تغییرات ظاهر BMW در طول زمان | تغییر در عین حفظ هویت
۷ دی, ۱۴۰۰    |  صنعت خودرواکانت Apex Fibers در پینترست، از علاقهمندان صنعت خودرو، نموداری از تغییرات چراغها و جلوی پنجرهٔ کلاسهای مختلف BMW را در طول زمان ترسیم کرده است. این نمودار، جدا از اینکه میتواند برای علاقهمندان به صنعت خودرو و شرکت BMW جذاب باشد، نکتهٔ آموزندهٔ دیگری را هم در خود دارد.
با وجودی که طی چند دهه، ظاهر خودروهای BMW (از جمله چراغها و جلوی پنجره) کاملاً تغییر کرده، هویت کلی BMW در طراحی حفظ شده است.
اگر چه در اینجا صرفاً با یک نماد ظاهری روبهرو هستیم، اما بسیاری از صاحبنظران، این پیوستگی در طول زمان را برای جنبههای دیگر هویت برند هم تعریف میکنند.
البته گاهی اوقات برخی برندها خود را از ریشه بازتعریف کردهاند (نوکیا از صنعت کاغذ و لاستیک به سمت برق و الکترونیک حرکت کرد). اما تا برندها به اجبار وادار به چنین تحولی نشوند، ترجیح میدهند پیوستگی هویت خود را حفظ کنند.
چون پیوستگی هویت باعث میشود محصولات جدید یک برند برای مشتریان آن آشنا باشند و این آشنایی هم حس اصالت را القا میکند و هم اعتماد و اطمینان مشتری را به محصول افزایش میدهد.
ما در مجموعه درسهای برندسازی متمم، تغییر هویت بصری شیائومی را هم به عنوان یک کیس بررسی کردهایم که مطالعهٔ آن میتواند جالب و آموزنده باشد:
آیا شیائومی در تغییر هویت بصری خود موفق بوده؟
چند درصد از مردم به ویکیپدیا کمک مالی (دونیت) میکنند؟
۶ دی, ۱۴۰۰    |  مدیریت کسب و کارآیا تا به حال به راهاندازی کسب و کارها و فعالیتهایی فکر کردهاید که بر پایهٔ کمکهای داوطلبانه (Donate) شکل بگیرند؟
ویکی پدیا یکی از این کسب و کارهاست. این سازمان غیرانتفاعی با پولی که مردم به آن هدیه میدهند اداره میشود. اگر دائماً از ویکی پدیا استفاده میکنید، حتماً به درخواستهای آخر سال ویکی پدیا عادت دارید.
این درخواستها که به شکل یک بنر در بالای سایت ظاهر میشوند تأکید میکنند که «بیش از ۹۹٪ کاربران ویکی پدیا درخواست کمک آن را نادیده میگیرند» و در ادامه از شما میخواهند که جزو این افراد نباشید.
به نظرتان از هر ۱۰۰۰۰ نفر که درخواست کمک مالی ویکی پدیا را میبینند، چند نفر پاسخ مثبت میدهند و کمک میکنند؟
اعداد و ارقامی که ویکی پدیا در این مدت به شکل مستقیم و غیرمستقیم منتشر کرده نشان میدهد که از هر ۱۰۰۰۰ نفر که بنر درخواست را میبینند، یک یا دو نفر به ویکی پدیا کمک میکنند و این عدد طی ده سال اخیر تغییر چندانی نداشته است (+/+).
شاید این نکته هم برایتان جالب باشد که قارهٔ آسیا با بیشترین جمعیت در جهان، یکی از کمترین حمایتها را انجام میدهد و کمک آن با استرالیا که فقط ۲۵ میلیون جمعیت دارد برابر است!
درست است که نرخ کمک داوطلبانه از یک سازمان به سازمان دیگر و از یک فعالیت به فعالیت دیگر تغییر میکند، اما اعدادی که سازمانهای بزرگ منتشر میکنند میتواند برای کسانی که میخواهند ایدههای خود را صرفاً با تکیه بر کمکهای داوطلبانهٔ مردم اجرا کنند آموزنده باشد و لااقل انتظارات آنها را تعدیل کند.
توضیح تکمیلی اینکه آمار و نرخ تبدیل بالا صرفاً برای جذب کمک از طریق تبلیغات بنری است و هنوز جذب کمک از طریق ایمیل (۳۵٪ کل کمکها) بیشتر از جذب کمک از طریق بنرهای دسکتاپ (۲۹٪ کل کمکها) و بنرهای موبایل (۲۵٪ کل کمکها) است و در ایمیل نرخ تبدیل بالاتری وجود دارد (+).
