا گیز داستان آب را از نخستین دورههای زمینشناسی آغاز میکند و پس از موجودات تکسلولی به سراغ سگهای آبی (نخستین مهندسان آب) میرود و این مسیر را تا امروز و فردا ادامه میدهد.
در تعریف او، کارآگاههای آب کسانی هستند که میکوشند «ارادهٔ آب» را کشف کنند و ببینند آب چه میکند و چه میخواهد و برای آینده چه اراده کرده است. او بر این باور است که تنها اگر آب را در همین حد جدی بگیریم و دنبال کنیم، میشود تمدن انسان را برای مدت طولانیتری حفظ کرد.
او در آخرین صفحات کتاب یادآوری میکند که درست است جنگ داخلی سوریه، ریشههای متعدد و بسیار پیچیدهای داشته است، اما فراموش نکنیم که یکی از ریشهها، کمآبی بود: خشکترین وضعیتِ تاریخیِ منطقهای خشک، که سدسازیهای ترکیه هم آن را خشکتر کرده بود و دولت هم با سیاستهای کشاورزیهای نادرست، اتلاف منابع آبی را تشویق میکرد. کاهش محصولدهی، تشنه ماندن احشام، و افزایش هزینهٔ پمپاژ آب از چاهها، روستانشینان را به مهاجرت به مناطق شهری سوق داد و شهرهایی که در اثر موج سنگین مهاجران عراقی بعد از فروپاشی عراق و به خاطر سیاستگذاریهای ضعیف حاکمیتی در آستانهٔ فروپاشی بودند، ظرفیتی برای تحمل موجهای جدید جمعیتی نداشتند و در هم ریختند.
اریکا گیز در تمام صفحات کتاب خود، خوانندگان را دعوت میکند که آب را جدیتر بگیرند. مادهای که دقیقاً به علت حیاتبخش بودن، نبودنش میتواند عامل ممات و مرگ و نابودی نیز باشد.
دو مطلب زیر در متمم هم به نوعی به این بحث مربوط هستند:
تصمیمهای دشوار و پیچیده درباره آب
بحران کم آبی در کدام کشورها جدی است؟
کتاب بازاریابی اینترنتی لاکهارت | آموزشها به سمت تخصصی شدن میروند
۳ مرداد, ۱۴۰۱    |  بازاریابی و فروش, کتابها چه میگویندکتاب بازاریابی اینترنتی لاکهارت یکی از کتابهایی بود که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد و بازار هم از آن استقبال کرد. در میان انبوه کتابهایی که طی سالهای گذشته دربارهٔ بازاریابی اینترنتی منتشر شدهاند، این کتاب ویژگی جالبی دارد و آن این است که صرفاً برای کسانی که بازسازی و بازآفرینی حمام و آشپزخانه را انجام میدهند نوشته شده است.
با مرور کتاب میبینید که تقریباً تمام مباحث دیجیتال مارکتینگ در آن مطرح شدهاند: از تولید محتوا و ویدئو مارکتینگ تا سئو و ایمیل مارکتینگ و حتی کمی از بحثهای پرسونال برندینگ و مدیریت شهرت.
اما ویژگی کتاب در این است که تقریباً همهی مثالها به صنعت دکوراسیون آشپزخانه و تجهیز و طراحی حمام مربوط هستند.
این کتاب و کتابهای مشابه دیگری که اخیراً به بازار عرضه شدهاند نشان میدهد که دوران تازهای در صنعت نشر و تولید محتوا آغاز شده است: تولیدکنندکان به تدریج از مباحث عمومی فاصله میگیرند و به حوزههای تخصصی نزدیک میشوند. همان چیزی که آن را به عنوان نیچ مارکتینگ میشناسیم.
تولید محتوا | دیجیتال مارکتینگ
اگر بحث بازاریابی اینترنتی برایتان جذاب است پیشنهاد میکنیم درسهای زیر را در متمم بخوانید:
بازاریابی محتوا چیست؟ نقشه سفر مشتریارتباطات در شرایط بحران | سه اشتباه رایج که بحران را بحرانیتر میکنند
۲۲ تیر, ۱۴۰۱    |  کتابها چه میگویند, مدیریت کسب و کاردر شرایط بحران، سه اشتباه میتواند وضعیت را بدتر کرده و ترمیم شهرت افراد، سازمانها و دولتها را دشوارتر کند (+):
- دستاندرکاران آنقدر صبر کنند تا دیگران در حرف زدن دربارهٔ بحران از آنها پیشی بگیرند.
