تکنولوژی
میمونها و آدمها | یکی از مزایای اینترنت و شبکه های اجتماعی
۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۱    |  تکنولوژی, نقل قول«متخصصان آمار و احتمال به ما میگفتند
اگر یک میلیون میمون را بنشانی
و یک میلیون ماشین تایپ و فرصت کافی به آنها بدهی،
حاصل کار تصادفی آنها ممکن است حتی چیزی در حد شکسپیر باشد.
به لطف اینترنت فهمیدیم که این ادعا درست نبوده است.»
روبرت ویلنسکی (Robert Wilensky) | منبع
حرف طنزآمیز ولینسکی را به شکلهای مختلفی میتوان تفسیر کرد. یکی از سادهترین تفسیرها این است که به خاطر داشته باشیم در قلمرو فکر و اندیشه و تحلیل، تعداد لزوماً نمیتواند برای خلق یک دستاورد ارزشمند کافی باشد. در کار خلاقانه و فکری، همچنان ممکن است فرد، کاری بزرگتر از گروه انجام دهد. ضمن این که خطاها و سوگیریهای متعدد ما در تفکر جمعی، گاهی باعث میشود که در تعداد زیاد در کنار هم، صرفاً اشتباهات بزرگتری انجام دهیم.
#تصمیم گیری #نقل قول #تکنولوژی
صنعت افزایش طول عمر
۱۱ فروردین, ۱۴۰۱    |  تکنولوژی, سبک زندگی, سلامتبررسی رفتارهای سرمایهگذاران بزرگ و پیشرو در دنیا نشان میدهد که بسیاری از سرمایهگذاران، صنعت افزایش طول عمر (Longevity) را یکی از فرصتهای بزرگ آینده میدانند.
در حدی که میتوان گفت: همانطور که سرمایهگذاران و پیشتازان تکنولوژی در دههٔ نود، ثروتمندان دو دههٔ اخیر را ساختند، کسانی هم که امروز در صنعت افزایش طول عمر سرمایهگذاری کردهاند، ثروتمندان دهههای پیش رو خواهند بود (+).
ما معمولاً صنعت افزایش طول عمر را با دو حوزهٔ «شناخت فرایند سالخوردگی» و «روشهای حذف یا کمرنگ کردن بیماریها» تصور میکنیم. اما این صنعت که گاهی آن را AgeTech مینامند (بر وزن FinTech و EdTech و …) زیرشاخههای فراوانی دارد.
تغییرات دموگرافیک ناشی از افزایش طول عمر را میتوان از زوایای مختلفی بررسی کرد.
کسانی که به سن بالا رسیده و همچنان سلامت خود را حفظ کردهاند، نیازهای کاملاً متفاوتی دارند. آنها با الگوهای متفاوتی سرمایهگذاری میکنند، پس صندوقهای سرمایهگذاری خاص خود را میخواهند. سلیقهٔ سرگرمیشان احتمالاً با آنچه ما میشناسیم تفاوت خواهد داشت. پس یک پرسونای کاملاً جدید و ناشناخته را تشکیل میدهند.
آنها به آموزش هم علاقه خواهند داشت. اما احتمالاً انگیزههایشان از یادگیری متفاوت خواهد بود و انتظارات متفاوتی دارند.
شاید این دغدغهها کمی دور از دسترس به نظر برسند. اما بررسی الگوی سرمایهگذاری در سیلیکون ولی و بسیاری از کشورهای توسعهیافته نشان میدهد که جریانهای جدی سرمایه از هماکنون به سمت این حوزه رفتهاند.
حتی اگر افزایش طول عمر برای بسیاری از مردم جهان هنوز دور از دسترس باشد، میتوان انتظار داشت برخی از نقاط جهان به مراکز دیر-زیستی (یا شاید: پیر-زیستی) یا Longevity Hub تبدیل شوند و در سالهای پیش رو افراد ثروتمند، مهمترین هدف رندگی خود را مهاجرت به این نقاط جهان قرار دهند.
