جملهای دربارهٔ کتابها و گلولهها
۱ دی, ۱۴۰۴    |  نقل قولارنست یونگر، سرباز و نویسندهٔ آلمانی که خاطرات جنگیاش را با عنوان «طوفان فولاد / Storm of Steel» منتشر کرده جایی در کتابش – از قول یکی از کارکنان بیمارستان – میگوید: «کتابها و گلولهها سرنوشت خود را دارند.»
احمد اخوت این جمله را، جدا از فضای اصلی آن و به معنایی تازهتر و پربارتر – در پیشانی فصل «سرنوشت کتابها» در کتاب خاطرات کتابیاش نقل کرده است.

ایدهٔ پشت این جمله، خصوصاً وقتی بالای فصل «سرنوشت کتابها» آمده جذاب است.
ما معمولاً گلوله را «کالا / commodity» میدانیم. گلولهها همه مثل هماند. و تنها چیزی که در آنها تفاوت ایجاد میکند، سرنوشتشان است. اینکه در کجا و به کجا شلیک میشوند؟ اینکه بر تن چه کسی مینشینند؟ و اینکه آیا به هدف میخورند و یا اینکه بر زمین میافتند و سرگردان میمانند.
برخلاف گلولهها، ما از کتابها چنین تصویری نداریم. کتابها را موجودات مستقلی میبینیم. هر کتاب با کتاب دیگر فرق دارد. ظاهرشان، محتوایشان، نویسندهشان. کتابها، هویت دارند؛ برخلاف گلولهها.
جملهٔ یونگر یاد ما میاندازد که هویت کتابها صرفاً در ذاتشان نیست. آنها هم مثل گلولهاند. بخشی از هویتشان در سرنوشتشان است. اینکه کجا میروند؟ چه کسی آنها را میخواند؟ چه اثری میگذارند؟ و اینکه آیا اصلاً بر قلب و مغزی مینشینند؟ یا گوشهای میافتند و به فراموشی سپرده میشوند؟
کتابها و گلولهها، سرنوشت خود را دارند.
لینک این مطلب در کانال تلگرام «با متمم»
ما تا کنون کتابهای زیر را از احمد اخوت در متمم معرفی کردهایم:
نقشهایی به یاد (ادبیات خاطرهنویسی)
بخشی از کتاب شوروی ضد شوروی | همیشه پیروز
۲۹ آذر, ۱۴۰۴    |  کتابها چه میگویند, نقل قولدر سالهای اخیر، وضعیت کشورهای بلوک شرق و مشخصاً اتحاد جماهیر شوروی در دوران جنگ سرد بهشکل ویژهای مورد توجه ایرانیان قرار گرفته و کتابهای بسیاری در این باره ترجمه و منتشر شدهاند.
بیژن اشتری (درگذشته در ۱۴۰۴) از مترجمان پرکاری بود که ترجمهٔ این نوع کتابها را بهعنوان پروژهٔ شخصی زندگی خود برگزیده بود.
آنچه در ادامه میخوانید، بخشی از کتاب «شوروی ضد شوروی» نوشتهٔ ولادیمیر واینوویچ است که بیژن اشتری ترجمه کرده و بههمت نشر ثالث به بازار عرضه شده است:
در ۱۹۷۱ سه فضانورد شوروی، به هنگام بازگشت به زمین، کشته شدند، اما گویندهٔ اخبار تلویزیون نگفت: «هموطنان عزیز، فاجعهای رخ داده است.»
بلکه با لحن پیروزمندانهای گزارش داد که پرتاب سفینهٔ فضایی با موفقیت انجام شد، فلان و بهمان دستاوردها طی پرواز حاصل شد، موتورهای ترمز بهموقع روشن شدند، سفینه وارد لایههای ضخیمتر اتمسفر شد و بهدرستی بر روی هدف مورد نظر فرود آمد و فضانوردان در صندلیهای خود یافت شدند.
در اینجا گویندهٔ خبر لحن پیروزمندانهٔ خود را به لحنی حماسی-تراژیک تغییر داد و اینگونه گزارش خود را تمام کرد: «اما نشانهای از حیات دیده نشد.»
