توسعه فردی
تعریف اعتماد چیست؟ (شکنندگی و آسیبپذیری)
۱۳ دی, ۱۴۰۳    |  توسعه فردی, مدل ذهنیاعتماد را به شکلهای بسیار متنوعی تعریف میکنند. اما شاید ملموسترین تعریف اعتماد چیزی باشد که آنت بایر در سال ۱۹۸۶ در مقاله اعتماد و ضداعتماد (Trust and Antitrust) خود مطرح میکند. او وقتی میخواهد بگوید معنی اعتماد چیست، به سراغ «آسیبپذیری» میرود: «اعتماد یعنی این که انسان خود را در برابر دیگری آسیبپذیر کند.»
به زبان ساده، اعتماد از لحظهای شروع میشود که ما:
رازی را به کسی میگوییم و میدانیم که «ممکن است» روزی از آن علیه ما استفاده کند؛ پیامی را برای کسی میفرستیم که «ممکن است» جایی بر ضد منافع ما به دیگران نشان دهد؛ به ضعفی اعتراف میکنیم که «ممکن است» دقیقاً از همان نقطه به ما آسیب بزند. پیش کسی گریه میکنیم و میدانیم که «ممکن است» روزی همان را به روی ما بیاورد.
میشود بکوشیم از آسیبپذیری فاصله بگیریم. اما با این کار، فرصت لذتبخش تجربهٔ رابطهٔ مبتنی بر اعتماد را هم از دست میدهیم. و به شکل متقابل، سرمایهٔ واقعی زندگی ما نیز همهٔ شیشههای شکنندهای است که دیگران پیش ما بهامانت گذاشتهاند و هنوز سالمند.
این شکل از نگاه به اعتماد را علاوه بر متون علمی، در آثار ادبی نیز میبینیم. مثلاً داگلاس کوپلند در کتاب «زندگی پس از خدا» چنین میگوید:
این حرف را بهشکل مختصر میشود چنین ترجمه کرد:
«عمر میگذرد و ما پیرتر میشویم. تا به خودمان بیاییم، زمان زیادی گذشته و ما فرصت آسیبدیدن از دیگران را دست دادهایم.
در جوانی این را خوششانسی میدیدم و امروز یک تراژدی.»
لینک این مطلب در کانال تلگرام با متمم
دانلود مقاله اعتماد و ضداعتماد (فایل PDF)
یکی از درسهای مهارت ارتباطی متمم به معنی اعتماد و اعتمادسازی اختصاص دارد:
اعتمادسازی در رابطه | آشنایی با روش های جلب اعتماد
ضمناً در بخش جملات ماندگار نویسندگان در پاراگراف فارسی متمم، منتخب جملاتی از داگلاس کوپلند نقل شده است:
فایلهای صوتی مرتبط
گفتگوهای دشوار | شصت نکته در مذاکره
چگونه دنیا را تغییر دهیم؟
۱۴ آذر, ۱۴۰۲    |  توسعه فردی, سبک زندگی, نقل قول«دنیا را چگونه باید عوض کرد؟ اتاق به اتاق.
از کدام اتاق شروع کنیم؟ اتاق خودمان.»
این حرف پیتر بلاک است. در نگاه اول شبیه همان توصیهٔ کلیشهای همیشگی است که تغییر را از خودمان آغاز کنیم. یا شکل دیگری از آن حرف معروف که در جوانی میخواستم دنیا را تغییر دهم و اکنون به اینجا رسیدهام که خودم را تغییر دهم.
پیتر بلاک هم تقریباً چنین چیزی میگوید. او نمیخواهد مخاطبش را به عوض کردن کل شهر و جهان تشویق کند. از سوی دیگر قصد ندارد پیشنهادش را به بازیهای درونی و تغییر در درون محدود کند.
به همین علت، چنانکه در بسیاری از نوشتههایش به اهمیت جامعههای کوچک پرداخته، اینجا هم نقطهٔ شروع جالبی را پیشنهاد میکند: به اتاق خود نگاه کنید. به کسانی که دور و برتان هستند. به آنهایی که بیشترین و نزدیکترین تماسها را با آنها دارید. جمع کوچک خودتان را چنان بسازید که آرزو دارید جامعهٔ بزرگتان باشد.
از میان آثار پیتر بلاک کتاب مشاوره مدیریت او در متمم معرفی شده است:
#نقل قول #توسعه فردی #سبک زندگی
نه گفتن یک هنر است
۶ بهمن, ۱۴۰۱    |  توسعه فردی, نقل قول«او به ۱۸ زبان حرف میزند و با هیچ یک از این زبانها نمیتواند نه بگوید.»
