دروازه جهنم بسته می‌شود

رئیس‌جمهور ترکمنستان دستور داد که دروازهٔ جهنم بسته شود (+).

دروازهٔ جهنم، نام حفرهٔ بزرگی با قطر ۷۰ متر و عمق ۲۰ متر است که در تمام نیم قرن گذشته آتش بزرگی درون آن شعله‌ور بوده و یکی از جاذبه‌های توریستی ترکمنستان محسوب می‌شده است.

دروازه جهنم

حدود پنجاه سال قبل، در زمان اتحاد جماهیر شوروی در این نقطه برای دسترسی به مخازن گاز زیرزمینی حفاری انجام می‌شده است. آن زمان در اثر یک اشتباه مهندسی، پوستهٔ زمین شکاف خورده و گاز از آن متصاعد شد.

مهندسان برآورد می‌کردند که این گاز ظرف چند هفته به پایان برسد. اما اکنون حدود نیم قرن است که آتش این آتش‌کده پابرجاست؛ چندان شدید و برافروخته که مردم محلی آن را دروازهٔ جهنم می‌نامند.

اکنون به خاطر حفظ منابع طبیعی و نیز حذف اثرات منفی سوختن گازها بر محیط زیست، رئيس جمهور ترکمنستان دستور داده که این حفره به شکلی بسته شود.

برای این‌که درک بهتری از این حفره و مقیاس آن داشته باشید می‌توانید فیلم زیر را ببینید:

این کلیپ هم داستان جالبی دارد. رانندهٔ خودرویی که در تصویر می‌بینید، شخص رئيس‌جمهور ترکمنستان است. سال ۲۰۱۹ شایعه شده بود که او فوت کرده است. از آن‌جا که رسانه‌ها در ترکمنستان به شدت کنترل شده هستند، هیچ روشی وجود نداشت که مردم بدانند او واقعاً مرده یا نه.

نهایتاً او با انتشار فیلم انجام حرکت دونات در کنار دروازهٔ جهنم به مردم اعلام کرد که زنده است!

اگر این نوع موضوعات برایتان جالب است پیشنهاد می‌کنیم مطلب عمیق‌ترین سوراخ روی زمین را هم در متمم بخوانید:

عمیق‌ترین حفره روی زمین

#محیط زیست #ویدئو

دیوانگی آن‌قدرها هم کمیاب نیست!

«دیوانگی در انسان‌ها نادر است. اما در گروه‌ها، احزاب، ملت‌ها و دوران‌ها یک قاعدهٔ رایج محسوب می‌شود.»

نیچه – فصل چهارم کتاب فراسوی نیک و بد

چند متن کوتاه از نیچه که در پاراگراف فارسی متمم نقل شده‌اند:

وانمود کن ناشنوا هستی

حکمت درد کشیدن

دربارهٔ زوال و نابودی

#نقل قول

شهرت و حماقت

اینشتین در نامه‌ای به دوستش هاینریش زانگر می‌گوید:

«با مشهورتر شدن، من احمق و احمق‌تر خواهم شد
و البته این پدیدهٔ بسیار رایجی است
[ شهرت افراد بسیاری را احمق کرده است.]»

توضیح این‌که هاینریش زانگر یک متخصص پزشکی قانونی و از دوستان بسیار نزدیک اینشتین بوده که مکاتبات و گفتگوهای میان آن‌ها بسیاری از زوایای پنهان و شخصی ذهن و زندگی اینشتین را آشکار می‌کند (+).

برندسازی شخصی

پیشنهاد برای مطالعهٔ جمله‌های بیشتری از اینشتین:

جهانی که من می‌بینم

#نقل قول #اینشتین

قرار است تصمیم مهمی بگیرید؟ آیا سکه در جیب‌تان هست؟

رابطهٔ میان «سکه» و «تصمیم گیری» یک رابطهٔ قدیمی و تاریخی است. پرتاب سکه همواره روشی سنتی و شناخته‌شده برای انتخاب تصادفی میان دو گزینه بوده است.