لینک این مطلب در کانال تلگرام «با متمم»

ما در بخش پاراگراف فارسی و معرفی کتاب متمم چند کتاب معرفی کردهایم که به زندگی در کشورهای کمونیستی و زندگی مردم در اروپای شرقی پس از فروپاشی کمونیسم میپردازند. این کتابها را میتوانید در صفحهٔ زیر ببینید:
چند کتاب درباره زندگی در کشورهای کمونیستی
گزارش BCG دربارهٔ وضعیت ثروت در جهان
۲۷ آذر, ۱۴۰۴    |  اقتصاددر سالهای اخیر حجم ثروت در سطح جهان (Global Wealth) روندی افزایشی داشته است. اما – طبیعتاً – این به آن معنا نیست که همهٔ جهان به یک اندازه شاهد این رشد بوده است (کل حجم ثروت در جهان در سالهای اخیر در محدودهٔ چندصد هزار میلیارد دلار برآورد میشود).
گروه مشاوران بوستون (BCG) بهصورت منظم گزارشی را دربارهٔ وضعیت ثروت در جهان منتشر میکند. هدف اصلی این گزارش، مشخص کردن جریان ثروت در جهان است و نشان دادن اینکه ثروتها بین کدام بخشها و در کدام مناطق جغرافیایی جابهجا میشوند.
تحلیلهای BCG در این زمینه برای علاقهمندان به حوزهٔ اقتصاد و مالی بسیار ارزشمند و آموزنده است و بعضی از روندهایی را که معمولاً از چشم دور میمانند یا کمتر در خبرها بررسی میشوند بیان کرده و تحلیل میکند:
گزارش BCG دربارهٔ وضعیت ثروت در سطح جهان (فایل PDF)
شرکت بیسیجی برای تنظیم این گزارش بیشتر بر روی شرکتها و موسسات مالی که خدمات مدیریت دارایی و ثروت (Asset Management & Wealth Management) را ارائه میدهند تمرکز داشته است.

برای آشنایی بیشتر با گروه مشاوران بوستون میتوانید درس زیر را در متمم بخوانید:
شرکت BCG (گروه مشاوران بوستون)
گزارش BCG دربارهٔ استفاده از هوش مصنوعی در کسب و کارها
۲۷ آذر, ۱۴۰۴    |  تکنولوژی, مدیریت کسب و کار, هوش مصنوعیگروه مشاوران بوستون یکی از شرکتهای مشاوره مدیریت پیشتاز در زمینهٔ استراتژی و پیادهسازی سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی در کسبوکارها است.
این شرکت در سالهای اخیر گزارشهای ارزشمندی را در زمینه «استفاده از هوش مصنوعی در کسب و کارها / AI Adoption» منتشر میکند و در آن به بررسی موضوعاتی مانند نرخ بهکارگیری هوش مصنوعی، حوزههای کاربرد هوش مصنوعی، اولویتها، ملاحظات و خط مشی شرکتها در پیادهسازی و نیز چالشهای این حوزه میپردازد.
مطالعهٔ آخرین نسخهٔ گزارش BCG در این زمینه را به دوستان علاقهمند به مدیریت کسب و کار و هوش مصنوعی توصیه میکنیم:
گزارش استفاده از هوش مصنوعی در کسبوکارها (فایل PDF)

بیسیجی همچنین گزارش دیگری را هم با عنوان AI Value Gap منتشر کرده و هرازچندگاهی بهروزرسانی میکند. این شرکت در گزارشهای Value Gap به این پرسش میپردازد که تفاوت شرکتهای اندکی که با بهکارگیری هوش مصنوعی توانستهاند ارزش اقتصادی ایجاد کنند (حدود ۵٪ کل شرکتهای مورد بررسی) با شرکتهای دیگری که ارزش کمی ایجاد کردهاند یا اساساً نتوانستهاند از تلاشهای خود در بهکارگیری هوش مصنوعی نتیجه بگیرند در چیست:
گزارش بررسی شکاف میان دستاوردهای استفاده از هوش مصنوعی
برای آشنایی بیشتر با گروه مشاوران بوستون میتوانید درس زیر را در متمم بخوانید:
شرکت BCG (گروه مشاوران بوستون)
درباره انتخاب کتاب و قضاوت دربارهٔ اعتبار آن
۱۷ بهمن, ۱۴۰۳    |  کتابها چه میگوینددنیل دنت فیلسوف بزرگ معاصر که در اوایل سال ۲۰۲۴ درگذشت، کتابی دارد به نام «Freedom Evolves» و در آن به مفهوم جبر و اختیار میپردازد.
