ارزشمندترین برندهای جهان در سال ۲۰۲۳

سایت Visual Capitalist فهرست ارزشمندترین برندهای جهان در سال ۲۰۲۳ را بر اساس تحلیل و ارزیابی شرکت Brand Finance در قالب یک اینفوگرافیک منتشر کرد (+). دو شرکت برند فایننس و اینتربرند شرکت‌هایی هستند که بسیاری از منابع مدیریتی و رسانه‌های خبری دنیا تحلیل‌های ارزش‌گذاری برند آن‌ها را مبنا قرار می‌دهند.

بر اساس گزارش برند فایننس، آمازون، اپل، گوگل و مایکروسافت از نظر ارزش برند چهار جایگاه برتر را به خود اختصاص داده‌اند.

هم‌چنین بر اساس دسته‌بندی ارائه‌شده در این گزارش، صنعت بیمه و بانکداری با ۲۰ برند و صنعت تکنولوژی و خدمات وابسته با ۱۴ برند، بیشترین حضور را در جمع صد برند برتر دارند. پس از این دو صنعت، صنایع خرده فروشی، انرژی، خودرو، رسانه و مخابرات جایگاه‌های بعدی را به خود اختصاص داده‌اند (برای مشاهدهٔ نسخهٔ بزرگ‌تر اینفوگرافیک، روی آن کلیک کنید).

ارزشمندترین برندهای جهان

لازم به یادآوری است که این گزارش به ارزش برند (Brand Value) اشاره کرده و نه ارزش بازار برند (Market Capitalization / Market Value of the Brand).

ارزش بازار برند بر اساس تعداد و قیمت سهم عرضه‌شده شرکت (یا معادل آن) محاسبه می‌شود. در حالی که ارزش برند – در این تحلیل – این‌گونه برآورد شده که اگر شرکت بخواهد فعالیت خود را حفظ کرده و صرفاً برند خود را واگذار کند، ارزش اقتصادی‌ چنین معامله‌ای چقدر خواهد بود.

به علت همین تفاوت معمولاً در فهرست برندهای ارزشمند جهان نام برخی از برندهایی که ارزش بازار بسیار بزرگ دارند (مثلاً آرامکو) به چشم نمی‌خورد.

اگر به موضوع برند و برندسازی علاقه‌مند هستید، می‌توانید درس‌های زیر را در متمم بخوانید:

برند چیست؟

چند اشتباه رایج در درک مفهوم برند

#اقتصاد   #صنایع جهان   #برندسازی

فردریک تیلور: در استخدام نیروی انسانی دنبال آماده‌خوری نباشید!

برای عامهٔ مردم و حتی بسیاری از درس‌خوانده‌های مدیریت، نام فردریک تیلور و اصطلاح تیلوریسم تداعی‌کنندهٔ سخت‌گیری و بهر‌ه‌کشی است. با وجودی که سابقهٔ تیلور در این زمینه‌ها چندان درخشان نیست، نباید فراموش کنیم که او آموزه‌های ارزشمند فراوانی هم داشته که پایهٔ مدیریت و اقتصاد امروز جهان است.

بخشی از حرف‌های تیلور را در کتاب اصول مدیریت علمی بخوانید:

«همهٔ ما هنگام استخدام دنبال افراد شایسته‌ای هستیم که نزد دیگران آموزش دیده و بلافاصله آمادهٔ کار باشند.
اگر متوجه شویم که بخشی از وظیفهٔ ما – و نیز فرصت ارزشمند پیش روی ما – به جای یافتن پرورش‌یافتهٔ دیگران، ایستادن کنار کارکنان و آموزش سیستماتیک آن‌هاست، در مسیر افزایش بازدهی ملی قرار خواهیم گرفت.»

