ما تقریباً چیزی از این دنیا نمیبینیم
۱۲ بهمن, ۱۴۰۰    |  نقل قول«سیستم ادراکی انسان به شکلی رشد و تکامل یافته است که صرفاً میتواند اشیاء با سایز متوسط را درک کند و بفهمد؛ یعنی چیزهایی که ابعادشان در محدودهٔ اتم تا سیارهها قرار میگیرد.»
این جمله بخشی از یکی از مقالات ملتزوف و مور است که در سال ۲۰۰۰ برای کتابی که به تواناییهای ذهنی کودکان میپردازد نوشته شده است (+).
اگر عبارت «اشیاء با سایز متوسط» را حذف کنیم، یا آن عبارت را نگه داریم و توضیح پایان جمله را حذف کنیم، دیگر جمله تکاندهنده نخواهد بود. اما وقتی ملتزوف از عبارت «اشیاء با سایز متوسط» استفاده میکند و در ادامه توضیح میدهد که منظورش چیزهایی در محدودهٔ اتم تا سیارات است، تازه میفهمیم که با تذکر تکاندهندهای روبهرو شدهایم.
بله. دنیا در مقیاس زیر-اتمی و فرا-سیارهای هم وجود دارد و آنچه ما میبینیم، بخش کوچکی از آن است. بگذریم از اینکه بسیاری از ما در درک همین محدوده هم ضعیف هستیم و جهانمان به فضایی بسیار کوچکتر – از مورچه تا ماهواره – محدود میشود.
همین محدودیت ادراک (Limitation in Perception) را در قلمرو زمان و در زنجیرهٔ علیت هم داریم. مثلاً در قلمرو اقتصادی تصمیمی میگیریم و اثرات اجتماعی یا امنیتی آن را نمیبینیم. یا در قلمرو فرهنگ تصمیم میگیریم و اثرات آن را بر حوزهٔ اشتغال فراموش میکنیم.
تفکر سیستمی دانشی است که قرار است به ما کمک کند بخشی از این محدودیت ادراکی را کاهش دهیم.
برای کسی که فرصت و حوصلهٔ مطالعهٔ کامل درسهای تفکر سیستمی را ندارد، مطالعهٔ درس اثر مار کبرا به تنهایی میتواند اقدامی ارزشمند باشد.
اما پیش از اینکه به سراغ آن درسها بروید، یک بار دیگر جملهٔ ملتزوف و مور را با هم بخوانیم:
این تویوتا دیگر آن تویوتا نیست
۱۰ بهمن, ۱۴۰۰    |  صنایع جهان, صنعت خودروخبر بسیار ساده بود (+): «تویوتا مانند قبل، پرفروشترین خودرو جهان شد و فولکس واگن همچنان عقب ماند و در جایگاه دوم قرار گرفت.»
در سال ۲۰۲۱ و در دوران همهگیری #کرونا تویوتا توانست تعداد خودروهای تولیدی خود را حدود ۱۰٪ افزایش دهد. در حالی که تعداد خودروهای تولیدی فولکس واگن ۵٪ کاهش یافت. بنابراین میتوان گفت شکاف بین تویوتا و فولکس واگن در سال ۲۰۲۱ عمیقتر شد.
فولکس واگن تنها شرکتی نبود که در دوران کرونا آسیب دید. توقف فعالیت کارخانهها و کاهش ساعت کار آنها در جنوب شرق آسیا باعث شد سراسر جهان با کمبود تراشههای الکترونیکی مواجه شود. چنانکه BMW ناگزیر بخشی از خودروهای خود را بدون صفحه نمایش لمسی عرضه کرد!
اما چرا فشار کرونا تویوتا را کمتر از خودروسازان دیگر آزار داد؟
ماجرا به سال ۲۰۱۱ باز میگردد. سالی که ژاپن، زلزله و سونامی شدیدی را تجربه کرد و در پی آن، فاجعهٔ اتمی فوکوشیما هم روی داد. تویوتا از آن زمان متوجه شد که موج جدیدی از ابهامها در دنیا به وجود آمده و باید انبارهای خود را پُرتر از قبل نگه دارد (+).
ما تویوتا را با تولید ناب (Lean Manufacturing) و تلاش برای پایین نگه داشتن موجودی انبار میشناسیم. تصویری که در دههٔ ۹۰ شکل گرفت و هنوز هم در بسیاری از دانشگاههای ایران و جهان تدریس میشود.