او در مقدمهٔ این کتاب میگوید نمیدانم در پاسخ به کسانی که میپرسند چقدر وقت صرف تالیف این کتاب کردهای چه بگویم: پنج سال یا سی سال؟
و ادامه میدهد: فکر میکنم سی سال به واقعیت نزدیکتر باشد.
معنی حرف دنت شفاف است: پنج سال کار مستقیم، و بیستوپنج سال پیش از آن، مسیر شکلگیری محتوای کتاب.

این شیوهٔ بیان دنت، تذکر ارزشمندی است تا اعتبار کتابها را با زمان و توانی که صرف نوشتنشان شده بسنجیم.
در سالهای اخیر که رایج شده عدهای خود را نویسندهٔ ده عنوان کتاب و بیست عنوان کتاب و … معرفی کنند، خوب است تلاش کنیم حرف زدن از زمانی هم که برای تألیف هر کتاب صرف شده حرف بزنند.
حتی اگر در اینجا هم ادعا و اغراق رایج شود، باز جنبههای مثبت فراوانی دارد. چون زمینهای برای نقد جدیتر باز میشود. حالا میتوانیم از نویسندگان بپرسیم: اگر سه یا پنج سال برای فلان کتاب وقت گذاشتهای، چرا چنین ضعفهایی در کتابت وجود دارد؟
نگاه کمّی در چنین حوزههایی اغلب بد است. اما اگر «معیارهای کمّی بد» جای «معیارهای کمّی بدتر» بنشینند، گامی به جلو برداشتهایم.
لینک این مطلب در کانال تلگرام با متمم
کتابخوانی و توصیههایی برای آن
زنده شدن الیزا | قدیمیترین چت بات جهان
۲۸ دی, ۱۴۰۳    |  تکنولوژیچتبات (Chatbot) یا روبات گفتگوگر اصطلاح پرتکرار این روزهای ماست. بعد از گسترش مدلهای بزرگ زبانی و رواج یافتن ابزارهایی مثل چت جی پی تی، همهجا از چتباتها میشنویم. چتباتهایی که انتظار میرود در آیندهٔ نهچندان دور بخش چشمگیری از گفتگوهای ما در فضای آنلاین با آنها باشد.
هر جا حرف از تاریخچه هوش مصنوعی و تاریخچه چت بات است، معمولاً به الیزا (Eliza) هم اشاره میشود. اولین چت بات جدی که جوزف وایزنباوم در سال ۱۹۶۴ در MIT طراحی و پیادهسازی کرد.
الیزا نقش یک روانشناس را ایفا میکرد. و روشش این بود که از الگوهای ساده برای شناسایی کلمات کلیدی استفاده میکرد و پاسخهایی بر اساس این الگوها تولید میکرد. این فرآیند بیشتر یک شبیهسازی صوری از تعاملات روانشناختی بود تا تحلیل واقعی محتوا.
آن زمان گفته میشد که روش الیزا بیشتر به رویکرد کارل راجرز (روانشناسی انسان گرا) نزدیک است (به دلیل تأکید کارل راجرز بر بازتابدادن احساسات و افکار مراجعان در مکالمات درمانی). و از همین حرف میشود درک کرد که همین چت بات ساده آن زمان چقدر جدی گرفته میشده است.

جالب اینجاست که در دهههای اخیر، در عین اینکه برنامههای فراوانی مشابه الیزا و به تقلید از الیزا نوشته شده بودند، اما کسی اجرای کدهای قدیمی الیزای واقعی را ندیده بود.