دوروتی پارکر
نه گفتن را یکی از مهارتهای مهم ارتباطی میدانند. ما گاهی ارزش نه گفتن را نمیدانیم و گاه در عین این که دوست داریم نه بگوییم، روش این کار را بلد نیستیم. این بلد نبودن البته کمهزینه نیست. در متمم به هنر نه گفتن پرداختهایم:
#نقل قول #مذاکره #مهارت ارتباطی #توسعه فردی
دربارهٔ نظام آموزشی | درسهای مدرسه را زود فراموش میکنیم
۱۰ دی, ۱۴۰۱    |  تفکر نقاد, توسعه فردی, نقل قولراسل اکاف از منتقدان سبک رایج آموزش است و معتقد است که روشهای آموزشی بیشتر بر پایهٔ «یاد دادن (تحمیل آموختهها)» طراحی شدهاند تا «یادگیری (جستجو و کشف).» او جایی میگوید (+):
«بیشتر چیزهایی را که در مدرسه میآموزیم، به سرعت فراموش میکنیم.
البته که این از بخت خوب ماست. چون اغلب آنچه میآموزند، یا غلط است، یا تاریخ مصرف کوتاهی دارد.»
منتقدان نظامهای آموزشی معاصر کم نیستند و راسل اکاف صرفاً یکی از آنهاست. از دیگر منتقدان میتوان به کن رابینسون اشاره کرد که ما کتاب «المنت» او را در متمم معرفی و مرور کردهایم:
#تفکر نقاد #توسعه فردی #نقل قول #راسل اکاف
دربارهٔ تخصص بینرشتهای | دنیای علم دیگر مثل چند قرن گذشته نیست
۹ اردیبهشت, ۱۴۰۱    |  توسعه فردی, نقل قول«اکنون کاملاً آشکار شده است که
دیگر چیزی به عنوان نقطهٔ پایان یک علم
و نقطهٔ آغاز علمی دیگر
وجود ندارد.»
پاتریشیا چرچلند (فیلسوف کانادایی-آمریکایی)
حرف چرچلند، اشارهای دوباره به واقعیتی است که همهٔ ما آن را کمابیش تجربه کردهایم. دیگر نمیتوان به سادگی گفت اینجا اقتصاد تمام شده و روانشناسی آغاز میشود. یا اینکه تا این نقطه، ما دربارهٔ الگوریتمها حرف میزدیم و از این نقطه به بعد وارد بحثهای اخلاقی کار شدهایم. و یا اینکه تا این لحظه به رفتار سازمانی پرداختیم و اکنون میخواهیم وارد موضوع منابع انسانی شویم.
یادگیری بینرشتهای و تخصصهای بینرشتهای، شاید زمانی یک «انتخاب» بود. اما امروز، در بیشتر شاخههای علم و مهارت، واقعیتی گریزناپذیر است.
نقش «تابلوهای هشدار جادهای» در کشته شدن انسانها
۷ اردیبهشت, ۱۴۰۱    |  تصمیم گیری, توسعه فردی, روانشناسیحتماً شما هم تابلوهای هشدار را در جادهها دیدهاید. این تابلوها پیامهای متنوعی دارند: از تشویق به کاهش سرعت گرفته تا تذکر دربارهٔ خطرات سبقت.
محققان در ایالت تگزاس آمریکا مطالعهٔ جالبی انجام دادند (+). در این ایالت، تابلوهای دیجیتال بسیاری وجود دارد که پیام آنها به تناوب تغییر میکند.
بعضی از پیامها بسیار سادهاند: «در حالت مستی رانندگی نکنید.»
برخی دیگر، حاوی اعداد و ارقاماند: «آیا میدانید امسال ۱۷۸۵ نفر در جادههای تگزاس کشته شدهاند؟»
سوال محققان این بود که آیا نوع پیام (متن ساده در برابر آمار و ارقام) تأثیری بر تعداد سوانح دارد؟ برای یافتن پاسخ، آنها تعداد سوانحی را که پس از محل قرار گرفتن تابلو رخ میداد بررسی کردند. نتایج نشان میداد که پس از نمایش پیامهای عددی (یا دارای متن پیچیده) تعداد تصادفها در یک کیلومتر اول، بیش از ۲٪ افزایش پیدا میکرد. با در نظر گرفتن این که همواره تعدادی از تصادفها به مرگ منجر میشوند، میشود گفت «پیامی که دربارهٔ آمار کشتهشدگان جادهای اخطار میدهد» سرنشینان خودروها را به قتل میرساند!
