ویژگی‌های یک نویسندهٔ حرفه‌ای

«ویژگی‌های یک نویسندهٔ درجه یک را نمی‌توان توصیف کرد؛

آن‌ها را صرفاً‌ می‌توان تجربه کرد.

اتفاقاً همین ویژگی‌های تعریف‌ناپذیر هستند که از یک فرد، نویسنده‌ای درجه یک می‌سازند.»

ویلا کتر | Willa Cather

چالش نوشتن

#نقل قول #توسعه فردی #نوشتن

سرنوشت ایستگاه فضایی بین‌المللی: خواهد سوخت

پایان برخی پروژه‌ها بسیار هیجان‌انگیز و حماسی است. اما ظاهراً ایستگاه فضایی بین‌المللی از جملهٔ این پروژه‌ها نیست.

ایستگاه فضایی بین‌المللی (ISS) حدود بیست سال است که روزانه نزدیک به ۱۶ بار دور کرهٔ زمین می‌چرخد. این ایستگاه که با همکاری مشترک آمریکا، روسیه،‌ اتحادیه اروپا، ژاپن و کانادا ساخته و اداره شده است، از ابتدا قرار بود حدود ۱۵ سال کار کند. اما اکنون عمر آن از بیست سال گذشته و برآوردها می‌گویند که بین سال‌های ۲۰۲۸ تا ۲۰۳۰ (یعنی دو برابر پیش‌بینی اولیه) به پایان عمر خود خواهد رسید.

ایستگاه بین المللی فضایی

ایستگاه بین‌المللی فضایی بیش از ۴۰۰ تن وزن دارد و برای توصیف ابعادش معمولاً آن را با طول یک زمین فوتبال مقایسه می‌کنند.

موزه‌های فضایی دنیا بر این باور بودند که پس از پایان مأموریت ISS هر کدام می‌توانند بخش‌هایی از آن را نگهداری کنند و به نمایش بگذارند. خصوصاً‌ این‌که بخش قابل‌توجهی از ISS در فضا مونتاژ شد و جدا شدن بخش‌هایی از آن و بازگرداندن آن‌ها به زمین چندان دور از ذهن نبود.

اما اکنون بر اساس آن‌چه از ناسا به گوش می‌رسد، ایستگاه بین‌المللی فضایی قرار است به شکل کنترل شده وارد جو زمین شود و بسوزد؛ همان سرنوشتی که بسیاری از اجرام آسمانی هنگام ورود به اتمسفر زمین تجربه می‌کنند (+/+/+).

البته جرم و حجم ایستگاه فضایی در حدی زیاد است که نمی‌شود انتظار داشت به شکل کامل قبل از رسیدن به سطح زمین بسوزد. بنابراین احتمالاً ناسا مانند بسیاری از پروژه‌های دیگر مسیر سقوط را به شکلی طراحی خواهد کرد که به نقطه‌ای دور در اقیانوس آرام ختم شود. نقطه‌ای که با نام نمو (NEMO) شناخته می‌شود.

سوخت ایستگاه فضایی

ایستگاه فضایی از موادی مانند UDMH (دی‌متیل‌هیدرازین نامتقارن) و N2O4 (دیتروژن تتروکسید) استفاده می‌کند.

ممکن است با خود بگویید مگر حرکت در خلاء هم به سوخت نیاز دارد؟ ماجرا این است که در ارتفاعی که ایستگاه فضایی حرکت می‌کند، خلاء کامل نیست و باید چند وقت یک بار، با استفاده از سوخت، سرعتِ کاهش‌یافته را جبران کند. مصرف سالانهٔ سوخت ایستگاه فضایی حدود ۸/۵ تن بوده است. اما ناسا کوشیده با افزایش ارتفاع چرخش ایستگاه فضایی، اصطکاک با مولکول‌های هوا را کاهش داده و مصرف سوخت ایستگاه فضایی را به کمتر از نصف این مقدار برساند (+).