برای آشنایی بیشتر با فردریک تیلور و زندگی و اندیشه‌های او می‌توانید معرفی تیلور را در متمم بخوانید:

فردریک تیلور و مدیریت علمی

#نقل قول   #اقتصاد   #بهره وری

اتحادیه املاک و تقاضای مصرفی مسکن | مواجهه صنف‌های سنتی و پلتفرمها

نایب رئیس اول اتحادیهٔ املاک در مصاحبه‌ای گفت (+): «امروز بیش‌از ۱۲۵ میلیون گوشی هوشمند همراه در دست عموم مردم وجود دارد و فردی بدون هیچ‌گونه مجوز یا تخصصی اجازه در فضای مجازی و برخی اپلیکیشن‌های خانه‌یاب، مسکن خرید و فروش یا رهن و اجاره می‌کنند که موجب تشدید در تقاضای مصرفی بازار مسکن می‌شود.»

چنین موضع‌گیری‌هایی نه اولین موضع‌گیری‌ها از این دست و نه آخرین آن‌ها خواهند بود. واضح است که به قلمرو مسکن هم مربوط نیستند. کتابفروشان و ناشران، تاکسی سرویس‌ها، شبکه های رادیویی و تلویزیونی، روزنامه‌ها و بسیاری از خرده‌فروشی‌ها پیش از این به پلتفرم‌ها اعتراض کرده‌اند و پس از این هم خواهند کرد.

در این‌جا باید دو موضوع از یکدیگر تفکیک شود

۱) آیا پلتفرم‌ها می‌توانند به بازار و مشتریان آسیب زده و لطمه‌هایی پرهزینه به اقتصاد وارد کنند؟ قطعاً می‌توانند. جستجویی ساده در سابقهٔ پلتفرم‌های بزرگ جهان نشان می‌دهد که همواره چنین تهدیدی وجود دارد (کافی است سوابق دعاوی و نقدها علیه شرکت آمازون را بررسی کنید).

راهکار چیست؟ کاملاً مشخص است. در کشورهایی که دولت خود وارد بازی اقتصادی نشده باشد (یکی از بازیگران نباشد) می‌تواند با رگولاتوری مناسب پلتفرمها را مهار کند.

۲) آیا صنف‌های سنتی لزوماً از منظر خیرخواهانه کسب و کارهای جدید را نقد می‌کنند؟

قطعاً نه. کافی است به همین چندجمله‌ای که نقل شد نگاه کنید. به‌فرض که پلتفرم‌ها قیمت‌سازی کرده یا قیمت‌سازی صوری را تسهیل کنند، تقاضای سرمایه‌گذاری مسکن تغییر می‌کند و تقاضای مصرفی مسکن، کمترین تأثیر را می‌پذیرد.

حالا تصور کنید فردی که یکی از کلیدی‌ترین اصطلاحات صنعت مسکن را نمی‌دانسته، از ورود غیرمتخصص‌ها به بازار مسکن گلایه کرده است.

بنگاه های املاک و بازار معاملات مسکن

در کل به نظر می‌رسد تنش میان فعالان سنتی بازار و پلتفرم‌ها سال‌های سال ادامه داشته باشد. بازنده بودن بازیگران سنتی در این رقابت‌ها دور از ذهن نیست. چون اگر بود، ما به جای خودرو سوار درشکه بودیم. اما برنده شدن پلتفرم‌ها هم لزوماً به معنای برد جامعه نیست. مگر این‌که سیاست‌گذارانی که «به تخصص مجهز بوده» و «به تعارض منافع آلوده نباشند» (دو شرط بسیار سخت)، بستر مناسبی را برای بالندگی پلتفرم‌ها تسهیل کنند.

برای آشنایی بیشتر با مفهوم پلتفرم و اقتصاد گیگ (که از تبعات رشد پلتفرمهاست) می‌توانید درس‌های زیر را در متمم بخوانید:

پلتفرم چیست؟

اقتصاد گیگ چیست؟

#تکنولوژی   #اقتصاد   #مدیریت کسب و کار   #پلتفرمها

 

مالی رفتاری در زندگی روزمره | جریمه داده‌ام اما ناراحت نیستم!

ریچارد تیلر از دانشمندان مطرح مالی رفتاری خاطرهٔ جالبی را از یکی از همکاران سابق خود نقل می‌کند (+).

او می‌گوید یکی از همکارانش که خود را فردی بسیار منطقی و عقلایی می‌دانسته، از روشی ابتکاری برای کاهش ناراحتی‌ها و حرص‌ خوردن‌ ناشی از باخت‌های مالی روزمره استفاده می‌کرده است.