آمریکا، انگلیس، چین، کره و هلند از جمله کشورهایی هستند که این صنعت را جدیتر از سایر نقاط جهان دنبال میکنند و روی آن سرمایهگذاریهای بزرگی انجام دادهاند (+).
در پاراگراف فارسی متمم مطلبی از کیت جفری نقل کردهایم که در آن بدبینی خود را به صنعت افزایش طول عمر ابراز کرده است. آن مطلب را میتوانید به عنوان مکمل این بحث بخوانید:
من از افزایش طول عمر انسانها نگرانم
کدام کشور برای مردن مناسبتر است؟
#اقتصاد #تکنولوژی #سلامت #سبک زندگی #افزایش طول عمر
پاورمک | زندگی امروز ما موزهٔ فرزندانمان محسوب میشود
۲ فروردین, ۱۴۰۱    |  تاریخ, تکنولوژیآنچه در تصویر زیر میبینید، یک نمونه پاورمک ۵۴۰ شرکت اپل است که در گوشهٔ یک کافه در شهر تهران قرار دارد. بعید نیست شما هم نمونهٔ این دستگاه یا دستگاههای همنسل آن را در جاهای مختلف دیده باشید و یا حتی نمونههایی از آنها در انبارهای خانهٔ خودتان وجود داشته باشد.
این لپتاپ در دههٔ نود میلادی معرفی شد و از جمله لپتاپهای پیشتاز عصر خود بود.
استفاده از ترکپد (صفحهٔ لمسی برای هدایت نشانگر با کمک انگشت) و بلندگوی استریو (در دو سمت بالای صفحه نمایش) از جمله ویژگیهایی بود که در زمان خود یک ابداع جدی محسوب میشد.
شاید برایتان جالب باشد که حافظه RAM این دستگاه ۴ مگابایت (و نه گیگابایت) بوده و رزولوشن صفحهٔ نمایش آن ۶۴۰ در ۴۸۰ پیکسل بوده است.
این لپتاپ پیشرفته به یک CPU با سرعت ۹۹ مگاهرتز (حدود ۰/۱ گیگاهرتز) و ۱۲۰ مگابایت هارد دیسک هم مجهز بوده است. بنابراین کسی که امروز از یک فلشمموری بسیار معمولی ۳۲ گیگابایتی استفاده میکند، بیش از ۲۵۰ برابر این ظرفیت را در جیب خود دارد.
به نظر میرسد در تمام طول تاریخ حضور انسان بر روی زمین، ما نخستین نسلی هستیم که میتوانیم وسایلی را که زمانی در دست داشتهایم، در موزهها ببینیم.
اگر دیدن اولین کامپیوترها و ابزارهای محاسباتی دیجیتال برایتان جذاب است، میتوانید به مطلب موزه تاریخ کامپیوتر یا CHM در متمم سر بزنید و آن را بخوانید:
شبکه اجتماعی حقیقت | هیچکس آنجا فعال نیست؛ حتی ترامپ!
۱۶ اسفند, ۱۴۰۰    |  تکنولوژی, شبکه های اجتماعیترامپ از مدتها قبل، وعده داده بود که شبکهٔ اجتماعی خودش را راهاندازی میکند. او که معتقد بود در شرایطی که طالبان در توییتر حضور دارند، نباید او از توییتر اخراج شود، اکنون به این امید است که ۹۰ میلیون فالوئر توییتر خود را در جایی دیگر، یعنی شبکه اجتماعی حقیقت (Truth) گرد هم آورد.
شبکه اجتماعی حقیقت که در هفتهٔ سوم ماه فوریهٔ ۲۰۲۲ کار خود را آغاز کرد، در دو هفتهٔ اول صرفاً برای کاربران اپل در آمریکا عرضه شد. هر چند باگهای فراوان باعث شد که بخش بزرگی از همین گروه هدف هم نتوانند از شبکه اجتماعی Truth استفاده کنند (+/+/+).
ظاهراً ترامپ – مانند سخنرانهایی که تا مخاطب جمع نشود صحبت را آغاز نمیکنند – منتظر مانده تا فالوئرهای او زیاد شوند. او فقط یک بار پیامی نوشته و گفته «منتظر رئیسجمهور محبوبتان باشید.» اما پس از آن هیچ فعالیتی نداشته است.