احتمالاً این جملهٔ منسوب به آرنولد روث‌اشتاین – باج‌گیر معروف امریکایی – را شنیده‌اید: «وقتی بین دو گزینه تردید داری، سکه‌ای را پرتاب کن. قبل از این‌که سکه به زمین برسد،‌ خودت می‌فهمی که دلت با کدام گزینه است.»

نویسندگان کتاب Leading Brain نیز همین ایده را با اندکی تغییر مطرح کرده‌اند. آن‌ها می‌گویند:

اگر بین انتخاب دو گزینه تردید داشتی و نمی‌توانستی هیچ‌یک را بر دیگری ترجیح دهی، سکه‌ای بیاور و آن را پرتاب کن. اگر بعد از پرتاب سکه و انتخاب یک گزینه، احساس سبُکی کردی، می‌توانی نتیجه بگیری انتخاب خوبی انجام داده‌ای و به سراغ همان گزینه برو. اما اگر احساس کردی پشیمان شده‌ای و با خودت گفتی که «این چه کاری بود کردم؟» و «چرا سرنوشتم را به یک سکه سپردم؟» احتمالاً بهتر است گزینهٔ دوم را انتخاب کنی.

با وجودی که نویسندگان Leading Brain کوشیده‌اند این پیشنهادشان را بر پایهٔ دانش عصب‌شناسی توضیح دهند،‌ اما قدرت استدلال‌شان آن‌قدر قوی نیست که بخواهیم این پیشنهاد را به عنوان یک «توصیهٔ علمی» بپذیریم. اما به هر حال، یک راه‌حل است و شاید گاهی به کار بیاید.

بحث استفاده از سکه برای تصمیم‌گیری به موارد بالا محدود نیست. دیگران هم در این باره بسیار گفته‌اند و نوشته‌اند. ست گادین هم در یکی از کتاب‌های خود مطلبی در این باره آورده که ما آن را در متمم نقل و بررسی کرده‌ایم:

دفاع از پرتاب سکه برای تصمیم گیری

#تقل قول #تصمیم گیری

آیا ماهی قرمزها می‌توانند یک خودرو را روی زمین برانند؟

آیا تا به حال به این سوال فکر کرده‌اید که «قدرت جهت‌یابی مغز ماهی‌ها» چقدر است؟ یا اگر بخواهیم به شکل دیگری بپرسیم: «آیا فکر می‌کنید مغز ماهی‌ها بیرون از محیط شناخته‌شدهٔ آب، می‌تواند هم‌چنان جهت‌یابی‌های پیچیده را انجام دهد؟»

ظاهراً پاسخ این سوال مثبت است. اخیراً یک گروه تحقیقاتی کار جالبی انجام داده‌اند. آن‌ها زیر یک آکواریوم کوچک چرخ گذاشته‌اند و چند دوربین هم روی آن نصب کرده‌اند تا آکواریوم، متناسب با حرکت ماهی‌ها راه برود.

در واقع ماهی‌ها بعد از مدت کوتاهی متوجه شده‌اند که با حرکت خود می‌توانند ظرف‌شان را جابه‌جا کنند.

تحقیقات این گروه نشان می‌دهد که ماهی‌ها بعد از این‌که فهمیده‌اند از این امکان جدید برخوردارند، توانسته‌اند هدف‌هایی را در بیرون آکواریوم خود پیگیری کنند و جابه‌جایی‌های فضایی متناسب با آن را انجام دهند.

به عبارت دیگر، درست است که مغز ماهی‌ها همیشه برای زندگی در آب پرورش پیدا کرده، اما به اندازهٔ کافی پیچیده است که بتواند محیط‌های جدید در بیرون آب را هم بررسی کرده و در آن‌ها رهیابی کند (+/+).

ماهی قرمز

جالب این‌جاست که این آزمایش روی ماهی‌های قرمز انجام شده که ما معمولاً آن‌ها را دارای مغز ضعیفی می‌دانیم. حتی افراد بسیاری به اشتباه معتقدند که حافظهٔ ماهی قرمز در حد سه یا پنج ثانیه است. در حالی که تحقیقات نشان داده که این ماهی‌ها در حد چند روز و حتی چند هفته و چند ماه هم حافظه دارند (+).