او اول سال با خود قرار می‌گذاشته که من فلان مبلغ را برای فلان خیریه کنار می‌گذارم و آخر سال به آن‌ها می‌دهم. اما هر هزینهٔ ناخواستهٔ ناراحت‌کننده‌ای (در مقیاس متعارف روزانه) به من تحمیل شد، آن را از بودجه‌ای که برای خیریه در نظر گرفته‌ام کم می‌کنم. مثلاً اگر به خاطر سرعت غیرمجاز یا هر مسئلهٔ دیگری جریمه شدم، آن عدد را از بودجهٔ خیریه کم می‌کنم و آخر سال، هر چه ماند به خیریه می‌دهم.

به این شیوه برای باخت‌های کوچک روزمره حرص نخواهم خورد.

مستقل از این که این رفتار را بپسندید یا نه، این الگوی رفتاری مثال خوبی از حسابداری ذهنی است (قبل از این که به منبر نصیحت بروید که نباید از پول خیر دزدید، به خاطر داشته باشید که این احتمال وجود دارد که چنین فردی پیش از چنین قراری اساساً هیچ پولی به آن خیریه نمی‌داده است).

اگر چنین بحث‌هایی برایتان جذاب است می‌توانید درس‌های حسابداری ذهنی و روانشناسی پول را در متمم بخوانید:

حسابداری ذهنی

روانشناسی پول

#اقتصاد   #سبک زندگی   #نقل قول

نیت مهم نیست. نتیجه مهم است.

«یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات این است که

سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ها را

بر اساس نیت‌هایشان قضاوت کنیم

و نه نتیجه‌هایشان.»

این جملهٔ معروف میلتون فریدمن، اشاره‌ای است که بسیاری از سیاست‌گذاری‌هایی که بدون آگاهی و تخصص کافی، بدون توجه به تبعات بلندمدت و بدون توجه به عوارض جانبی‌شان انجام می‌شوند.

از سیاستگذاران بی‌اخلاق و فاسد که بگذریم، سیاست‌گذاران نادان هم نقش مهمی در آسیب‌زدن به جوامع دارند. کسانی که اگر پای حرف‌شان بنشینیم، می‌بینیم که نیت مثبتی داشته‌اند، اما برنامه‌هایی تدوین کرده‌اند که نقش مخربی داشته است.

از لحاظ ارزیابی سیاست‌گذاری، بین این افراد خیرخواه نادان و آن افراد فاسد هوشمند هیچ تفاوتی وجود ندارد.

نمونه‌های چنین سیاست‌گذاری‌هایی را در درس‌های تفکر سیستمی متمم خوانده‌ایم: از اثر مار کبری در هند تا جنگ با گنجشک‌ها در چین و مالیات پنجره در انگلستان.

#نقل قول   #اقتصاد   #تصمیم گیری

سقوط ارزش بازار شرکتهای تکنولوژی | حاصل خوش‌بینی‌‌های بی‌پایه

در سال ۲۰۲۲ ارزش بازار شرکت تسلا حدود ۶۲۲ میلیارد دلار سقوط کرد؛ به عبارتی، چند بار ارزش بازار کل بورس ایران.

اگر به هیچ خبر یا تحلیلی توجه نکنید و صرفاً این عدد را ببینید، احتمالاً بلافاصله توجه‌تان به ایلان ماسک جلب خواهد شد و خواهید گفت: شلوغ‌کاری‌های ایلان ماسک، جو‌سازی‌های خبری‌اش، خرید توییتر و ده‌ها رفتار دیگرش، ارزش بازار تسلا را بر باد داده است.

اما بررسی دقیق‌تر نشان می‌دهد که چنین تحلیلی ساده‌اندیشانه است؛ یا لااقل همه‌جانبه نیست.