- دستاندرکاران نقش خود را در وقوع بحران انکار کرده و هیچ سهمی از مسئولیت را بر عهده نگیرند.
- کسانی که افراد سخنگو و مدیران بحران، نتوانند ترکیب متناسبی از «منطق» و «احساس» را در پیامها و رفتارهای خود نشان دهند.
ما در یکی از درسهای متمم، کتابی را با موضوع مدیریت بلایا و فاجعهها (Disaster Management) معرفی کرده و کمی دربارهٔ آن حرف زدهایم. آن کتاب تا حدی به این بحث مربوط است:
اصول انسانی مدیریت پس از وقوع فجایع
وقتی انسانها از رده خارج میشوند | آرتور سی کلارک
۱۹ تیر, ۱۴۰۱    |  کتابها چه میگویندآرتور سی کلارک در سال ۱۹۶۲ مجموعهای از مقالهها و جستارهای خود را با عنوان Profiles of the Future منتشر کرد (جستار چیست؟).
همهٔ آن جستارها در یک ویژگی مشترک بودند: هر یک میکوشیدند یکی از سناریوهای محتمل در مورد آیندهٔ انسان را ترسیم و بررسی کنند. کلارک برای هجدهمین جستار این کتاب عنوان جالبی انتخاب کرده است: «از رده خارج شدن انسانها.»
او در جملات پایانی این جستار، به دورانی نهچندان دور اشاره میکند که مغز ارگانیک (داخل جمجمهٔ ما انسانها) و مغز هوشمند ماشینی در کنار هم قرار میگیرند و به یکدیگر کمک میکنند (سادهترین مثال آن، وقتی است که راهنماییهای نرمافزار مسیریاب برای تصمیمگیری دربارهٔ انتخاب مسیر به کمکمان میآید).
کلارک میپرسد: این مشارکت و همکاری انسان و ماشین چقدر میتواند ادامه پیدا کند؟ آیا این ترکیب، پایدار و بادوام خواهد بود؟ یا بخش ارگانیکِ این ترکیب [یعنی مغز انسان] به مانعی تبدیل میشود که بهتر است آن را کنار بگذاریم؟ اگر در نهایت چنین چیزی روی دهد، که من چنین برداشتی دارم، نباید پشیمان شویم و مطمئناً نباید بترسیم.
وقتی کتاب دویست صفحهای آرتور سی کلارک را میخوانیم، به سختی میتوانیم باور کنیم که بیش از نیم قرن از زمان نگارش آنها گذشته است. دغدغههای او، سوالهایی است که امروز بیش از هر زمان دیگری در گذشته، معنا پیدا کردهاند. بسیاری از تجربههای ذهنی که در آن کتاب مطرح میشود، واقعیتهای عینی زمان ماست (تجربهٔ ذهنی چیست؟).
خود کلارک هم در مقدمهای که ده سال بعد، یعنی در دههٔ هفتاد، برای کتاب نوشته، میگوید که «به نظرم آن حرفها امروز معنای بیشتری دارند.» احتمالاً اگر امروز هم زنده بود و برای کتابش مقدمهای مینوشت، باز هم این جمله را به کار میبرد. این نوع کتابها، بیش از هر چیز به ما یادآوری میکنند که نباید آثار قدیمی و کلاسیک را نادیده گرفت و صِرفِ توجه به تاریخ انتشار کتاب، نمیتواند معیار مناسبی برای انتخاب و مطالعهٔ کتابها باشد.
این نکتهای است که در یکی از درسهای متمم به آن پرداختهایم:
تعداد کل الکترونها و پروتونها در جهان
۳۰ خرداد, ۱۴۰۱    |  کتابها چه میگویند, نقل قول, نوشتن«من باور دارم که مجموعاً
۱۵۷۴۷۷۲۴۱۳۶۲۷۵۰۰۲۵۷۷۶۰۵۶۵۳۹۶۱۱۸۱۵۵۵۴۶۸۰۴۴۷۱۷۹۱۴۵۲۷۱۱۶۷۰۹۳۶۶۲۳۱۴۲۵۰۷۶۱۸۵۶۳۱۰۳۱۲۹۶
عدد پروتون در عالم هستی وجود دارد. تعداد الکترونها هم همینقدر است.»