شما هم از این نوع دوستها دارید؟
۴ دی, ۱۴۰۰    |  نقل قولجان سالیوان جملهٔ ساده و جالبی دارد که حتماً با خواندنش برخی از دوستانتان را به خاطر خواهید آورد:
«یه جور آدم هست که همیشه توی حرف زدنش میخواد بگه چه جور آدمیه.»
بعید است بتوانیم دوستان خود را در این حد تغییر دهیم که چنین عادتی را ترک کنند. اما میتوانیم فکر کنیم و ببینیم اگر خودمان این رفتار را زیاد و به شکل افراطی انجام میدهیم، تمرین گوش دادن فعال را به برنامه روزانهمان اضافه کنیم تا این رفتار کمی تعدیل و مهار شود.
خصوصاً اینکه تصویری را که با رفتار خود میسازیم، نمیتوانیم با گفتارمان چندان اصلاح کنیم.
کیوان مجرد: واکسن کرونای ما احتمالاً روی همهٔ واریانتها جواب میدهد
۲ دی, ۱۴۰۰    |  سلامتکیوان مجرد مدیر شاخهٔ بیماریهای واگیردار موسسهٔ والتر رید (Walter Reed) که یکی از مراکز مهم تحقیقاتی پزشکی ارتش آمریکاست، اعلام کرده که این موسسه آزمایشهای حیوانی واکسن خود را به پایان رسانده و واکسن SpFN تولیدی این مرکز احتمالاً خواهد توانست بدن را نسبت به همهٔ واریانتها (سویهها)ی کرونا مقاوم کند (+/+).
موسسه والتر رید همزمان با سایر موسسات طراحی و تولید واکسن مطالعات خود را آغاز کرد. اما از آنجا که هدف خود را به یک نوع خاص از ویروسهای کرونا محدود نکرده بود و میخواست برای همهٔ سویهها مناسب باشد، کارهای تحقیقاتی و تولیدی آن بیشتر از سایر شرکتها طول کشید.
موفقیت چنین واکسنی میتواند بشر را دوباره به دنیایی بدون کرونا نزدیک کند.
مطلب مرتبط با کرونا در متمم:
جهان پس از کرونا چگونه خواهد بود؟کتاب روانشناسی فضا | روانشناسی و رواندرمانگری برای فضا
۱ دی, ۱۴۰۰    |  کتابها چه میگویندبسیاری از ما حداقل نام گرایشهای متنوع روانشناسی را شنیدهایم و برخی از ما در این حوزه دانش بیشتری هم داریم. اما شاید افراد زیادی ندانند که روانشناسی فضا و رواندرمانگری فضا یکی از گرایشهای روانشناسی است که در سالهای اخیر مطرح شده و به تدریج در حال گسترش است و حتی کتابهایی هم در این زمینه وجود دارد:
شاید برایتان این سوال مطرح شود که در روانشناسی فضا چه بحثهایی مطرح میشود.
تنش و استرس در فضا، روش تحقیقهای روانشناسی در فضا، ناهمگن بودن فرهنگی در تیمهای فضایی، مدیریت ارتباط میان فضانوردان و تیم پشتیبانی روی زمین، فیزیولوژی فضا، خواب و کمخوابی در فضا، تأثیر مأموریتهای طولانی بر صفات شخصیتی و ویژگیهای رفتاری، تغییر قدرت شناختی مغز در فضا، تغییر خلق در فضا، انگیزههای فضانوردان و انگیزش آنها، رهبری تیمهای فضایی و طراحی محیط کار در فضا از جمله موضوعاتی هستند که در روانشناسی فضا به آنها پرداخته میشود.
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سیاستمداران چه زمانی شگفتزده میشوند؟
۲۹ آذر, ۱۴۰۰    |  نقل قولشارل دو گل جملهٔ جالبی درباره سیاستمداران دارد:
«از آنجا که یک سیاستمدار هیچوقت حرفی را که میزند باور ندارد،
وقتی دیگران حرفش را جدی میگیرند شگفتزده میشود.»
ریچارد فاینمن در برابر آگهی درگذشتاش
۲۷ آذر, ۱۴۰۰    |  نقل قولریچارد فاینمن را به دقت کلامی میشناختند. چنانکه میگویند روی تکتک جملههای نوشتهاش فکر میکرد و پس از بارها بازنویسی، در نهایت هم آنها به عنوان «نکاتی شتابزده» توصیف میکرد تا نشان دهد هنوز با استانداردی که مد نظر اوست فاصله دارند.