اگر تمام شرکت‌های زیرمجموعهٔ S&P 500 را بررسی کنید و شرکت‌هایی را که در سال ۲۰۲۲ بیشترین سقوط در ارزش بازار داشته‌اند بیابید، به فهرست جالبی می‌رسید (+):

  • سقوط ارزش بازار شرکت آمازون: ۸۰۵ میلیارد دلار
  • سقوط ارزش بازار شرکت اپل: ۷۵۳ میلیارد دلار
  • سقوط ارزش بازار شرکت مایکروسافت: ۷۰۰ میلیارد دلار
  • سقوط ارزش بازار شرکت تسلا: ۶۲۲ میلیارد دلار
  • سقوط ارزش بازار سهام A شرکت متا (فیس‌بوک و اینستاگرام و …): ۴۶۶ میلیارد دلار
  • سقوط ارزش بازار شرکت ان‌ویدیا: ۳۲۹ میلیارد دلار
  • سقوط ارزش بازار شرکت پی‌پل: ۱۴۳ میلیارد دلار
  • سقوط ارزش بازار شرکت نت‌فلیکس: ۱۳۴ میلیارد دلار

ارزش بازار شرکتهای تکنولوژی

به عبارت دیگر، بخش قابل‌توجهی از سقوط تسلا، احتمالاً ربطی به ایلان ماسک ندارد و بخشی از روند حاکم بر بازار شرکت‌های تکنولوژی است. این که چرا چنین اتفاقی افتاده،‌ می‌تواند موضوع بحث جداگانه‌ای باشد. اما حداقل می‌توانید به چند عامل زیر فکر کنید و ببینید سهم هر کدام را چقدر می‌دانید:

 دوران پسا کرونا: در دوران کرونا بازار شرکت‌های تکنولوژی رونق گرفته بود و حتی این جوّ تا حدی وجود داشت که شاید دنیای فیزیکی هرگز به رونق گذشتهٔ خود باز نگردد. به نظر می‌رسد موج رشدی که بر پایهٔ این تحلیل شکل گرفته بود، قدرت خود را از دست داده است.

 بلوغ تدریجی بازارها: ده یا بیست سال پیش، بسیاری از بازارهایی که امروز در اختیار شرکت‌های تکنولوژی هستند، یا بسیار کوچک بودند و یا اساساً وجود نداشتند. از مارکت‌پلیس‌ها و تبلیغات کلیلی تا ایمیل مارکتینگ و اینفلوئنسر مارکتینگ. از خودران‌ها تا مدل درآمد اشتراکی. پس در نگاهی بلندمدت، بازار به سمت اشباع رفته است. در بعضی حوزه‌ها این نکته را بهتر می‌توان فهمید. مثلاً اینستاگرام که در سال‌های نخست،‌ یک ایدهٔ کاملاً نوآورانه بود و خدمت تازه‌ای را – حداقل به شکلی تازه – به جهان اضافه می‌کرد، امروز در پی این است که قابلیت‌های تیک‌تاک و توییتر را تقلید کند. بقیهٔ پلتفرم‌های بزرگ هم در پی تقلید از رقبای خود هستند و می‌توان گفت به نوعی گرفتار بحران هویت (Identity Crisis) شده‌اند. تا زمانی که خلاقیت تازه‌ای اتفاق نیفتد و شرکت‌ها به جان بازار یکدیگر بیفتند، احتمالاً رشد‌های بزرگ – به سبک سال‌ها و دههٔ گذشته – به وجود نخواهد آمد.

 ضعف مردم در تحلیل شرکت‌ها: یک بار دیگر تیتر همین مطلب را بخوانید: «ارزش بازار شرکت‌های تکنولوژی.» ما چیزی به نام شرکت‌های تکنولوژی نداریم و این تیتر، غلط (یا گمراه‌کننده) است. اپل، ربط چندانی به تسلا ندارد. ماهیت تسلا هم با آمازون فرق دارد. آمازون را هم نمی‌توان به نت‌فلیکس ربط داد. اوج و فرود این شرکت‌ها باید به تدریج از یکدیگر مستقل (De-couple) شود. با وجودی که همهٔ ما تفاوت این شرکت‌ها را می‌دانیم، هم‌چنان از «شرکت‌های تکنولوژی» استفاده می‌کنیم. این خطا باعث می‌شود که با خوش‌بینی به آیندهٔ «تکنولوژی» ناگهان سرمایه‌ها به سمت این گروه شرکت‌ها (مستقل از تفاوت‌های داخلی‌شان) سرازیر شود و وقتی هم بدبینی بر بازار حاکم شد، رونق از بازار همهٔ آن‌ها برود. تا زمانی که این نگاه در بازار وجود دارد، سرنوشت این شرکت‌ها تا حدی با هم گره خواهد خورد. این ناپختگی را در سیاست‌گذاری کشور خودمان هم می‌بینیم. مثلاً ناگهان موجی از حمایت‌ها از شرکت‌های دانش‌بنیان شکل می‌گیرد و بعد از مدتی هم همهٔ این شرکت‌ها رها می‌شوند. این شکل از نگاه‌ فلّه‌ای به صنایع، اوج و فرودهای فلّه‌ای را هم ایجاد می‌کند.