اما تویوتای قرن بیستویکم، به نتیجه رسیده که در دنیای جدید، انبارهای پُرتر میتواند مفیدتر باشد. یکی از نگرانیهای تویوتا در تمام این سالها، گرمایش زمین بوده و مدیران تویوتا معتقد بودهاند که گرمایش زمین میتواند طوفانها و زلزلهها و سیلهای پیشبینی نشده ایجاد کند. اگر چه هیچيک از اینها بعد از سال ۲۰۱۱ و در دههٔ اخیر اتفاق نیفتاد، اما سیاست تویوتا و فشار آوردن به تأمینکنندگان برای پر نگه داشتن انبارها، باعث شد تویوتا بهتر بتواند از عهدهٔ بحران پیشبینینشدهای مثل کرونا برآيد.
البته نمیتوان گفت تویوتا از اصول Lean دور شده است. Lean بیشتر بر کاهش اتلاف تأکید میکند و وقتی ابهام داریم، انباشته کردن انبارها دیگر اتلاف محسوب نمیشود.
اما شاید بهتر باشد دانشگاههای ایران و جهان در سالهای پیش رو، هنگام حرف زدن از تویوتا، بیش از تأکید بر برنامههای Just-in-Time و Zero Inventory (موجودی صفر انبار)، دربارهٔ مفهوم Business Continuity Plan (برنامهٔ حفظ پیوستگی کسب و کار در شرایط بحران) صحبت کنند. BCP نام برنامهای است که در سال ۲۰۱۱ آغاز شد و نتیجهاش در سال ۲۰۲۱ تویوتا را از سایر رقبایش جلو انداخت.
توضیح: افزایش سطح انبارها صرفاً یکی از بخشهای BCP است و در آن برنامه بخشهای دیگری مانند تأمین انرژی از منابع مختلف هم مد نظر بوده است.
اگر با مفهوم مدیریت ناب (Lean Management) و تولید ناب (Lean Production) آشنا نیستید، پیشنهاد میکنیم درس مربوط به این موضوع را در متمم بخوانید:
#صنایع جهان #صنعت خودرو #استراتژی
همدلی در انسانها | حرفت را گوش میدهند که…
۹ بهمن, ۱۴۰۰    |  نقل قول«خوب میدانم که بسیاری از انسانها،
اجازه میدهند حرف بزنی و حرفهایت را میشنوند،
و نمایشی از شفقت و همدلی اجرا میکنند،
و در عین حال منتظرند از پیششان بروی تا پشت سرت به تو بخندند.»
این چند جمله بخشی از نمایشنامهٔ کمدی «کلیزیا / Clizia» نوشتهٔ نیکولو ماکیاولی است. متفکری که برخی او را «بدبین به ذات انسان» و برخی دیگر «توصیفکنندهٔ واقعبین طبیعت انسان» میدانند.
مستقل از اینکه کدام توصیف را در مورد ماکیاولی درست بدانیم، جملهٔ او میتواند تلنگر برایمان خوبی باشد. وقتی فردی به ما اعتماد میکند و پیش ما از حال و احوال و نگرانیها و دغدغههایش میگوید، میتوانیم مراقب باشیم که از این اعتماد پشیمان نشود.
در طول زندگی، بارها و بارها این فرصت برایمان پیش میآید که حرف و ادعای ماکیاولی را – حداقل به شکل فردی – نقض کنیم. این فرصت را از دست ندهیم.
همدلی چیست و با همدردی چه تفاوتی دارد؟
در عکس بالا تصویر خانهٔ ماکیاولی را میبینید (منبع).
اثربخشی واکسیناسیون در برابر کرونا | نتایج امیدبخش هستند
۵ بهمن, ۱۴۰۰    |  سلامتنشریهٔ کوارتز هند اعلام کرد موج جدید کرونا در هند صرفاً ۱۰٪ موج قبلی به کادر درمان فشار وارد کرده است. به عبارت دیگر، نرخ بستری در بیمارستان، این بار که واکسیناسیون گسترده انجام شده، ۱۰٪ موج قبلی است (+).
هند تا کنون نزدیک به نیم میلیون نفر از مردم خود را به خاطر کرونا از دست داده و به خاطر تعداد بالای جمعیت، نمونهٔ خوبی برای قضاوت دربارهٔ اثربخشی واکسیناسیون محسوب میشود.
مطلب مرتبط با کرونا در متمم:
جهان پس از کرونا چگونه خواهد بود؟کمی تکان بخورید | بیحرکت بودن خلاقیت را کم میکند
۲۶ دی, ۱۴۰۰    |  سبک زندگی, سلامتاز هزاران سال پیش تا کنون، همواره شنیدهایم که راه رفتن میتواند به بهتر فکر کردن کمک کند. دانشمندان و نویسندگان بسیاری به این نکته اشاره کردهاند که بهترین ایدههایشان هنگام پیادهروی به ذهنشان رسیده است.
