نقل قول
دولتها چگونه خود را تخریب میکنند؟ پاسخ اینشتین
۱۶ آذر, ۱۴۰۰    |  نقل قولاینتشتین در کتاب «جهانی که من میبینم» یا «The World As I See It» مطلبی دارد با عنوان «یادداشتهایی دربارهٔ برداشت من از آمریکا».
در آن نوشته نکتهٔ جالبی دربارهٔ قانونگذاریهای ضعیف آمریکا در دهه ۲۰ مطرح کرده و گفته است: حاکمیت متوجه نیست که وقتی قوانینی وضع میکند که اجرای آنها امکانپذیر نیست به اعتبار خود لطمه میزند.
توجه به این اخطار اینشتین به آمریکای ۱۹۲۰ میتواند برای هر دولتی در هر مقطعی از زمان، مفید باشد.
چند پاراگراف دیگر از کتاب جهانی که من میبینم را میتوانید در پاراگراف فارسی متمم بخوانید:
هوش چیست؟ | یک تعریف ساده، زیبا و کاربردی
۵ آذر, ۱۴۰۰    |  روانشناسی, نقل قولهمانطور که میدانید، تعریفهای بسیاری از هوش ارائه شده است. بعضی تعریفها کلی هستند و برخی دیگر، هوش را به قلمروهای مختلف تقسیم کردهاند (مثلاً هوش کلامی، هوش هیجانی، هوش مدیریتی، هوش سیاسی، هوش ریاضی و …).
در این میان نگاهی که جان کارول در کتاب بسیار معتبر «تواناییهای شناختی انسان» داشته بسیار آموزنده و الهامبخش است (+):
هوش کلامی | هوش هیجانی | هوش سیاسی | هوش مدیریتی
اگر تعریف IQ یا تاریخچه طرح این بحث را نمیدانید، میتوانید درس بهره هوشی را در متمم بخوانید:
بهره هوشی چیست؟ (تعریف + تاریخچه)آیا تاریخ درسی برای آموختن به ما دارد؟
۴ آذر, ۱۴۰۰    |  تاریخ, نقل قولافراد بسیاری معتقدند تاریخ میتواند برای ما آموزنده باشد. دیگرانی هم هستند که میگویند تاریخ نکتهای برای آموختن به ما ندارد.
پل والری جزو گروه دوم است. او گفته است: «تاریخ هر آنچه را روی داده شامل میشود و به همین علت برای هر ادعایی مثالی دارد. بنابر این تاریخ مطلقاً چیزی به ما نمیآموزد.»
میتوانید چند دقیقه به این جملهٔ والری فکر کنید و ببینید کدام گزینه را میپسندید:
- حرف او تقریباً درست است.
- حرف او تقریباً نادرست است.
- تاریخ دربارهٔ رفتارهای فردی درسی ندارد. اما از آن میتوان نکات فراوانی در زمینهٔ رفتارهای جمعی (ملتها یا حکومتها) آموخت.
- آموختن از تاریخ به تخصص نیاز دارد. تخصصی که بتواند رویدادهای موردی را از روندهای واقعی تفکیک کند.
مستقل از اینکه کدامیک از چهار گزینهٔ بالا را بپذیرید یا به یک گزینهٔ پنجم معتقد باشید، فرصت خوبی است که درس تفاوت رویداد و روند را در سلسله درسهای تفکر سیستمی بخوانید.
اول طرف مقابل، سپس خودت
۲۱ آبان, ۱۴۰۰    |  نقل قولجملهای که استیون کاوی به عنوان یکی از عادتهای افراد موفق مطرح میکند، آنقدر مهم است که به تنهایی میتواند توانایی ما را در ارتباط، مدیریت تعارض و متقاعدسازی به سطح تازهای ارتقاء دهد:
Seek first to understand, then to be understood.
ابتدا بکوش [حرف و خواسته و انتظارات و دغدغههای] طرف مقابل را درک کنی، سپس روی این متمرکز شو که او هم تو را درک کند.