اگر با نقطهٔ نمو آشنا نیستید، می‌توانید یکی از زنگ تفریح‌های متمم را که به این نقطه پرداخته بخوانید و ببینید:

نقطه نمو

#نجوم

اشتباه در مسیر اشتباه

«موفقیت گاهی حاصل یک گام اشتباه در یک مسیر اشتباه است.»

این حرفی است که ال برنشتاین مطرح می‌کند؛ البته با زبانی دیگر و در قالب کلماتی متفاوت (+).

گاهی در کار و زندگی چنان مسیر و مقصد خود را اشتباه انتخاب می‌کنیم که تنها بخت ما برای موفقیت این است که بر اساس یک قضاوت و تحلیل اشتباه، گامی اشتباه در آن مسیر برداریم.

به عنوان مثال، خانهٔ نامناسبی را برای خرید انتخاب می‌کنیم. اما اشتباه ما در مذاکره باعث می‌شود جلسه به هم بخورد و گرفتار آن خانه نشویم.

یا تصمیم می‌گیریم در مصاحبهٔ شغلی شرکتی که مناسب ما نیست شرکت کنیم، اما تأخیر در رسیدن به جلسه باعث می‌شود که ما را کنار بگذارند و جلسهٔ مصاحبه برگزار نشود.

یا زیر فشار مشکلات عمیق زندگی خود به دنبال یک سمینار انگیزشی می‌گردیم تا کمی حال‌مان خوب شود، اما به علت یک قضاوت اشتباه دربارهٔ سخنران، در یک سمینار علمی و معتبر شرکت می‌کنیم و راهی دورتر و دشوارتر اما اثربخش‌تر پیش روی ما قرار می‌گیرد.

گام اشتباه در مسیر اشتباه گاهی می‌تواند به اتفاق‌های خوب منجر شود، اما همیشه چنین نیست. و نگران‌کننده این است که گاهی متوجه نمی‌شویم به دست آوردن نتیجهٔ مثبت یا دور ماندن از نتیجهٔ منفی، صرفاً ناشی از اشتباه ما بوده است.

به همین علت معمولاً در تصمیم گیری توصیه می‌‌کنند که مراقب باشید «نتیجه‌های خوب» را با «تصمیم‌های خوب» اشتباه نگیرید. چنین اشتباهی می‌تواند اعتماد به نفس کاذب ایجاد کند و در بلندمدت به ما آسیب بزند.

تصمیم گیری

تصمیم درست لزوماً به نتیجه درست منتهی نمی‌شود

#تصمیم گیری #توسعه فردی

تبلیغات‌چی‌ها | وقتی ژیلت به دستگاه دروغ سنج متوسل می‌شود

فعالان صنعت تبلیغات معمولاً علاقه دارند نام‌شان با واژهٔ خلاقیت گره بخورد. این آرزو چندان هم بی‌ربط نیست و همهٔ ما نمونه‌هایی از کاربرد خلاقیت در تبلیغات را دیده‌ایم و به خاطر داریم.

اما برخی از تبلیغات‌چی‌ها را با ویژگی دیگری هم می‌توان شناخت: حرص در متوسل شدن به هر ابزار مربوط و نامربوط برای ترغیب یا فریب مشتری.

یکی از نمونه‌های کلاسیک در این مورد، تبلیغ ژیلت با تکیه بر دستگاه دروغ سنج است.

در نیمهٔ اول قرن بیستم، زمانی که ویلیام مولتون مارستون یکی از نخستین دستگا‌های دروغ سنج را ساخت، ایدهٔ جالبی به ذهنش رسید. او با خود گفت: برای این‌که بگوییم ژیلت بهتر از تیغ‌های رقیب است، نمی‌توانیم به گفته‌های مردان استناد کنیم. آن‌ها بر قضاوت‌های ذهنی و عادت‌های رفتاری خود تکیه می‌کنند و فرضاً اگر کسی سال‌ها از بیک استفاده کرده باشد، این عادت باعث می‌شود که نتواند بهتر بودن تیغ ژیلت را بپذیرد.