پس از چند دهه و در آغاز سال ۲۰۲۵، بالاخره عدهای نسخه اولیه کدهای الیزا از لابهلای کارهای وایزنباوم برداشتند و آن را بازسازی کردند. شاید از نظر سطح فنی چندان مهم نباشد، اما از نظر تاریخچه تکنولوژی بسیار ارزشمند است که میتوانیم اجرای نسخهای واقعی و قدیمی از الیزا را بر روی سیستم عاملی که دقیقاً در همان زمان وجود داشته، یعنی نسخهٔ شبیهسازیشدهٔ CTSS (Compatible Time-Sharing System) ببینیم.
این خبر را New Scientist اعلام کرده و گزارش کامل آن را میتوانید در فایل PDF با عنوان ELIZA Re-animated بخوانید. کدهای ELIZA-CTSS هم در گیتهاب در دسترس است.
پیش از این در معرفی موزه تاریخ کامپیوتر در متمم گفته بودیم که ما اولین نسلی هستیم که آنچه را در دوران خود استفاده میکردیم و یا نزدیک به دوران معاصرمان استفاده میشده، باید در موزهها ببینیم.
اگر به این نوع مباحث علاقهمند هستید، احتمالاً درسهای زیر هم در متمم برایتان جذاب خواهد بود:
عاملیت در هوش مصنوعی (کدام قاضی، ماشین، معلم و جراح را ترجیح میدهید؟)
معرفی کتاب چت جی پی تی و آینده هوش مصنوعی
تعریف اعتماد چیست؟ (شکنندگی و آسیبپذیری)
۱۳ دی, ۱۴۰۳    |  توسعه فردی, مدل ذهنیاعتماد را به شکلهای بسیار متنوعی تعریف میکنند. اما شاید ملموسترین تعریف اعتماد چیزی باشد که آنت بایر در سال ۱۹۸۶ در مقاله اعتماد و ضداعتماد (Trust and Antitrust) خود مطرح میکند. او وقتی میخواهد بگوید معنی اعتماد چیست، به سراغ «آسیبپذیری» میرود: «اعتماد یعنی این که انسان خود را در برابر دیگری آسیبپذیر کند.»
به زبان ساده، اعتماد از لحظهای شروع میشود که ما:
رازی را به کسی میگوییم و میدانیم که «ممکن است» روزی از آن علیه ما استفاده کند؛ پیامی را برای کسی میفرستیم که «ممکن است» جایی بر ضد منافع ما به دیگران نشان دهد؛ به ضعفی اعتراف میکنیم که «ممکن است» دقیقاً از همان نقطه به ما آسیب بزند. پیش کسی گریه میکنیم و میدانیم که «ممکن است» روزی همان را به روی ما بیاورد.
میشود بکوشیم از آسیبپذیری فاصله بگیریم. اما با این کار، فرصت لذتبخش تجربهٔ رابطهٔ مبتنی بر اعتماد را هم از دست میدهیم. و به شکل متقابل، سرمایهٔ واقعی زندگی ما نیز همهٔ شیشههای شکنندهای است که دیگران پیش ما بهامانت گذاشتهاند و هنوز سالمند.
این شکل از نگاه به اعتماد را علاوه بر متون علمی، در آثار ادبی نیز میبینیم. مثلاً داگلاس کوپلند در کتاب «زندگی پس از خدا» چنین میگوید:
این حرف را بهشکل مختصر میشود چنین ترجمه کرد:
«عمر میگذرد و ما پیرتر میشویم. تا به خودمان بیاییم، زمان زیادی گذشته و ما فرصت آسیبدیدن از دیگران را دست دادهایم.
در جوانی این را خوششانسی میدیدم و امروز یک تراژدی.»