سقوط ارزش بازار شرکت‌های تکنولوژی را نمی‌توان شبیه ترکیدن حباب دات کام در سال ۲۰۰۰ دانست؛ هم آگاهی بازار بیشتر شده و هم مقیاس سقوط به آن اندازه نیست. اما مرور اتفاقاتی که در آن سال افتاد، می‌تواند آموزنده باشد:

حباب دات کام

#تکنولوژی   #اقتصاد

سرنوشت Z-lib | بزرگترین سایت دانلود رایگان کتابهای خارجی

وزارت دادگستری آمریکا در بیانیه‌ای اعلام کرد دو گردانندهٔ اصلی سایت Z-Lib دستگیر شده‌اند (+).

سایت Z-Lib که آن را با نام‌های دیگری مانند Z Library و Libgen هم می‌شناسند،  از سال ۲۰۰۹ تا کنون، میلیون‌ها کتاب را به شکل غیرقانونی و رایگان برای دانلود در اختیار کاربران و بازدیدکنندگان قرار می‌داد و عنوان «بزرگ‌ترین کتابخانهٔ کتاب‌های الکترونیکی جهان» را برای خود برگزیده بود. این کتاب‌ها معمولاً در قالب‌های متنوع، از جمله PDF و Epub و mobi در دسترس بودند.

وزارت دادگستری اعلام کرده که بیش از ۲۰۰ دامین دیگر هم که به نوعی به Z-lib وابسته بودند و همگی در زمینه دانلود رایگان کتاب فعالیت می‌کردند، در اختیار پلیس فدرال آمریکا قرار گرفته و متوقف شده‌اند.

دانلود رایگان کتابهای خارجی

دو فرد دستگیر شده، پسر و دختری روسی از سن‌پترزبورگ هستند که البته در کشور آرژانتین و به درخواست دولت آمریکا دستگیر شده‌اند. آنتون ناپولسکی ۳۳ ساله و والریا ارماکوا ۲۷ ساله، دو نفری هستند که در بیانیهٔ وزارت دادگستری آمریکا به نام‌شان اشاره شده است.

البته وزارت دادگستری در پایان بیانیهٔ خود تأکید کرده که این دو نفر در عین بازداشت بودن، فعلاً تا زمان اثبات جرم «بی‌گناه» محسوب می‌شوند. اما با مرور گزارش سایت تورنت‌فریک که به بررسی خطاهای امنیتی این دو نفر پرداخته و توضیح داده که چه شد که دستگیر شدند، به نظر می‌رسد اثبات مجرم بودن این دو نفر دشوار نباشد (+).

با وجودی که این کار غیرقانونی حدود ۱۳ سال ادامه داشت، ناشران تا کنون نتوانسته بودند این شبکه را به شکل کامل متوقف کنند. اما طی ماه‌های اخیر، کاربران تیک‌تاک با هیجان دربارهٔ Z-lib حرف می‌زدند و در ویدئو‌ها نحوهٔ استفاده از آن را آموزش می‌دادند. در گزارش‌ها گفته شده ترند شدن هشتگ Z-lib (بیش از سه‌میلیون بار) انگیزهٔ اصلی ناشران برای پیگیری جدی این جرم بین‌المللی بوده است.

اکنون باید دید که آيا این دو نفر از بدو تأسیس با Z-lib (و سایت‌های نزدیک به آن مانند libgen و booksc) همراه بوده‌اند یا در طی مسیر به این تیم ملحق شده‌ و هدایت آن را در دست گرفته‌اند.