برخی تحلیلگران معتقدند که همین رفتار، یکی از علتهای رونق نگرفتن شبکه اجتماعی حقیقت است. شبکهای که مشهورترین کاربر آن یعنی ترامپ، فعلاً فقط حدود ۱۴۰ هزار فالوئر دارد.
قطعاً تعداد کم کاربران Truth به عوامل متعددی بستگی دارد. اما باز هم نباید این درس را فراموش کنیم که اگر خودمان، کاربر فعال پلتفرم یا رسانهٔ خودمان نباشیم، نباید انتظار داشته باشیم دیگران رغبت جدی به آن نشان دهند. خصوصاً اینکه بسترهای جایگزینی هم وجود دارند و ما صرفاً با یک کپی ناقص روبهرو هستیم.
پلتفرمی شبیه توییتر
تقریباً تمام Truth از روی توییتر کپی شده است. تفاوتها بسیار جزئی است. مثلاً کاربران به جای Retweet کردن حرفهای یکدیگر، آنها را Retruth میکنند.
ظاهراً لوگوی اپلیکیشن هم شبیه لوگوی شرکتی انگلیسی از آب درآمده است؛ شرکتی به نام Trailar که پنلهای خورشیدی را روی کامیونها نصب میکند. در سمت راست تصویر زیر، لوگوی شبکه اجتماعی حقیقت و در سمت چپ، لوگوی شرکت Trailar را مشاهده میکنید.
گفته میشود آن شرکت قصد دارد به زودی از اپلیکیشن حقیقت شکایت کند.
تکسترورت | آيا به واژهٔ Textrovert نیاز داریم؟
۳ اسفند, ۱۴۰۰    |  واژههاهمهٔ ما کسانی را میشناسیم که درونگرا (Introvert) یا برونگرا (Extrovert) هستند. اما با ظهور تکنولوژیهای جدید ارتباطی و نرمافزارهای پیامرسان، دستهٔ سومی هم پیدا شدهاند که به راحتی نمیتوان آنها را در یکی از دو گروه درونگرا و برونگرا گنجاند.
این دستهٔ سوم کسانی هستند که وقتی از طریق پیام و پیامک با آنها حرف میزنید، به سادگی حرف میزنند و رابطه میسازند. به همین علت کاملاً اجتماعی و برونگرا به نظر میرسند. اما وقتی از نزدیک با آنها رو به رو میشوید، میبینید معذب و خجالتی هستند و تعامل فیزیکی چندان به آنها انرژی نمیدهد.
چند سالی است که اصطلاح تکسترورت (Textrovert) برای این گروه رواج یافته است؛ کسانی که ترجیح اولشان نه دنیای درون و نه دنیای بیرون، بلکه دنیای گفتگوی متنی است.
آیا به چنین واژهای نیاز داریم؟ آیا واژه و اصطلاح دیگری نداشتهایم که این ویژگی را بیان کند؟
نمیتوان به صورت قطعی به این سوال پاسخ داد. اما میتوان گفت Textrovert هنوز آنقدر فراگیر نشده است. یا به این علت که مردم نیازی به چنین واژهای نداشتهاند و یا از این رو که نمیدانستهاند چنین اصطلاحی وجود دارد.
تکسترورت را معمولاً با کتابی به همین نام میشناسند که در سال ۲۰۱۷ منتشر شده است (+). اما بررسیهای ما نشان داد که این واژه حداقل از سال ۲۰۱۰ وجود داشته است (+).
وجود این شکل از ترجیحات ارتباطی و فراگیر شدن رابطههای دیجیتال به جای رابطههای فیزیکی، الگوهای رفتاری جدیدی را هم به وجود آورده که لازم است آنها را بشناسیم و درک کنیم. یکی از این الگوها Ghosting است. به این معنا که کسی با شما در فضای آنلاین دوست میشود و بعد ناگهان شما را در همه جا بلاک کرده یا آیدی خودش را حذف میکند و ناپدید میشود.