مارستون پروژه‌ای را طراحی کرد که هم‌زمان بتواند به شهرت خودش، شهرت دستگاه دروغ سنج و البته فروش ژیلت کمک کند. او از مردان می‌خواست که با تیغ ژیلت و تیغ‌های دیگر اصلاح کنند و هم‌زمان نشانه‌های بیولوژیک هیجانات آن‌ها را با دستگاه دروغ سنج خود ثبت می‌کرد.

او نهایتاً گزارش داد که: مردان هنگام اصلاح با ژیلت «حال» بهتری دارند!

برای دیدن نسخهٔ‌ با کیفیت آگهی ژیلت می‌توانید روی تصویر کلیک کنید:

دستگاه دروغ سنج و تیغ ژیلت

ایدهٔ مارستون واقعاً سر و صدا کرد و جامعهٔ آمریکا به آن توجه کردند.

ما نمی‌دانیم مارستون در‌ آن زمان چقدر به ایده‌اش باور داشت. اما این را مطمئن هستیم که ژیلت حرف‌های مارستون را باور کرده‌ بود. چون بعداً برای اثبات ادعای بهتر بودن تیغ‌هایش از جان لارسون (John Larson) خواست همان آزمایش را تکرار کند.

لارسون هر چه تلاش کرد نتوانست نتایج مارستون را به دست بیاورد و برتری تیغ ژیلت (و اساساً تفاوت استفاده از تیغ‌های مختلف در دستگاه دروغ سنج)‌ را ثابت کند. مارستون که نمی‌خواست شهرت خودش و دستگاهش آسیب ببیند از لارسون خواست در ازاء دریافت بخشی از ۳۰۰۰۰ دلار دستمزد پروژهٔ قبلی، نتایج آزمایش را دستکاری کند و بگوید که به همان نتایج مارستون رسیده است (+).

لو رفتن این پیشنهاد باعث شد مارستون و دستگاه دروغ سنج او از مرکز توجه خارج شوند و او به سراغ کار دیگری رفت. کاری که شهرت بیشتری برایش به ارمغان آورد: نوشتن داستان‌ زن شگفت انگیز یا واندر وومن. شخصیتی که در کنار بتمن و سوپرمن به یکی از ابرقهرمان‌های سه‌گانهٔ دی سی کامیکس تبدیل شد.

دو مطلب پیشنهادی از متمم و پاسخ‌نامه:

ویلیام مولتون مارستون کیست؟

تست دیسک (آیا تست دیسک بر اساس کتاب مارستون طراحی شده؟)

#تبلیغات

پریسکوپ چیست؟ | داستان ساخت پریسکوپ از جنگ جهانی اول تا گوشی‌های امروزی

این روزها در مشخصات برخی از گوشی‌های هوشمند عبارت «مجهز به دوربین پریسکوپی» را می‌بینیم.

ممکن است از خودتان پرسیده باشید که پریسکوپ چیست و در چه مواردی استفاده می‌شود؟ حتی اگر هم کارکرد پریسکوپ را از دوران مدرسه به خاطر داشته باشید، ممکن است این سوال برایتان ایجاد شود که دوربین پریسکوپی در موبایل‌ها به چه کار می‌آید و چه خاصیتی دارد؟

پریسکوپ (Persicope) که آن را در فارسی به پیرابین (دستگاهی که پیرامون را می‌بیند) ترجمه کرده‌اند تقریباً ساختاری شبیه شکل زیر دارد:

پریسکوپ چیست؟‌ شکل پریسکوپ

پیرابین یا همان پریسکوپ در ساده‌ترین شکل آن از دو آینه با زاویهٔ ۴۵ درجه استفاده می‌کند و با انعکاس پرتوها ابزاری می‌سازد که به کمک آن می‌توان اشیائی را که در اتفاع متفاوتی از چشم قرار دارد مشاهده کرد.