به نظر میرسد قابلقبولترین توضیح برای این پدیده، افزایش فشار ذهنی یا Cognitive Load باشد. رانندهای که پیام را میبیند، نمیتواند به سرعت آن را فراموش کند و ذهن او درگیر محتوا و حواشی پیام میشود (این عدد چند بود؟ آیا این عدد در مقایسه با کل مرگ و میرها جدی است؟ و سوالهای مشابه). بنابراین بخشی از ظرفیت پردازش ذهنی راننده از دست میرود و به همین علت، احتمال تصادف افزایش پیدا میکند.
اگر صرفاً مشاهدهٔ یک تابلوی اخطار ساده، این چنین میتواند ظرفیت مغز ما را درگیر کند، با خود فکر کنید که استفاده از موبایل و سایر کارهایی که پشت فرمان انجام میدهیم، چه خطراتی برای ما ایجاد میکند.
فایل صوتی آموزشی مدیریت توجه در فروشگاه متمم، به موضوع توجه و تمرکز و نحوهٔ مدیریت آنها پرداخته و ضمن توضیح اهمیت این موضوع، تکنیکهایی را برای مدیریت بهتر توجه آموزش میدهد:
#تصمیم گیری #توسعه فردی #روانشناسی
ویژگیهای یک نویسندهٔ حرفهای
۱ اسفند, ۱۴۰۰    |  توسعه فردی, نقل قول, نوشتن«ویژگیهای یک نویسندهٔ درجه یک را نمیتوان توصیف کرد؛
آنها را صرفاً میتوان تجربه کرد.
اتفاقاً همین ویژگیهای تعریفناپذیر هستند که از یک فرد، نویسندهای درجه یک میسازند.»
ویلا کتر | Willa Cather
اشتباه در مسیر اشتباه
۲۸ بهمن, ۱۴۰۰    |  تصمیم گیری, توسعه فردی«موفقیت گاهی حاصل یک گام اشتباه در یک مسیر اشتباه است.»
این حرفی است که ال برنشتاین مطرح میکند؛ البته با زبانی دیگر و در قالب کلماتی متفاوت (+).
گاهی در کار و زندگی چنان مسیر و مقصد خود را اشتباه انتخاب میکنیم که تنها بخت ما برای موفقیت این است که بر اساس یک قضاوت و تحلیل اشتباه، گامی اشتباه در آن مسیر برداریم.
به عنوان مثال، خانهٔ نامناسبی را برای خرید انتخاب میکنیم. اما اشتباه ما در مذاکره باعث میشود جلسه به هم بخورد و گرفتار آن خانه نشویم.
یا تصمیم میگیریم در مصاحبهٔ شغلی شرکتی که مناسب ما نیست شرکت کنیم، اما تأخیر در رسیدن به جلسه باعث میشود که ما را کنار بگذارند و جلسهٔ مصاحبه برگزار نشود.
یا زیر فشار مشکلات عمیق زندگی خود به دنبال یک سمینار انگیزشی میگردیم تا کمی حالمان خوب شود، اما به علت یک قضاوت اشتباه دربارهٔ سخنران، در یک سمینار علمی و معتبر شرکت میکنیم و راهی دورتر و دشوارتر اما اثربخشتر پیش روی ما قرار میگیرد.
گام اشتباه در مسیر اشتباه گاهی میتواند به اتفاقهای خوب منجر شود، اما همیشه چنین نیست. و نگرانکننده این است که گاهی متوجه نمیشویم به دست آوردن نتیجهٔ مثبت یا دور ماندن از نتیجهٔ منفی، صرفاً ناشی از اشتباه ما بوده است.
به همین علت معمولاً در تصمیم گیری توصیه میکنند که مراقب باشید «نتیجههای خوب» را با «تصمیمهای خوب» اشتباه نگیرید. چنین اشتباهی میتواند اعتماد به نفس کاذب ایجاد کند و در بلندمدت به ما آسیب بزند.
تصمیم درست لزوماً به نتیجه درست منتهی نمیشود
جامعهٔ مُردهها و بیکارها
۱۶ بهمن, ۱۴۰۰    |  توسعه فردیجامعهای که در آن بیشتر مردم
کار و زندگی خود را
بر اساس فشارهای اجتماعی و اقتصادی
و بیتوجه به استعدادها و علایقشان انتخاب میکنند،
جامعهٔ مردگان و بیکارهاست.