در این باره میتوانید در متمم بیشتر بخوانید:
گوستینگ (قطع ناگهانی رابطه عاطفی)
#خودشناسی #دوستی #روانشناسی #سواد دیجیتال #واژهها
پریسکوپ | از جنگ جهانی اول تا گوشیهای امروزی
۲۶ بهمن, ۱۴۰۰    |  تکنولوژیاین روزها در مشخصات برخی از گوشیهای هوشمند عبارت «مجهز به دوربین پریسکوپی» را میبینیم.
ممکن است از خودتان پرسیده باشید که پریسکوپ چیست؟ حتی اگر هم کارکرد پریسکوپ را از دوران مدرسه به خاطر داشته باشید، ممکن است این سوال برایتان ایجاد شود که دوربین پریسکوپی به چه کار میآید و چه خاصیتی دارد؟
پریسکوپ (Persicope) که آن را در فارسی به پیرابین (دستگاهی که پیرامون را میبیند) ترجمه کردهاند تقریباً ساختاری شبیه شکل زیر دارد:
پریسکوپ در سادهترین شکل آن از دو آینه با زاویهٔ ۴۵ درجه استفاده میکند و با انعکاس پرتوها ابزاری میسازد که به کمک آن میتوان اشیائی را که در اتفاع متفاوتی از چشم قرار دارد مشاهده کرد.
اگر چه ظاهراً ابزارهایی با کارکرد پریسکوپ از قرن هفدهم وجود داشتهاند، اما میگویند استفادهٔ گسترده از آنها به جنگ جهانی اول باز میگردد. بروس واکر، نویسندهٔ کتاب طراحی سیستمهای بصری، یک فصل از کتاب خود را صرفاً به پریسکوپها اختصاص داده است (+).
او چنین گزارش میدهد که زیردریاییها در جنگ جهانی اول استفادهکنندهٔ اصلی پریسکوپها بودهاند. پریسکوپها به سربازان داخل زیردریایی کمک میکردهاند کشتیها و آرایش نیروهای دشمن را در سطح آب ببینند. چنانکه واکر نقل میکند، این پریسکوپها گاهی تا ۱۲ متر بالاتر از سطح چشم (محل استقرار سرباز در زیردریایی) را رصد میکردهاند.
اما ایدهٔ پریسکوپ در موبایل به چه کار میآید؟
کسانی که در سالهای اخیر از موبایل استفاده میکنند، دو خواستهٔ متعارض دارند. آنها از یک سو میخواهند موبایلها نازکتر و کمحجمتر (و به تبع آن سبکتر) شوند.
از سوی دیگر مدام انتظار دارند دوربینهای موبایل کیفیت بهتری داشته باشند و توانایی تفکیک نقاط و قدرت زوم اپتیکال آنها بیشتر شود. برای اینکار چارهای نیست جز اینکه طول دوربین بیشتر شود (هم برای اینکه تعداد و فاصلهٔ لنزها بتواند بیشتر شود و هم برای اینکه فضای بیشتری برای حرکت اجزای دوربین وجود داشته باشد).
طراحی پریسکوپی توانسته به تأمین همزمان این دو خواستهٔ متعارض کمک کند.
دوربینها در موبایلهای جدید بر خلاف موبایلهای قدیمی در طول موبایل قرار گرفتهاند و نه همراستا با ضخامت آن. اما لنز در نهایت عمود بر جهت دوربین قرار میگیرد. بنابراین با ایدهای شبیه پریسکوپ میتوان مسیر نور و تصویر را ۹۰ درجه تغییر داد و تصویری را که لنز موبایل میبیند به سنسور دوربین رساند.
این نیاز جدید باعث شده که دوباره ما اصطلاح پریسکوپ را که سالها به فراموشی سپرده شده بود، بشنویم و بخوانیم.
حذف سریال پهلوانان از IMDb | در دعوای دو نفر سهم نفر سوم همیشه مشت نیست!