این عبارت، جملهٔ آغازین فصل ۱۱ کتاب فلسفهٔ علم فیزیک، نوشتهٔ سر آرتور استنلی ادینگتون است (+). البته این حرفها، پیش از این که به شکل کتاب منتشر شوند، در یک سخنرانی گفته شدهاند. ادینگتون در این فصل دربارهٔ مفهوم «شمارشناپذیری» حرف میزند و توضیح میدهد که چه چیزهایی شمارشناپذیرند.
این فصل از کتاب، درست مانند بقیهٔ فصول آن، کاملاً فیزیکی-فلسفی و علمی و جدی است. بنابراین ادینگتون میتوانست مثل بسیاری از نویسندگان جدی دانشگاهی، متن خود را با «تعریف شمارشناپذیری» شروع کند. اما مشخصاً او پیش از سخنرانی و زمان نوشتن متن حرفهایش، مدتی فکر کرده که تأثیرگذارترین جمله برای شروع متن چیست؟ جملهٔ اول چه باید باشد که مطمئن شوم خواننده، جملهٔ دوم را هم خواهد خواند؟
اگر خوانندهها حوصلهٔ کتاب خواندن یا شنیدن سخنرانیها را ندارند، بخشی از مشکل را هم باید در نویسندگان و سخنوران جستجو کرد. وقت گذاشتن برای این ظرافتها، از حوصلهٔ بسیاری از آنها خارج است و برایشان راحتتر است که خواننده را به بیحوصلگی متهم کنند.
یکی از درسهای تسلط کلامی و چالش نوشتن در متمم، به این موضوع اختصاص یافته که روش مناسب شروع متن (نوشته یا سخنرانی) چیست. آن درس میتواند مکمل مناسبی برای این بحث باشد:
کتاب روانشناسی فضا | روانشناسی و رواندرمانگری برای فضا
۱ دی, ۱۴۰۰    |  کتابها چه میگویندبسیاری از ما حداقل نام گرایشهای متنوع روانشناسی را شنیدهایم و برخی از ما در این حوزه دانش بیشتری هم داریم. اما شاید افراد زیادی ندانند که روانشناسی فضا و رواندرمانگری فضا یکی از گرایشهای روانشناسی است که در سالهای اخیر مطرح شده و به تدریج در حال گسترش است و حتی کتابهایی هم در این زمینه وجود دارد:
شاید برایتان این سوال مطرح شود که در روانشناسی فضا چه بحثهایی مطرح میشود.
تنش و استرس در فضا، روش تحقیقهای روانشناسی در فضا، ناهمگن بودن فرهنگی در تیمهای فضایی، مدیریت ارتباط میان فضانوردان و تیم پشتیبانی روی زمین، فیزیولوژی فضا، خواب و کمخوابی در فضا، تأثیر مأموریتهای طولانی بر صفات شخصیتی و ویژگیهای رفتاری، تغییر قدرت شناختی مغز در فضا، تغییر خلق در فضا، انگیزههای فضانوردان و انگیزش آنها، رهبری تیمهای فضایی و طراحی محیط کار در فضا از جمله موضوعاتی هستند که در روانشناسی فضا به آنها پرداخته میشود.
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
دربارهٔ اتاق خلوت | از کتاب آسایش مت هیگ
۲۵ آذر, ۱۴۰۰    |  کتابها چه میگویند, نقل قولکتابهای مت هیگ ساده و سبک هستند. اما کتاب آسایش (Comfort Book) سبکترین آنهاست. مجموعهای پراکنده از یادداشتها و جملههای کوتاه که خوانندهٔ امروزی انتظار دارد آنها را در حد چند توییت یا کپشن پستهای اینستاگرامی ببیند و نه در قامت یک کتاب.