تحقیقات هم نشان دادهاند که خلاقیت ما در زمان راه رفتن بیشتر از زمانی است که روی صندلی نشستهایم (+).
اما بر اساس مطالعهٔ دیگری که انجام شده، به نظر میرسد که اصل ماجرا به پیادهروی و معجزهٔ راه رفتن برنمیگردد. بلکه مسئله این است که اگر فرصتهایی برای بدن فراهم شود که حرکتهای سادهٔ فیزیکی انجام دهد و برای مدت طولانی، محدودیت حرکتی (motor restriction) نداشته باشد، توانایی ذهن در تفکر واگرا بیشتر میشود (+).
پس اگر روی صندلی نشستهاید و فضا یا فرصت پیادهروی ندارید، حداقل به ماهیچهها اجازهٔ حرکت بدهید و مراقب باشید که در یک موقعیت مشخص قفل نشوند. تکان دادن پاها، دست و سر و خیره شدن به نقاط مختلف، کارهای سادهای هستند که میتوانند به کمک ذهنتان بیایند.
دروازه جهنم بسته میشود
۲۱ دی, ۱۴۰۰    |  محیط زیست, ویدئورئیسجمهور ترکمنستان دستور داد که دروازهٔ جهنم بسته شود (+).
دروازهٔ جهنم، نام حفرهٔ بزرگی با قطر ۷۰ متر و عمق ۲۰ متر است که در تمام نیم قرن گذشته آتش بزرگی درون آن شعلهور بوده و یکی از جاذبههای توریستی ترکمنستان محسوب میشده است.
حدود پنجاه سال قبل، در زمان اتحاد جماهیر شوروی در این نقطه برای دسترسی به مخازن گاز زیرزمینی حفاری انجام میشده است. آن زمان در اثر یک اشتباه مهندسی، پوستهٔ زمین شکاف خورده و گاز از آن متصاعد شد.
مهندسان برآورد میکردند که این گاز ظرف چند هفته به پایان برسد. اما اکنون حدود نیم قرن است که آتش این آتشکده پابرجاست؛ چندان شدید و برافروخته که مردم محلی آن را دروازهٔ جهنم مینامند.
اکنون به خاطر حفظ منابع طبیعی و نیز حذف اثرات منفی سوختن گازها بر محیط زیست، رئيس جمهور ترکمنستان دستور داده که این حفره به شکلی بسته شود.
برای اینکه درک بهتری از این حفره و مقیاس آن داشته باشید میتوانید فیلم زیر را ببینید:
این کلیپ هم داستان جالبی دارد. رانندهٔ خودرویی که در تصویر میبینید، شخص رئيسجمهور ترکمنستان است. سال ۲۰۱۹ شایعه شده بود که او فوت کرده است. از آنجا که رسانهها در ترکمنستان به شدت کنترل شده هستند، هیچ روشی وجود نداشت که مردم بدانند او واقعاً مرده یا نه.
نهایتاً او با انتشار فیلم انجام حرکت دونات در کنار دروازهٔ جهنم به مردم اعلام کرد که زنده است!
اگر این نوع موضوعات برایتان جالب است پیشنهاد میکنیم مطلب عمیقترین سوراخ روی زمین را هم در متمم بخوانید:
دیوانگی آنقدرها هم کمیاب نیست!
۱۹ دی, ۱۴۰۰    |  نقل قول«دیوانگی در انسانها نادر است. اما در گروهها، احزاب، ملتها و دورانها یک قاعدهٔ رایج محسوب میشود.»
نیچه – فصل چهارم کتاب فراسوی نیک و بد
چند متن کوتاه از نیچه که در پاراگراف فارسی متمم نقل شدهاند:
شهرت و حماقت
۱۷ دی, ۱۴۰۰    |  نقل قولاینشتین در نامهای به دوستش هاینریش زانگر میگوید:
«با مشهورتر شدن، من احمق و احمقتر خواهم شد
و البته این پدیدهٔ بسیار رایجی است
[ شهرت افراد بسیاری را احمق کرده است.]»
توضیح اینکه هاینریش زانگر یک متخصص پزشکی قانونی و از دوستان بسیار نزدیک اینشتین بوده که مکاتبات و گفتگوهای میان آنها بسیاری از زوایای پنهان و شخصی ذهن و زندگی اینشتین را آشکار میکند (+).