اگر چه ظاهراً ابزارهایی با کارکرد پریسکوپ از قرن هفدهم وجود داشته‌اند، اما می‌گویند ساخت پریسکوپ و استفادهٔ گسترده از‌ انواع پریسکوپ به جنگ جهانی اول باز می‌گردد. بروس واکر، نویسندهٔ کتاب طراحی سیستم‌های بصری، یک فصل از کتاب خود را صرفاً به پریسکوپ‌ها اختصاص داده است (+). اگر قصد تحقیق درباره پریسکوپ داشته باشید، این کتاب می‌تواند نقطهٔ شروع خوبی باشد.

او پس از شرح کاملی دربارهٔ این که پریسکوپ چگونه کار می‌کند، چنین گزارش می‌دهد که زیردریایی‌ها در جنگ جهانی اول استفاده‌کنندهٔ اصلی پریسکوپ‌ها بوده‌اند. پریسکوپ به نوعی چشم زیردریایی بوده و  پریسکوپ‌ها به سربازان داخل زیردریایی کمک می‌کرده‌اند کشتی‌ها و آرایش نیروهای دشمن را در سطح آب ببینند. چنان‌که واکر نقل می‌کند، این پریسکوپ‌ها گاهی تا ۱۲ متر بالاتر از سطح چشم (محل استقرار سرباز در زیردریایی) را رصد می‌‌کرده‌اند.

اما ایدهٔ پریسکوپ در موبایل به چه کار می‌آید؟

کسانی که در سال‌های اخیر از موبایل استفاده می‌کنند، دو خواستهٔ متعارض دارند. آن‌ها از یک سو می‌خواهند موبایل‌ها نازک‌تر و کم‌حجم‌تر (و به تبع آن سبک‌تر) شوند.

از سوی دیگر مدام انتظار دارند دوربین‌های موبایل کیفیت بهتری داشته باشند و توانایی تفکیک نقاط و قدرت زوم اپتیکال آن‌ها بیشتر شود. برای این‌کار چاره‌ای نیست جز این‌که طول دوربین بیشتر شود (هم برای این‌که تعداد و فاصلهٔ لنزها بتواند بیشتر شود و هم برای این‌که فضای بیشتری برای حرکت‌ اجزای دوربین وجود داشته باشد).

طراحی پریسکوپی توانسته به تأمین هم‌زمان این دو خواستهٔ متعارض کمک کند.

دوربین های پریسکوپی در موبایل‌های جدید بر خلاف موبایل‌های قدیمی در طول موبایل قرار گرفته‌اند و نه هم‌راستا با ضخامت آن. اما لنز در نهایت عمود بر جهت دوربین قرار می‌گیرد. بنابراین با ایده‌ای شبیه آينه پریسکوپ می‌توان مسیر نور و تصویر را ۹۰ درجه تغییر داد و تصویری را که لنز موبایل می‌بیند به سنسور دوربین رساند.

این نیاز جدید باعث شده که دوباره ما اصطلاح پریسکوپ را که سال‌ها به فراموشی سپرده شده بود، بشنویم و بخوانیم.

شکل پریسکوپ

#تکنولوژی

آنفولانزای اسپانیایی | آنفولانزایی که اسپانیایی نبود

رواج بیماری کرونا در دنیا، بار دیگر بخشی از تاریخ را برای ما زنده کرد: آنفولانزای اسپانیایی در اوایل قرن بیستم و میلیون‌ها نفر که قربانی آن شدند.

البته این آنفولانزا از اسپانیا آغاز نشد. بلکه قبل از اسپانیا کشورهای متعددی گرفتار آن شدند. اما به علت این‌که درگیر جنگ بودند، ترجیح می‌دادند این خبر را سرّی نگه دارند و افشا نکنند تا فضای جنگ از آن تأثیر نگیرد.

اسپانیا به علت این‌که درگیر جنگ نبود، نخستین کشوری بود که این همه‌گیری را گزارش داد و همین باعث شد که آن بیماری، آنفولانزای اسپانیایی نام بگیرد (+).