۱۴ بهمن, ۱۴۰۰    |  تفکر نقاد, سواد دیجیتالاستفاده جمعی از ایرانیان از تکنیک «یورش به جای کوشش» بار دیگر خبرساز شده است. این بار با هجوم بخشی از کاربران ایرانی به IMDb سریال پهلوانان با امتیاز ۱۰ از ۱۰ به بهترین محصول تاریخ سینمای جهان تبدیل شد.
برخی سایتهای ایرانی ابتدا هیجانزده این خبر را اعلام کردند و حتی از احتمال ترجمهٔ این سریال به انگلیسی و پخش آن از نتفلیکس سخن گفتند، برخی دیگر هم این اتفاق را نقد کردند (+/+/+/+).
در نهایت پس از مدتی IMDb رتبهبندی این سریال را حذف کرد و اکنون در عین اینکه سایت IMDb اعلام میکند چند هزار نفر به سریال رأی داده و دربارهٔ آن نظر دادهاند، در صفحهٔ اصلی سریال، عبارت «Not Rated» را قرار داده است (+/+).
البته «هجوم ایرانی» معروفترین و بزرگترین حمله به IMDb نیست. چنانکه دارن مونی در فصل ششم کتاب «مطالعهٔ انتقادی آثار کریستوفر نولان» نقل میکند، بزرگترین حمله به IMDb به رقابت میان طرفداران شوالیهٔ تاریکی (Dark Knight) و پدرخوانده (Godfather) باز میگردد (+). بیش از یک دهه قبل، طرفداران این دو محصول وارد رقابتی سهمگین شدند و هر یک گفتند تمام تلاش خود را به کار میگیرند تا محصول دیگر را در IMDb دفن کنند.
برای انجام این کار، هر گروه به فیلم مورد علاقهٔ طرف مقابل امتیاز یک از ده داد و نهایتاً هر دو گروه به هدف خود رسیدند: هر دو فیلم زیر فیلم رستگاری در شاوشنک دفن شدند! به عبارت دیگر، برندهٔ دعوا و رقابت سنگین این دو فیلم، این بود که تاج و تخت از هر دو آنها گرفته شد و رستگاری در شاوشنک جای آنها را گرفت.
با مرور تاریخچهٔ توسعهٔ پلتفرمها به نتیجه میرسیم که هر پلتفرمی بعد از گذراندن مراحل اولیهٔ چرخهٔ عمر، با چالش فریبکاریها و تقلبهای کاربران روبهرو میشود و یکی از میدانهای رقابت میان پلتفرمها، توانایی تشخیص تقلبهاست.
اگر گوگل توانسته به عنوان موتور جستجوی قدرتمند باقی بماند، یکی از علتها را باید توانایی گوگل در طراحی الگوریتمهایی برای مهار متقلبین دانست.
اینکه امروز Friendster بزرگترین شبکه اجتماعی زمان ما نیست و حتی ممکن است شما اسمش را نشنیده باشید، علتهای متعددی دارد که یکی از مهمترین آنها ناتوانی در تشخیص تقلبها و اکانتهای Fake است؛ پدیدهای که در زمان خودش به Fakesters شناخته میشد (+).
طراحان یک پلتفرم، به محض اینکه از گامهای اولیهٔ رشد، جان سالم به در بردند، باید به روشهای تقلب و شکستهشدن قواعد پلتفرم فکر کنند و برای آن چاره بیندیشند. وگرنه بعید است بتوانند برای مدت طولانی دوام بیاورند.
البته این رویدادها درس دیگری هم برای کاربران فضای دیجیتال دارد: آنچه در پلتفرمها میبینیم و میخوانیم، لزوماً معتبرترین قضاوت نیست. بلکه قضاوتی است که «گروهی از کاربران» بر اساس انگیزهها و عواملی که آنها را نمیشناسیم و نمیدانیم، روی آن توافق کردهاند.
#سواد دیجیتال #تفکر نقاد #پلتفرمها
باتریهای شارژی لیتیوم یون دنیا را تسخیر کردهاند
۱۴ آذر, ۱۴۰۰    |  تکنولوژی, صنایع جهانباتریهای لیتیوم یون یکی از رایجترین انواع باتریهای شارژی هستند. باتریهایی که این روزها در بسیاری از وسایل، از موبایل و لپتاپ گرفته تا خودروهای الکتریکی یافته میشوند.