آخرین روزهایی که فایمن در بستر مرگ بود و همه – از جمله خودش – میدانستند که مدت زیادی زنده نمیماند، آگهی درگذشتاش را پیش او آوردند و از او پرسیدند آیا دوست دارد متن آگهی را بخواند؟ [و احتمالاً ویرایش کند؟]
شاید انتظار ما این باشد که فردی چنان حساس و دقیق، از چنین فرصتی به شدت استقبال کند. اما فاینمن با شوخطبعی همیشگیاش گفت: «فکر میکنم ایدهٔ خوبی نیست که آدم این متن را پیش از زمان خودش بخواند. چون حس سوپرایز و شگفتزدگیاش از بین میرود.» (+)
به عنوان یک تجربه ذهنی لحظهای خود را جای فاینمن بگذارید. آیا متن را میخواندید؟ یا ترجیح میدادید نخوانده باقی بماند و از محتویاتش خبر نداشته باشید؟
بسیاری از حرفهایی که ما را حتی برای لحظاتی به یاد پایان زندگیمان میاندازند، میتوانند به نوعی کیفیت لحظات زنده بودمان را بیشتر کنند. اگر شما هم با این گزاره موافق هستید، فرصت خوبی است تا به یکی از مطالب متمم که در قالب دعوت به گفتگو مطرح شده سر بزنید و بحثهای مطرح شده در آنجا را بخوانید:
امید به زندگی | آیا به مرگ فکر میکنید؟
دربارهٔ اتاق خلوت | از کتاب آسایش مت هیگ
۲۵ آذر, ۱۴۰۰    |  کتابها چه میگویند, نقل قولکتابهای مت هیگ ساده و سبک هستند. اما کتاب آسایش (Comfort Book) سبکترین آنهاست. مجموعهای پراکنده از یادداشتها و جملههای کوتاه که خوانندهٔ امروزی انتظار دارد آنها را در حد چند توییت یا کپشن پستهای اینستاگرامی ببیند و نه در قامت یک کتاب.
با این حال، برخی از جملههای کتاب آسایش ممکن است نکات ارزشمندی را برای ما یادآوری یا تداعی کنند. به عنوان مثال در بخشی از کتاب آسایش با عنوان «The gaps of life» چنین میخوانیم:
«اگر اشیاء داخل اتاقی را یک به یک برداریم و بیرون بگذاریم، دو چیز روی میدهد. نخستین مورد واضح است؛ دلتنگ برخی از اشیائی میشوید که از خود دور کردهاید. اما مورد دوم این است که آنچه باقی مانده، بیش از هر زمان دیگری به چشم میآید. توجه شما روی آنها متمرکز میشود. احتمال اینکه کتابهای مانده روی طاقچه را بخوانید بیشتر میشود. قدر صندلیهای باقیمانده را هم بیشتر میدانید. اگر تختهٔ شطرنجی در اتاق باشد، احتمال شطرنج بازی کردنتان بیشتر میشود.
وقتی چیزهایی از ما گرفته میشود، آنچه میماند ارج بیشتری خواهد یافت. باقیماندهها نهتنها بیشتر به چشم میآیند، بلکه شدت حضورشان نیز بیشتر میشود. آنچه در گستردگی از دست میرود، در قالب عمق بیشتر جبران خواهد شد.»
اگر علاقه دارید از مت هیگ بیشتر بخوانید، میتوانید به معرفی کتاب انسانها در متمم مراجعه کنید که در قالب پاراگراف فارسی ارائه شده است:
ایلان ماسک به عنوان چهره سال ۲۰۲۱ نشریه تایم
۲۳ آذر, ۱۴۰۰    |  صنایع جهاننشریه تایم ایلان ماسک را به عنوان چهره سال ۲۰۲۱ انتخاب کرد (+).
فهرست نکاتی که تایم دربارهٔ ماسک مطرح کرده طولانی است و از جملهٔ آنها میتوان به توسعه و ترویج خودروهای الکتریکی، تلاش برای رساندن پای انسان به مریخ و تأثیرگذاری روی رسانهها و بازارهای سهام اشاره کرد.
انتخاب ماسک به عنوان چهره سال برای بسیاری از رسانههای جهان چندان غیرمنتظره نبوده. اما برخی نشریات چپ مانند گاردین هم از این فرصت استفاده کرده و سیاستهای چپگرایانهٔ خود را روی این موج خبری سوار کردهاند. گاردین میگوید تایم انتخاب بسیار بدی انجام داده است. چون ماسک در مقابل سیاستهای مالیاتی و اتحادیههای کارگری موضع مطلوبی ندارد (+). گاردین البته علاوه بر نقد چپگرایانهاش، به مواضع نامناسب و غیرقابل دفاع ماسک دربارهٔ کرونا هم اشاره میکند تا مخاطبان بیشتری با نقدش همراه شوند.

ایلان ماسک در یکی از مراسمهای شرکت حفاریاش – عکس از Joshua Lott
تایم همزمان صفتهای دلقک، نابغه، صنعتگر و شومن را برای ماسک به کار برده و تأکید کرده که مانند همیشه، تایم چهرههایی را به عنوان چهرهٔ سال انتخاب میکند که تأثیرگذار بودهاند؛ مستقل از اینکه این تأثیرگذاری خوب یا بد باشد.