آنفولانزای اسپانیایی، جدا از همهٔ آموخته‌های حوزهٔ سلامت، در مدیریت هم درس مهمی دارد: «جنگ و قدرت‌طلبی سیاستمداران، سلامت مردم را از اولویت خارج می‌کند.»

آنفولانزای اسپانیایی

عکس مربوط به سال ۱۹۱۸ در شیکاگو آمریکاست (منبع عکس).

مطلب پیشنهادی از متمم (از مجموعهٔ زنگ تفریح):

موزه کرونا

#تاریخ #کرونا #سیاست

عادت سحرخیزی | این روزها به اندازهٔ قبل طرفدار ندارد

«سحرخیز باش تا کامروا باشی»

ضرب‌المثلی که هنوز هم گفته و شنیده می‌شود. برخی از کتاب‌های مدیریت زمان و بهره وری هم چنین توصیه‌ای را تکرار می‌کنند و خوانندگان نیز از کتاب‌هایی مثل «باشگاه پنج صبحی‌ها» استقبال می‌کنند.

هنری دیوید ثورو هم در بخشی از یادداشت‌های خود (Journals) که در ماه ژوئن سال ۱۸۵۰ نوشته شده، این توصیه را در قالب تصویری جالب  ترسیم کرده است:

«عادت سحرخیزی را در خود پرورش بده و تثبیت کن. کار پخته‌ای نیست که انسان برای مدت طولانی سر خود را هم‌‌ارتفاع پای خود قرار دهد.»

در این‌که خواب زیاد و افراطی می‌تواند مصداق تنبلی و حتی نشانهٔ بیماری و افسردگی باشد بحثی نیست. اما به نظر می‌رسد که توصیهٔ افراطی به کم‌خوابی و نیز اصرار بر زود بیدار شدن، برای همه‌کس و در همه‌جا صحیح نیست.

امروزه هم با اثرات و مضرات بی‌خوابی بیشتر آشنا شده‌ایم و هم می‌دانیم که قرار نیست همه روزها کار کنند و شب‌ها بخوابند. شاید این نوع توصیه‌های بی‌قید و شرط، بیشتر مربوط به دورانی باشند که کارهای فیزیکی، صنعتی و کشاورزی، بخش بزرگی از زمان انسان‌ها را به خود اختصاص می‌داد.

سبک زندگی

دو درس زیر هم در متمم به نوعی مکمل این بحث محسوب می‌شوند:

عوارض کم خوابی

آدم صبح هستید یا آدم شب؟

#سلامت #سبک زندگی

 

هیچ‌کس کار بی‌معنی انجام نمی‌دهد

هیچ‌کس با تمام وجود درگیر یک کار بی‌معنی نمی‌شود.
پس اگر معتقدید کسی را دیده‌اید که
کاری بی‌معنی انجام می‌دهد،
دوباره فکر کنید
و بکوشید درک کنید آن کار برای او چه معنایی دارد.

«هنری جنکینز»

مدل ذهنی | شخصیت شناسی

شاید به ظاهر ارتباط کاملاً مستقیم و نزدیکی وجود نداشته باشد، اما اگر جملهٔ جنکینز ذهن‌تان را درگیر می‌کند، فرصت خوبی است تا چند جمله از کتاب فلسفه ملال را هم در پاراگراف فارسی متمم بخوانید:

فلسفه ملال

#نقل قول

جامعهٔ مُرده‌ها و بیکارها

جامعه‌ای که در آن بیشتر مردم
کار و زندگی خود را
بر اساس فشارهای اجتماعی و اقتصادی
و بی‌توجه به استعدادها و علایق‌شان انتخاب می‌کنند،
جامعهٔ مردگان و بیکارهاست.

استعدادیابی | مسیر شغلی

#توسعه فردی #استعدادیابی

حذف سریال پهلوانان از IMDb | در دعوای دو نفر سهم نفر سوم همیشه مشت نیست!