همانطور که میدانید، ظرفیت باتریهای لیتیوم یون را بر حسب «آمپر ساعت» بیان میکنند (میلی آمپر ساعت تا کیلو آمپر ساعت و مگا آمپرساعت). برای اینکه تصور بهتری از این عدد داشته باشید کافی است به خاطر بیاورید که باتری گوشیهای موبایل متعارف (مثلاً پرچمداران سامسونگ و اپل) حدود ۴۰۰۰ تا ۵۰۰۰ میلی آمپر ساعت است.
شاید برایتان جالب باشد که حدود سی سال قبل، کل بازار جهانی باتریهای لیتیوم یون حدود ۰/۱۳ مگا وات ساعت بوده است. امروز دو دستگاه خودرو تسلا که کنار هم پارک کردهاند مجموعاً حدود ۰/۱۶ مگا وات ساعت ظرفیت دارند و ظرفیت باتریهای مورد استفاده در سراسر جهان حدوداً ۷۸۰۰۰ مگاوات برآورد میشود (+).
جالب اینجاست که قیمت باتری طی همین سه دهه حدود ۹۷ درصد کاهش داشته است.
بسیاری از مردم بر این باورند که گلوگاه تکنولوژی امروز، برنامهها و الگوریتمها و سنسورها و بسترهای تبادل اطلاعات هستند. اما از یک زاویهٔ نگاه دیگر، باتریها را میتوان گلوگاه تکنولوژی دانست. اگر روزی ظرفیت باتریها تغییر کرده یا تکنولوژی آنها به کلی عوض شود، احتمالاً جهان هم تغییرات بزرگی را تجربه خواهد کرد.
.
.
وقتی از تحول صنعت در آینده حرف میزنیم، مرور توسعه و تکامل صنعت در گذشته هم میتواند الهامبخش باشد. اگر حوصله داشتید به بحث بازگشت به دنیای نخستین سر بزنید و به این سوال فکر کنید که اگر بشر بخواهد ساخت همه چیز را از صفر (کشف آتش و حتی قبل از آن) شروع کند، ساختن یک خودرو بنز چقدر طول خواهد کشید:
ساتیا نادلا مدیرعامل مایکروسافت نیمی از سهام خود را فروخت
۹ آذر, ۱۴۰۰    |  اقتصاد, تکنولوژی, صنایع جهانبه گزارش وال استریت ژورنال، ساتیا نادلا مدیرعامل مایکروسافت نیمی از سهام خود را در این شرکت فروخت (+). نادلا که حدود یک میلیون و هفتصد هزار سهم شرکت مایکروسافت را در اختیار داشت، اکنون با فروش نزدیک به ۸۴۰ هزار سهم، حدود ۲۸۵ میلیون دلار به دست آورده که گفته میشود میخواهد با سرمایهگذاری آن در حوزههای دیگر، به سبد داراییهای خود تنوع دهد.
نادلا پیش از این هم در سال ۲۰۱۸ حدود ۳۰٪ از سهام خود در مایکروسافت را فروخته بود (+).
اگر چه فروش سهام و تنوعبخشی به داراییها تصمیمی کاملاً معقول و قابلدرک است، اما معمولاً چنین تصمیمی از سوی مدیرعامل یک شرکت ممکن است چنین تفسیر شود که اعتماد او به آینده شرکتش کاهش یافته است. به همین علت، سخنگوی شرکت مایکروسافت مجبور شد بیانیهای صادر کرده و اعلام کند که: «نادلا همچنان به ادامهٔ مسیر موفقیت مایکروسافت متعهد است و سهم فعلی او بسیار بیشتر از حداقل سهمی است که بر اساس الزام هیئت مدیره باید در سبد داراییهای خود نگه دارد.»