اما به هر حال یک واقعیت، قطعی است: بزرگترین سایت دانلود کتاب جهان،‌ حداقل دیگر به این اسم و با این ساختار، فعالیت نخواهد کرد.

#اقتصاد   #سواد دیجیتال   #تکنولوژی

قدرت پردازش | میدان جدید رقابت میان چین و آمریکا

خبر ظاهراً کوتاه و ساده است: «شرکت Nvidia تراشهٔ A800 را به عنوان جایگزین تراشهٔ A100 به بازار چین عرضه می‌کند.»

عرضهٔ تراشه‌های مختلف به بازارهای متفاوت، اتفاق تازه‌ای نیست و کسانی که در زمینهٔ سخت‌افزار فعالیت می‌کنند، مدام چنین اخبارهایی را می‌شنوند. اما این بار داستان جالبی پشت ماجراست. چنان که رویترز گزارش داده است (+):

آمریکا برای صادرات تراشه‌های الکترونیکی به چین، محدودیت اینترکانکت در نظر گرفته است. به این معنا که سرعت ارتباط داخلی قطعات در تراشه‌های صادره به چین نمی‌تواند ۶۰۰ گیگابایت در ثانیه باشد (قبلاً گلوگاه طراحی تراشه‌ها، سرعت خود ترانزیستورها بود. اما الان با افزایش تعداد ترانزیستورها و پیچیدگی ارتباط داخلی، سرعت انتقال روی سیم‌ها یا اصطلاحاً chip-to-chip یا interconnect هم گلوگاه است). در تراشهٔ A800 سرعت اینترکانکت از ۴۰۰ گیگابایت در ثانیه فراتر نمی‌رود.

رقابت در هوش مصنوعی

در گزارش‌ها و پژوهش‌های متعدد اعلام شده که با محدود شدن سرعت اینترکانکت، ظرفیت پردازش سخت‌افزاری چین محدودتر می‌شود و هزینهٔ پردازش داده‌ها و اجرای پروژه‌های هوش مصنوعی برای این کشور افزایش می‌یابد (+/+). ضمن این که بعضی پردازش‌های در لحظه (Real-time) نیز با چالش روبه‌رو می‌شوند.

چنین محدودیت‌هایی نشان می‌دهد که میدان جنگ میان قدرت‌های بزرگ جهان، از نبردهای سنتی فیزیکی فاصله گرفته و در کنار عرصه‌های اقتصادی به قلمرو هوش مصنوعی کشیده شده است.

اغراق نیست اگر بگوییم سال‌های آتی، قدرت در اختیار کشورهایی است که توانایی پردازش بیشتری در اختیار دارند.

در این زمینه کتاب‌های متعددی نیز نوشته شده که AI Superpowers یکی از آن‌هاست.

 

سواد دیجیتال | تحول دیجیتال

#اقتصاد   #تکنولوژی   #صنایع جهان

بحران کاهش جمعیت | سوراخ کردن راه حل نیست

همان‌طور که می‌دانید، تعدادی از کشورهای جهان، با بحران کاهش جمعیت روبه‌رو هستند. ده کشور زیر، در صدر فهرست بحران کاهش جمعیت قرار دارند. عددهایی که داخل پرانتز آمده، نشان می‌دهد که این کشورها تا سه دههٔ بعد، چند درصد از جمعیت امروزشان را از دست می‌دهند (+):

بلغارستان (۲۳٪)، لیتوانی (۲۲٪)، لاتویا (۲۲٪)، اوکراین (۲۰٪)، صربستان (۱۹٪)، بوسنی و هرزگوین (۱۸٪)، کرواسی (۱۸٪)، مولدوا (۱۷٪)َ، ژاپن (۱۶٪) و آلبانی (۱۶٪).

همان‌طور که می‌بینید، بیشتر این کشورها در اروپای شرقی قرار دارند. تجربهٔ سختی زندگی در دوران کمونیستی و فشارهای اقتصادی پس از فروپاشی شوروی از جمله علت‌هایی است که مردم این کشورها رغبت کافی به فرزندآوری ندارند.