لینک این مطلب در کانال تلگرام با متمم
دانلود مقاله اعتماد و ضداعتماد (فایل PDF)
یکی از درسهای مهارت ارتباطی متمم به معنی اعتماد و اعتمادسازی اختصاص دارد:
اعتمادسازی در رابطه | آشنایی با روش های جلب اعتماد
ضمناً در بخش جملات ماندگار نویسندگان در پاراگراف فارسی متمم، منتخب جملاتی از داگلاس کوپلند نقل شده است:
فایلهای صوتی مرتبط
گفتگوهای دشوار | شصت نکته در مذاکره
رزومه نویسی با هوش مصنوعی | خطری که اکوسیستم کاریابی را تهدید میکند
۱۰ دی, ۱۴۰۳    |  تکنولوژی, هوش مصنوعیاخیراً برخی از سایتهای فعال در زمینهٔ کاریابی، رزومه نویسی با هوش مصنوعی را به مجموعه خدمات خود اضافه کردهاند و توضیحشان هم این است که «هوش مصنوعی به شما کمک میکند رزومه بهتری بنویسید؛ با عبارتهای مناسبتر و مهارتهای جذابتر.»
طبیعتاً برای چنین قابلیتهایی توجیههای بسیاری وجود دارد. اما با نگاه سیستمی متوجه میشویم که این نوع قابلیتها، با وجودی که در کوتاهمدت میتوانند ابزارهای موثری برای بازاریابی باشند، ممکن است در بلندمدت به سازمانها، کارجویان و حتی خود پلتفرمهای کاریابی لطمه بزنند.
مهارت، چیزی نیست که رزومهساز به کارجو پیشنهاد دهد. بلکه باید کارجو آن را در خود تشخیص دهد و در رزومهاش بیاورد.
ممکن است در رد این حرف گفته شود: کارجو مهارت دارد. اما گاهی در زمان نوشتن رزومه حواسش نیست آن را در رزومه بیاورد. اما چنین ادعایی چندان قابلدفاع نیست. مهارتهایی که در ذهن فرد فعال نیستند، معمولاً چندان عمیق و آگاهانه نیستند و در وجود او تثبیت نشدهاند.
پس از رواج یافتن استفاده از هوش مصنوعی در رزومه نویسی احتمالاً روندهای زیر تقویت میشوند:
- رزومهها بیش از پیش شبیه هم خواهند شد و کارفرما که پیش از این با توجه به جزئیات رزومه (شیوهٔ چیدمان، انتخاب کلمات و …) میتونست تا حدی وضعیت کارجو را برآورد کند، دیگر نمیتواند این ظرافتها را معیار قرار دهد.
- تعداد رزومههای دریافتی برای هر موقعیت شغلی بیشتر، و جستجوی فرد مناسب، پرهزینهتر خواهد شد.
- درصد کسانی که رزومه ارسال میکنند اما در جلسهٔ مصاحبه حاضر نمیشوند افزایش خواهد یافت (به علت کاهش اصطکاک فرایندی در اثر کمک هوش مصنوعی)
- در بلندمدت کارایی رزومه برای کاریابی کمتر خواهد شد. ضمن اینکه رضایت کارفرما و متقاضی کار از سرویسهای کاریابی هم کاهش خواهد یافت.
- هم کارفرما هم کارجو به تدریج به این نتیجه میرسند که کمتر به سراغ سرویسهای کاریابی بروند و دوباره به سراغ روشهای جایگزین و حتی آلترناتیوهای سنتی خواهند رفت.
- کسانی که برای پیادهسازی سرویس هوش مصنوعی مولد در پلتفرمهایشان هزینه میکنند، در بلندمدت (افق چندساله) شاهد وضعیتی بدتر از گذشته خواهند بود. احتمالاً این وضعیت باعث میشوند از کارکرد اصلی و هستهٔ کسب و کار خود فاصله بگیرند و وارد بازیهای جنبی (مثلاً برگزاری “دورهٔ آموزش استخدامپذیری” یا فروش “پکیج چندمنظورهٔ افزایش کاریزما در مصاحبه حضوری”) شود.
لازم به تأکید است که این تحلیل به معنای بیفایده بودن هوش مصنوعی در پلتفرمهای کاریابی نیست. بلکه صرفاً به دردسرها و تبعات منفی استفاده از هوش مصنوعی مولد در بخش رزومه نویسی اشاره دارد. حتی در همین بخش هم، اگر آسیبشناسی کافی انجام شود، میتوان از ظرفیتهای مثبت هوش مصنوعی بهره برد.