اگر معلم، نویسنده یا روانشناس هستید…
۹ آبان, ۱۴۰۰    |  نقل قولجی اچ هاردی ریاضیدان برجستهی قرن بیستم میگوید: «گاهی لازم است انسان دربارهی موضوعات دشوار حرف بزند. اما باید تلاش کند آن حرفها را به سادهترین شیوهای که میتواند بگوید.»
این حرف هاردی میتواند توصیهی مهمی برای نویسندگان، معلمان، روانشناسان و فعالان کوچینگ و مشاوره مدیریت باشد. اجتناب دائمی از طرح موضوعاتی که درک آنها دشوار است، ممکن است مخاطب را به سمت سادهاندیشی سوق دهد.
منبع: کتاب عذرخواهی یک ریاضیدان
لذت خواندن صفحه تقدیم کتابها
۷ مهر, ۱۴۰۰    |  نقل قولجنی لاوسون در صفحهی تقدیم کتاب خود با عنوان «بیا وانمود کنیم هیچ اتفاقی نیفتاده است» مینویسد:
«دلم میخواد از همهی کسانی که به من در خلق این کتاب کمک کردن تشکر کنم. غیر از اون آدمی که توی فروشگاه، وقتی هشت سالم بود، سرم فریاد کشید و گفت: «خیلی شلوغ میکنی.»
آقای محترم! خیلی پَستی!»
یکی از مهمترین لذتها در خواندن یک کتاب، خواندن صفحه تقدیم آن است. سعی کنید این لذت را از دست ندهید.
در متمم میتوانید منتخب متن تقدیم چند کتاب را بخوانید (خواندن کامنتها را هم فراموش نکنید).
حتی از این هم بیشتر طول میکشد!
۷ مهر, ۱۴۰۰    |  بهره وری, نقل قولقانون هافستادتر میگوید (+): «کارها از آن چیزی که پیشبینی میکنید بیشتر طول خواهند کشید. حتی اگر قانون هافستادتر را بدانید و آن را هنگام پیشبینی خود لحاظ کنید.»
هافستادتر این قانون را در مورد پروژهها و کارهایی که کمی پیچیده هستند مطرح میکند.
در متمم، مثلث موفقیت پروژه را معرفی کردهایم و توضیح دادهایم که یکی از سه رأس این مثلث، «زمان» است.
درس موفقیت پروژه را در متمم بخوانید.
مدیریت زمان | مدیریت پروژههای کوچک
#نقل قول #بهره وری #مدیریت زمان
آیا MBA میتواند دردسرساز باشد؟
۲۶ شهریور, ۱۴۰۰    |  مدیریت کسب و کارهنری مینتزبرگ در سال ۲۰۰۴ در کتاب Managers Not MBAs به شیوهی رایج در دورههای MBA انتقاد کرد و گفت: چیزی که ما واقعاً میخواهیم «مدیر» است، نه MBAخوانده.
ظاهراً ایلان ماسک امروز هم همان حرف قدیمی مینتزبرگ را باور دارد. او در مصاحبه با والاستریت ژورنال میگوید (+):
«مهمترین مشکل آمریکا به عنوان یک بنگاه اقتصادی این است که تعداد زیادی از MBAخواندهها در صحنهی بازی حاضرند. این MBA-ization در آمریکا اتفاق خوبی نیست. بزرگترین اشتباهی که در مدیریت تسلا و اسپیساکس انجام دادهام این است که بیش از آنچه که باید در جلسات وقت گذاشتم و پای پاورپوینت و اکسل نشستم.»
در درس مدیریت جلسات در متمم، نکات متعددی را دربارهی برگزاری یک جلسهی موفق مطرح کردهایم. نخستین مورد در فهرست پیشنهادهایمان این است که: «اگر میشود جلسهای را برگزار نکرد، آن را برگزار نکنید.»
درس مدیریت جلسات را بخوانید.