سهام شرکت مایکروسافت طی پنج سال اخیر، رشد پیوستهای را تجربه کرده است. البته برخی تحلیلگران حوزهٔ تکنولوژی معتقدند که رشد چشمگیر شرکتهای تکنولوژی در دوران کرونا، دیگر به زودی تکرار نخواهد شد و هر کس بخواهد از سهامداری در این شرکتها سود ببرد، منطقی است اکنون که کرونا رو به افول است، بخشی از سهام خود را بفروشد.
ساتیا در کتابی با عنوان Hit Refresh به زندگی خود در هند و نیز چالشهای مدیریت مایکروسافت پرداخت است. کتابی که اگر چه در سایت آمازون به شدت مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت، اما خوانندگان سختگیرتر در گودریدز آن را تلاشی در راستای برندسازی برای نادلا تلقی کردند. این کتاب در فارسی به «از نو» ترجمه شده و معرفی آن را میتوانید در متمم بخوانید:
کتاب از نوخودرو الکتریکی لوسید ایر | رقابتی غیرضروری در اثر رفتارهایی نادرست
۱ آذر, ۱۴۰۰    |  صنایع جهان, صنعت خودرواخیراً شرکت لوسید موتورز با عرضهٔ یک خودرو سدان لوکس در بازار خودروهای الکتریکی خبرساز شده است. خودرویی که مدل S تسلا در مقابل آن حرف چندانی برای گفتن ندارد.
احتمالاً کلیپهای تبلیغاتی آن را دیدهاید و اگر هم ندیدهاید، کلیپ کوتاه زیر میتواند شما را با آن آشنا کند:
دربارهٔ لوسید موتورز و خودرو الکتریکی لوکس لوسید ایر بسیار میتوان گفت. از سرمایهگذاری سنگین عربستان سعودی در این شرکت آمریکایی تا خودرویی که با قیمت متعارف، توانایی بیش از ۱۰۰۰ اسب بخار را عرضه کرده و میتواند با یک بار شارژ حدود ۸۴۰ کیلومتر راه برود.
اما حاشیهای در مورد لوسید موتورز وجود دارد که میتواند برای ما آموزنده باشد. لوسید موتورز را پیتر راولینسون به شرکتی تبدیل کرده است که ما امروز میشناسیم. این شرکت از سال ۲۰۰۷ تأسیس شده بود، اما پس از اینکه راولینسون در سال ۲۰۱۳ به آن پیوست، تحولی بزرگ را تجربه کرد و اکنون توانسته نخستین گامهای موفق خود را در بازار خودرو بردارد.
جالب اینجاست که پیش از این راولینسون در سال ۲۰۰۹ به عنوان مهندس ارشد تیم تسلا ملحق شده بوده و به ایلان ماسک گفته بود هر آنچه برای خودروهای الکتریکی انجام دادهای باید دور بریزی و من از صفر همه چیز را بسازم تا یک خودرو ارزشمند عرضه شود و حاصل این پیشنهاد، طراحی و عرضهٔ مدل S تسلا بود.
اما ایلان ماسک ظاهراً چندان با راولینسون مهربان نبوده یا اختیارات کافی را به او نداد و در نهایت راولینسون تسلا را به مقصد لوسید موتورز ترک کرد.
اگر چه لوسید موتورز هنوز رقیبی جوان برای تسلا است، اما بسیاری از افراد آن را رقیبی جدی میدانند. آنقدر جدی که ایلان ماسک مجبور شد ادعا کند «راولینسون هرگز مهندس طراح در تسلا نبوده است.»
نشریات بسیاری این حرف ایلان ماسک را به سخره گرفتند. خصوصاً اینکه آرشیو تمام صفحات تسلا که قبلاً راولینسون را معرفی کرده بود هنوز موجود است (+).
به نظر میرسد اگر ایلان ماسک کمی رفتارها و تصمیمهای خود را تغییر میداد و میتوانست عضو کلیدیاش را حفظ کند، امروز با یک «رقیب غیرضروری» روبهرو نبود.
اگر چند دقیقه وقت دارید، فرصت خوبی است تا به صفحهٔ داستان کسب و کار در متمم هم سر بزنید و یکی از مطالب را انتخاب کنید و بخوانید:
داستان کسب و کار#صنایع جهان #صنعت خودرو #ویدئو