بحران کاهش جمعیت

کشوری که فهرست بالا را ناهمگون کرده، ژاپن است. این کشور هم در سال‌های اخیر با بحران جدی کاهش جمعیت روبه‌روست. در حدی که یکی از سیاستمداران ژاپنی به نام توموناگا اوزادا در سال ۲۰۱۴ پیشنهاد کرد کاندوم‌های سوراخ در بین کاندوم‌ها قرار داده شده و بی‌خبر، در اختیار زوج‌های جوان قرار بگیرد تا نرخ فرزندآوری بهتر شود (+). ایده‌ای که با نقد جدی مردم و سایر سیاست‌مداران روبه‌رو شد.

ژاپن هم مثل سایر کشورهایی که در فهرست بالا آمده، مشوق‌های مختلفی برای افزایش میل مردم به فرزندآوری در نظر گرفته است. اما این مشوق‌ها چندان تأثیر نداشته‌اند. مشکل اصلی در ژاپنِ امروز این است که شغل ثابت با درآمد مناسب، به اندازهٔ کافی موجود نیست و اکثر مردم به کارهای پاره‌وقت یا شغل‌های موقت مشغول‌اند. همین باعث می‌شود که سیاست‌ها و مشوق‌ها بی‌اثر باقی بمانند (+).

در همهٔ کشورها، یکی از دغدغه‌های دولتمردان و سیاست‌گذاران، تغییرات جمعیتی (دموگرافیک) است. این تغییرات می‌توانند ساختار اقتصادی و سیاسی کشور را تغییر داده و ثبات جامعه را به هم بزنند. در کنار سیاستمداران، فعالان کسب و کار هم دائماً به تغییرات دموگرافیک نگاه می‌کنند تا فرصت‌های تازه‌ای برای کسب و کار خود بیابند. در درس زیر، مفهوم دموگرافی را بیشتر توضیح داده‌ایم:

دموگرافی چیست؟

#اقتصاد   #سبک زندگی

کدام کشور برای مُردن بهتر است؟

این سوال برای بسیاری از انسان‌ها مطرح است که: «بهترین کشور برای زندگی کجاست؟»

اما سوال دیگری هم وجود دارد که به همان اندازه اهمیت دارد: «بهترین کشور برای مردن کجاست؟»

انسان‌ها حق دارند از یک مرگ آرام و با دغدغهٔ کم بهره‌مند شوند. به این معنا که مثلاً‌ اگر بیماری به زندگی‌شان پایان می‌دهد، پزشکان به درستی تشخیص دهند که بیماری‌شان چیست. هم‌چنین سیستم درمانی در کنارشان باشد و با فراهم آوردن امکان دسترسی به بهترین داروها و تجهیزات درمانی، به آن‌ها امنیت ذهنی دهد.

بیماری که روی تخت بیماری، آخرین روزهای زندگی‌اش را می‌گذراند، حق دارد انتظار داشته باشد که بیشترین محبت و شفقت را تجربه کند.

اما کدام کشورها در جهان از این نظر وضعیت بهتری دارند؟ کجا می‌توان مرگ آرام‌تری را تجربه کرد؟

نتیجهٔ تحقیقی که در این باره با همکاری محققان سنگاپوری و آمریکایی دانشگاه Duke انجام شده جالب است (+/+): انگلستان بهترین جا برای مردن است و پس از آن به ترتیب کشورهای ایرلند، تایوان، استرالیا و کره قرار گرفته‌اند.

در بین بیست کشور اول این فهرست، مغولستان، سری‌لانکا، لهستان، لیتوانی و کاستاریکا هم دیده می‌شوند.

شاید برایتان جالب باشد که آمریکا در این رتبه‌بندی در جایگاه ۴۳ (نزدیک میانمار و اکوادور)‌ قرار گرفته و عراق جایگاه ۶۸ را به خود اختصاص داده است.

ما در یکی از زنگ تفریح‌های متمم از دوستان متممی پرسیده‌ایم که چه آرزویی دارند که میل داشته باشند پیش از مردن برآورده شود:

پیش از آن‌که بمیرم

صنعت افزایش طول عمر

#سلامت #اقتصاد #سبک زندگی #افزایش طول عمر