لینک این مطلب در کانال تلگرام با متمم
درس مرتبط در متمم: رزومه نویسی
کارکرد اصلی پلتفرمها این است که بتوانند دو طرف را با بیشترین سرعت، کمترین هزینه و پایینترین نرخ خطا به هم برسانند. به این کار Matching (تطبیق دادن دو طرف بازار) گفته میشود. نقد بالا به این نکته اشاره دارد که استفاده از هوش مصنوعی، کیفیت Matching را کاهش میدهد.
در مجموعه درسهای پلتفرم در متمم با این موضوع و سایر موضوعات مرتبط با استراتژی پلتفرمها بیشتر آشنا میشوید:
ترجمه ماشینی از روسی به انگلیسی | یکی از انگیزه های سرمایه گذاری بر روی هوش مصنوعی در جنگ سرد
۳ دی, ۱۴۰۳    |  تکنولوژی, هوش مصنوعیدههٔ پنجاه و شصت میلادی (حدود هفتاد سال پیش) نخستین گامها در هوش مصنوعی برداشته شده و امید زیادی به هوش مصنوعی وجود داشت.
با وجودی که هستهٔ فعالیتهای هوش مصنوعی در آن دوران بر ترجمه ماشینی (machine translation) استوار نبود و پژوهشگران بیشتر بر یادگیری نورونی (Neural Networks) و تحلیل گزارههای منطقی (Symbolic Logic) ) متمرکز بودند، چون میدیدند دولتها برای ترجمه ماشینی راحتتر پول خرج میکنند، این وجه از کاربردهای هوش مصنوعی را پررنگتر میکردند (مثل این سالها که کسبوکارها با هدف جلب توجه دولت و جذب بودجه، جنبهٔ دانشبنیان فعالیتهایشان را پررنگتر میکنند).
علت علاقه دولت آمریکا و سایر دولتهای غربی به ترجمه ماشینی این بود که آنها بهشدت درگیر رقابت با شوروی در جنگ سرد بودند و برایشان مهم بود که اسناد روسی به سرعت به انگلیسی ترجمه شوند. دانشگاهیان هم با توجه به همین شوق، وزارت دفاع و بنیاد علوم و حتی CIA را قانع کرده بودند که میارزد به این کار بودجه اختصاص دهید.
گزارش ALPAC به سفارش دولت آمریکا در سال ۱۹۶۶ منتشر شد. لحن این گزارش بسیار بدبینانه بود. با وجودی که با تیشه به جان ریشهٔ هوش مصنوعی نیفتاده بود، با ظرافت تأکید میکرد که دیگر پول بیحساب و کتاب در این نوع پروژهها نریزید و اگر هم به گروهی پول میدهید، هدفهای کوتاهمدت شفاف و قابلاندازهگیری برایشان تعیین کنید.
این گزارش بدبینانه “یکی از” عواملی بود که اولین رکود جدی هوش مصنوعی را شکل داد. رکودی که به «زمستان هوش مصنوعی» معروف است.
در فهرست این گزارش (که تصویر آن در ادامه آمده) دو جمله به چشم میخورد که کاملاً شفاف نشان میدهد تمام دغدغهٔ ترجمه ماشینی، مشخصاً ترجمهٔ اسناد روسی به انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی بوده است:
Time Required for Scientists to Learn Russian
Defense Language Institute Couse in Scientific Russian

لینک این مطلب در کانال تلگرام «با متمم»
#هایلایت #هوش مصنوعی #تکنولوژی
برای آشنایی بیشتر با زمستان هوش مصنوعی و روندها و اتفاقاتی که دو بار در فاصلهٔ دو دهه هوش مصنوعی را به رکود کشاند، درس زیر را که از زیرمجموعههای درس علم داده در متمم است بخوانید:
تاریخچه هوش مصنوعی | چگونه از زمستان هوش مصنوعی فاصله بگیریم؟
زندگی در کشورهای کمونیستی | گاوی که شیر ندهد در خدمت امپریالیسم است
۲ دی, ۱۴۰۳    |  کتابها چه میگویندکمونیسم در تئوری، یکی از زیباترین ایدههایی است که بشر در تخیل خود پرورده است. این جذابیت را از گسترش سریع آن در نیمی از جهان طی چند دهه در قرن بیستم میفهمیم.