با این حال، برخی از جملههای کتاب آسایش ممکن است نکات ارزشمندی را برای ما یادآوری یا تداعی کنند. به عنوان مثال در بخشی از کتاب آسایش با عنوان «The gaps of life» چنین میخوانیم:
«اگر اشیاء داخل اتاقی را یک به یک برداریم و بیرون بگذاریم، دو چیز روی میدهد. نخستین مورد واضح است؛ دلتنگ برخی از اشیائی میشوید که از خود دور کردهاید. اما مورد دوم این است که آنچه باقی مانده، بیش از هر زمان دیگری به چشم میآید. توجه شما روی آنها متمرکز میشود. احتمال اینکه کتابهای مانده روی طاقچه را بخوانید بیشتر میشود. قدر صندلیهای باقیمانده را هم بیشتر میدانید. اگر تختهٔ شطرنجی در اتاق باشد، احتمال شطرنج بازی کردنتان بیشتر میشود.
وقتی چیزهایی از ما گرفته میشود، آنچه میماند ارج بیشتری خواهد یافت. باقیماندهها نهتنها بیشتر به چشم میآیند، بلکه شدت حضورشان نیز بیشتر میشود. آنچه در گستردگی از دست میرود، در قالب عمق بیشتر جبران خواهد شد.»
اگر علاقه دارید از مت هیگ بیشتر بخوانید، میتوانید به معرفی کتاب انسانها در متمم مراجعه کنید که در قالب پاراگراف فارسی ارائه شده است:
همیشه شلوار بپوشید و ۹۹ نکته دیگر | کتابی درباره دورکاری
۲۰ آبان, ۱۴۰۰    |  کتابها چه میگویندبیشتر کسانی که طی دوران کرونا دورکاری کردهاند و تجربهی ویدئوکنفرانسهای متعدد داشتهاند، با اشتباهات و بیدقتیهای خود، تجربههای تلخ و خاطرات عجیبی را رقم زدهاند. همین موضوع دستمایهی کوین رایزر (Kevin Rizer) شده تا کتابی را که دربارهی دورکاری نوشته چنین نامگذاری کند: «همیشه شلوار بپوشید و ۹۹ نکته دیگر برای دورکاری.»
نویسنده در این کتاب نکاتی در مورد مدیریت زمان، مدیریت توجه، مهارت ارتباط آنلاین، اولویتبندی کارها و موضوعاتی از این دست را مطرح کرده است (البته بخش بزرگی از مطالب، نسبتاً ساده و پیش پا افتادهاند).
مستقل از ایدهی خلاقانهی نامگذاری کتاب – برای نویسندهای که لحن صمیمی و غیررسمی دارد – نکتهی صد و یکمی هم در حاشیهی این کتاب وجود دارد که نباید از چشممان دور بماند.
سالهاست که از کتابها به عنوان ابزاری برای برندسازی شخصی و فروش خدمات حرفهای استفاده میشود. یعنی مشاوران مدیریت، فعالان کوچینگ، وکلا و روانشناسان، کتاب مینویسند تا مشتری با آنها آشنا شود و خدمات دیگرشان را بخرد).
اما در سالهای اخیر، انتشار کتاب با هدف فروش و بازاریابی کالاهای فیزیکی هم رشد فزایندهای را تجربه کرده است.
درآمد اصلی کوین رایزر از فروش این کتاب نیست. بلکه با مراجعه به سایتش (یا باز کردن لینکهای معرفی شده در کتاب) میبینید که او با شرکتها و مجموعههای متعددی همکاری میکند و به واسطهی این کتاب، انواع ابزارهای مورد نیاز برای دورکاری را میفروشد؛ از میز کار و وبکم و دکوراسیون پشت سر، تا میکروفن و هدفون و چراغ و پرینتر (کاری که میتوان آن را شکلی از همکاری در فروش نامید).
فرصت خوبی است تا دو درس زیر را هم مرور کنید. در یک درس به بررسی مزایا و معایب ویدئوکنفرانس پرداختهآیم و در درس دیگر دربارهی این موضوع حرف زدهایم که چرا انسانها در شبکههای اجتماعی و فضای آنلاین کنترل کمتری روی رفتارهایشان دارند. یعنی کارهایی میکنند، حرفهایی میزنند و کامنتهایی مینویسند که در دیدار رو-در-رو احتمالاً آن کارها را نمیکنند و آن حرفها را نمیزنند:
مزایا و معایب ویدئوکنفرانس چرا در فضای آنلاین کمتر جلوی خودمان را میگیریم؟