تایم در بخشی از مقالهٔ خود از رابرت زوربین عضو انجمن مریخ نقل میکند که اگر ماسک روزی شکست بخورد، یکی از علتهای شکست او میتواند «غرور و نشنیدن انتقادات دیگران» باشد. زوربین در ادامه میگوید: «به هر حال ماسک را معمولاً به خِرَد نمیشناسند و غالباً نبوغ واژهای است که او را با آن توصیف میکنند.»
شاید برایتان جالب باشد که بدانید تایم هیلتر را در سال ۱۹۳۸ به عنوان چهرهٔ سال اعلام کرده و استالین رو دو بار در سالهای ۱۹۳۹ و ۱۹۴۲ به عنوان تأثیرگذارترین چهرهٔ سال – باز هم مستقل از مثبت یا منفی بودن تأثیراتشان – انتخاب کرده است.
اما غیرانسانیترین انتخاب تایم، در سال ۱۹۸۲ انجام شده است. سالی که اساساً هیچ انسانی روی جلد تایم قرار نگرفت و «کامپیوتر» به عنوان چهرهٔ سال انتخاب شد.
ما در متمم شرکت نورالینک را که یکی از ایدههای مهم ایلان ماسک و احتمالاً شکلدهندهٔ آیندهٔ ارتباط انسانهاست معرفی کردهایم. شرکتی که میکوشد ابزارها و تکنولوژیهایی را برای اتصال مستقیم کامپیوتر به مغز انسان خلق کند و توسعه دهد. فرصت خوبی است تا این درس را در متمم بخوانید:
تفاوت انگلیسی بریتیش و امریکن | نوح وبستر به دنبال سادگی بود
۲۰ آذر, ۱۴۰۰    |  زبان انگلیسی, کلماتسبک نگارش زبان انگلیسی تا حدود دو قرن پیش یکپارچه نبود و افراد و فرهنگهای مختلف سلیقهٔ خود را در آن دخیل میکردند. قرن نوزدهم را میتوان شروع دورهای دانست که نویسندگان کوشیدند به خط انگلیسی سر و سامان دهند.
البته این کار نه با بودجههای دولتی و تأسیس فرهنگستانها، بلکه با زحمت صاحبنظران و اندیشمندانی شروع شد که دغدغهٔ زبان و رسمالخط داشتند.
در قلمرو بریتانیا اغلب واژهنامهها به سمت دیکشنری ساموئل جانسون (اولین انتشار: ۱۷۵۵) رفتند. جانسون با توجه به این واقعیت که زبان انگلیسی در آلمانی و فرانسوی ریشه دارد، دیکتههای پیچیدهٔ این زبانها را پذیرفت. برای مدل ذهنی فرانسوی که در نگارش کلمات حرفهای بسیاری به کار میبرند و تعداد کمی را میخوانند (پژو را با Peugeot مقایسه کنید) پذیرش این موضوع که در Colour یک حرف u بیخاصیت باشد چندان دشوار نیست.
اما نوح وبستر – کسی که او را با موسسهٔ Merriam Webster میشناسیم – به اصلاح رسمالخط علاقه داشت.
- چرا باید زندان را به شکل gaol بنویسیم و «جِیل» بخوانیم؟ منطقیتر است آن را به شکل Jail بنویسیم.
- حرف k در آخر publick کاملاً اضافی است. راحتتر است این کلمه و کلمات مشابه را به صورت public بنویسیم.
- وقتی traveling کاملاً منظور را میرساند و تلفظ آن هم مشخص است، نوشتن به صورت travelling ضرورت ندارد.
- چرا colour و favour را با u اضافه بنویسیم؟ وقتی این حرف خوانده نمیشود، color و favor منطقیتر است.
امروزه افراد بسیاری از تلاشهای وبستر که به عنوان Spelling Reform شناخته میشود اطلاع ندارند. اما حاصل کار وبستر، یک رسمالخط شفاف و نسبتاً یکپارچه در انگلیسی آمریکایی است که خواندن و نوشتن را – نسبت به انگلیسی بریتیش – سادهتر کرده است.
ما در درس فعل cancel از سلسله درسهای افعال پرکاربرد انگلیسی صرفاً در یک جمله توضیح دادیم که cancelled نگارش بریتیش و canceled نگارش آمریکایی است. اما به داستان پشت آن اشاره نکردیم. امیدواریم این مطلب کوتاه انگیزهٔ شما را برای مطالعه دربارهٔ جنبشهای اصلاح نگارش (چه در فارسی و چه انگلیسی) بیشتر کند.