در عین حال، تجربهٔ عملی حکومت کمونیستی و زندگی در کشورهای کمونیستی نشان داده که این تفکر، یکی از هولناکترین ایدههایی است که در عمل ممکن است در جامعهٔ بشری پیاده شود (و البته نهایتاً طرفدارانش به آن ادعای شناختهشده برسند که کمونیسم واقعی این نیست و چیز دیگری است).
کتابهای بسیاری دربارهٔ زندگی در کشورهای کمونیستی نوشته شدهاند. اما برخی از آنها رویکرد جالب و متمایزی را انتخاب کردهاند. از جمله این کتابها، خورد و خوراک دیکتاتورها است که در آن شابوسکی به بهانهٔ ترجیحات غذایی و ذائقهٔ دیکتاتورها دربارهٔ تفکر آنها و زندگی در کشورهایشان حرف میزند.
در بخشی از کتاب به «اوبره بلانکا» گاو محبوب کاسترو اشاره شده که به خاطر شیردهی زیاد، رکورد گینس را هم کسب کرد. برای کاسترو، مانند سایر کشورهای کمونیستی، اولویت اصلی این بود که «نمایشی از پیشرفت و توسعهیافتگی» بهپا کند و گاوی که زیادتر از همهٔ گاوها شیر میدهد، ابزار خوبی برای این نمایش بود.

در کتاب میخوانیم که با گاو کاسترو مشابه بالاترین مقامهای حزب کمونیست رفتار میشده و تلاش بر این بوده که از نسل او گاوهایی شیرده ایجاد شوند که کل شیر مردم کوبا را تأمین کنند.
شیردهی گاو بعد از چند زایمان افت کرد و دیگر نهتنها افتخاری برای کمونیسم نبود، بلکه میتوانست بهانهای در دست امپریالیسم باشد. این بود که نهایتاً کاسترو تصمیم گرفت او را یوتانایز کند.
کتاب را یوسفحصیرچین ترجمه کرده و #نشر گمان به بازار عرضه کرده است.
فهرست کشورهای کمونیستی جهان در حال حاضر
بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تغییر سیاستهای کشور چین (تلاش برای همراه شدن با بازار آزاد) کمتر کشوری را میتوان یافت که بشود آن را مصداق کامل یک کشور کمونیستی نامید. شاید کره شمالی نزدیکترین مصداق به کمونیسم واقعی باشد. اما چون در آنجا دیکتاتوری و کمونیسم با هم مخلوط شده، عدهای از چپگرایان مدافع کمونیسم ضعفها و ایرادهای آن را به اقتدارگرایی (و نه چپگرایی) نسبت میدهند.
ضمن در ذهن داشتن توضیح بالا، میتوانید کشورهای زیر را بهعنوان کشورهای کمونیستی جهان امروز (يا نزدیک به کمونیسم) در نظر بگیرید:
- جمهوری خلق چین
- کره شمالی (یا به قول خودشان جمهوری دموکراتیک خلق کره)
- ویتنام (جمهوری سوسیالیستی ویتنام)
- لائوس (جمهوری خلق لائوس)
- کوبا
البته همین کشورها هم بهشکل کامل به مرام کمونیسم وفادار نیستند و بهشکلهای مختلف کوشیدهاند الگوی حکومتداری خود را اصلاح کرده یا لااقل – در حدی که بقایشان تضمین شود – تعدیل کنند.
لینک این مطلب در کانال تلگرام «با متمم»
ما در پاراگراف فارسی متمم چند کتاب معرفی کردهایم که به زندگی در کشورهای کمونیستی و زندگی مردم در اروپای شرقی پس از فروپاشی کمونیسم میپردازند. این کتابها را میتوانید در صفحهٔ زیر ببینید:
چند کتاب درباره زندگی در کشورهای کمونیستی