پیشنهاد برای مطالعهٔ جملههای بیشتری از اینشتین:
قرار است تصمیم مهمی بگیرید؟ آیا سکه در جیبتان هست؟
۱۶ دی, ۱۴۰۰    |  تصمیم گیری, نقل قولرابطهٔ میان «سکه» و «تصمیم گیری» یک رابطهٔ قدیمی و تاریخی است. پرتاب سکه همواره روشی سنتی و شناختهشده برای انتخاب تصادفی میان دو گزینه بوده است.
احتمالاً این جملهٔ منسوب به آرنولد روثاشتاین – باجگیر معروف امریکایی – را شنیدهاید: «وقتی بین دو گزینه تردید داری، سکهای را پرتاب کن. قبل از اینکه سکه به زمین برسد، خودت میفهمی که دلت با کدام گزینه است.»
نویسندگان کتاب Leading Brain نیز همین ایده را با اندکی تغییر مطرح کردهاند. آنها میگویند:
اگر بین انتخاب دو گزینه تردید داشتی و نمیتوانستی هیچیک را بر دیگری ترجیح دهی، سکهای بیاور و آن را پرتاب کن. اگر بعد از پرتاب سکه و انتخاب یک گزینه، احساس سبُکی کردی، میتوانی نتیجه بگیری انتخاب خوبی انجام دادهای و به سراغ همان گزینه برو. اما اگر احساس کردی پشیمان شدهای و با خودت گفتی که «این چه کاری بود کردم؟» و «چرا سرنوشتم را به یک سکه سپردم؟» احتمالاً بهتر است گزینهٔ دوم را انتخاب کنی.
با وجودی که نویسندگان Leading Brain کوشیدهاند این پیشنهادشان را بر پایهٔ دانش عصبشناسی توضیح دهند، اما قدرت استدلالشان آنقدر قوی نیست که بخواهیم این پیشنهاد را به عنوان یک «توصیهٔ علمی» بپذیریم. اما به هر حال، یک راهحل است و شاید گاهی به کار بیاید.
بحث استفاده از سکه برای تصمیمگیری به موارد بالا محدود نیست. دیگران هم در این باره بسیار گفتهاند و نوشتهاند. ست گادین هم در یکی از کتابهای خود مطلبی در این باره آورده که ما آن را در متمم نقل و بررسی کردهایم:
دفاع از پرتاب سکه برای تصمیم گیری
آیا ماهی قرمزها میتوانند یک خودرو را روی زمین برانند؟
۱۵ دی, ۱۴۰۰    |  طبیعت و جاندارانآیا تا به حال به این سوال فکر کردهاید که «قدرت جهتیابی مغز ماهیها» چقدر است؟ یا اگر بخواهیم به شکل دیگری بپرسیم: «آیا فکر میکنید مغز ماهیها بیرون از محیط شناختهشدهٔ آب، میتواند همچنان جهتیابیهای پیچیده را انجام دهد؟»
ظاهراً پاسخ این سوال مثبت است. اخیراً یک گروه تحقیقاتی کار جالبی انجام دادهاند. آنها زیر یک آکواریوم کوچک چرخ گذاشتهاند و چند دوربین هم روی آن نصب کردهاند تا آکواریوم، متناسب با حرکت ماهیها راه برود.
در واقع ماهیها بعد از مدت کوتاهی متوجه شدهاند که با حرکت خود میتوانند ظرفشان را جابهجا کنند.
تحقیقات این گروه نشان میدهد که ماهیها بعد از اینکه فهمیدهاند از این امکان جدید برخوردارند، توانستهاند هدفهایی را در بیرون آکواریوم خود پیگیری کنند و جابهجاییهای فضایی متناسب با آن را انجام دهند.
به عبارت دیگر، درست است که مغز ماهیها همیشه برای زندگی در آب پرورش پیدا کرده، اما به اندازهٔ کافی پیچیده است که بتواند محیطهای جدید در بیرون آب را هم بررسی کرده و در آنها رهیابی کند (+/+).
جالب اینجاست که این آزمایش روی ماهیهای قرمز انجام شده که ما معمولاً آنها را دارای مغز ضعیفی میدانیم. حتی افراد بسیاری به اشتباه معتقدند که حافظهٔ ماهی قرمز در حد سه یا پنج ثانیه است. در حالی که تحقیقات نشان داده که این ماهیها در حد چند روز و حتی چند هفته و چند ماه هم حافظه دارند (+).