استفاده جمعی از ایرانیان از تکنیک «یورش به جای کوشش» بار دیگر خبرساز شده است. این بار با هجوم بخشی از کاربران ایرانی به IMDb سریال پهلوانان با امتیاز ۱۰ از ۱۰ به بهترین محصول تاریخ سینمای جهان تبدیل شد.

برخی سایت‌های ایرانی ابتدا هیجان‌زده این خبر را اعلام کردند و حتی از احتمال ترجمهٔ این سریال به انگلیسی و پخش آن از نتفلیکس سخن گفتند، برخی دیگر هم این اتفاق را نقد کردند (+/+/+/+).

در نهایت پس از مدتی IMDb رتبه‌بندی این سریال را حذف کرد و اکنون در عین این‌که سایت IMDb اعلام می‌کند چند هزار نفر به سریال رأی داده و دربارهٔ آن نظر داده‌اند، در صفحهٔ اصلی سریال، عبارت «Not Rated» را قرار داده است (+/+).

البته «هجوم ایرانی» معروف‌ترین و بزرگ‌ترین حمله به IMDb نیست. چنان‌که دارن مونی در فصل ششم کتاب «مطالعهٔ انتقادی آثار کریستوفر نولان» نقل می‌کند، بزرگ‌ترین حمله به IMDb به رقابت میان طرفداران شوالیهٔ تاریکی (Dark Knight) و پدرخوانده (Godfather) باز می‌گردد (+). بیش از یک دهه قبل، طرفداران این دو محصول وارد رقابتی سهمگین شدند و هر یک گفتند تمام تلاش خود را به کار می‌گیرند تا محصول دیگر را در IMDb دفن کنند.

برای انجام این کار، هر گروه به فیلم مورد علاقهٔ طرف مقابل امتیاز یک از ده داد و نهایتاً هر دو گروه به هدف خود رسیدند: هر دو فیلم زیر فیلم رستگاری در شاوشنک دفن شدند! به عبارت دیگر، برندهٔ دعوا و رقابت سنگین این دو فیلم، این بود که تاج و تخت از هر دو آن‌ها گرفته شد و رستگاری در شاوشنک جای آن‌ها را گرفت.

با مرور تاریخچهٔ توسعهٔ پلتفرم‌ها به نتیجه می‌رسیم که هر پلتفرمی بعد از گذراندن مراحل اولیهٔ چرخهٔ عمر، با چالش فریبکاری‌ها و تقلب‌های کاربران روبه‌رو می‌شود و یکی از میدان‌های رقابت میان پلتفرم‌ها، توانایی تشخیص تقلب‌هاست.

اگر گوگل توانسته به عنوان موتور جستجوی قدرتمند باقی بماند، یکی از علت‌ها را باید توانایی گوگل در طراحی الگوریتم‌هایی برای مهار متقلبین دانست.

این‌که امروز Friendster بزرگ‌ترین شبکه اجتماعی زمان ما نیست و حتی ممکن است شما اسمش را نشنیده باشید، علت‌های متعددی دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها ناتوانی در تشخیص تقلب‌ها و اکانت‌های Fake است؛ پدیده‌ای که در زمان خودش به Fakesters شناخته می‌شد (+).

طراحان یک پلتفرم، به محض این‌که از گام‌های اولیهٔ رشد، جان سالم به در بردند، باید به روش‌های تقلب و شکسته‌شدن قواعد پلتفرم فکر کنند و برای آن چاره بیندیشند. وگرنه بعید است بتوانند برای مدت طولانی دوام بیاورند.

البته این رویدادها درس دیگری هم برای کاربران فضای دیجیتال دارد: آن‌چه در پلتفرم‌ها می‌بینیم و می‌خوانیم، لزوماً معتبرترین قضاوت نیست. بلکه قضاوتی است که «گروهی از کاربران» بر اساس انگیزه‌ها و عواملی که آن‌ها را نمی‌شناسیم و نمی‌دانیم، روی آن توافق کرده‌اند.

پلتفرم چیست؟ |‌ تفکر نقادانه

#سواد دیجیتال #تفکر نقاد #پلتفرمها