#طبیعت و جانداران

دوستان می‌آیند و می‌روند…

آرتور بلاک (Arthur Block) با وجود طنز نرم و آرامی که معمولاً در جمله‌ها و نوشته‌هایش وجود دارد، نکات مهمی را گوشزد می‌کند. مثلاً می‌گوید:

«دوستان می‌آیند و می‌روند. اما دشمنان می‌مانند و روی هم انباشته می‌شوند.»

همین نکتهٔ ساده، تذکر مهمی است که می‌تواند روی رفتارها و تصمیم‌های ما تاثیرگذار باشد. گاهی با ساده‌ترین حرف‌ها و رفتارها، بی‌دلیل برای خود دشمن می‌سازیم و فراموش می‌کنیم که ممکن است حس بد آن‌ها تا سال‌ها باقی بماند و کمرنگ نشود.

خواندن و مرور درس‌های زیر از متمم دربارهٔ دوستی هم می‌تواند مفید باشد:

آیا دوستی اینترنتی جایگزین دوستی فیزیکی می‌شود؟

چگونه یک دوست خوب باشیم؟

برای حفظ و عمیق‌تر کردن دوستی‌ها چه می‌کنید؟

چند جمله از کتاب فلسفه دوستی

او را دوست خود می‌دانید. اما آیا او هم شما را دوست خود می‌داند؟

#نقل قول #دوستی

هر ثروتی با خود فقری را هم به همراه می‌آورد

هربرت سایمون دربارهٔ «وفور و فراوانی اطلاعات» نگاه جالبی دارد. او می‌گوید:

«واضح است که هر نوع از اطلاعات که به مخاطب ارائه می‌شود، بخشی از توان توجه او را مصرف می‌کند. بنابراین، فراوانی اطلاعات، فقر توجه را به همراه می‌آورد. و هنگامی که با انبوهی از اطلاعات مواجه هستیم، بیش از هر چیز نیاز داریم بتوانیم توجه خود را [به عنوان یک منبع محدود] به درستی به آن‌چه که باید تخصیص دهیم.»

قطعاً راهکارهای مدیریت توجه فراوان هستند. اما در حد یادآوری:

  • در هر لحظه بیشتر از یک کار انجام ندهیم (خصوصاً در مورد کارهای فکری)
  • مراجعه به منابع عمومی (مثلاً سایت‌ها و اکانت‌های خبری) را محدود کرده و منابع تخصصی (از سایت‌های تخصصی تا اکانت‌های تخصصی در شبکه‌های اجتماعی) را دنبال کنیم
  • کارهای فکری سنگین (مطالعه، برنامه‌ریزی، گزارش‌نویسی و …) را در زمان و مکان مشخصی انجام دهیم تا ذهن‌مان شرطی شود و آمادگی بیشتری داشته باشد
  • برای بازه‌های زمانی مشخص (مثلاً ۲۵ تا ۳۵ دقیقه) هدف‌گذاری کنیم و بدانیم که در این بازه فقط یک کار خاص را انجام خواهیم داد (پومودورو)
  • اگر کارهای انجام نشده ذهن‌مان را به خود مشغول کرده، آن‌ها را روی کاغذ بیاوریم تا ذهن‌مان خلوت‌تر شود
  • جدول برنامه ریزی روزانه و جدول برنامه ریزی هفتگی داشته باشیم

فایل صوتی مدیریت توجه و نیز درسِ «کارهای فردای خود را بنویسید» به این بحث مربوط هستند و می‌توانند کمک‌کننده باشند:

مدیریت توجه (فایل صوتی آموزشی در فروشگاه متمم)

برای خواب بهتر کافی است فهرست کارهای فردایتان را بنویسید

#بهره وری   #مدیریت زمان

چرا این شمع‌ها دیگه بو نمی‌ده؟ | شاخصی عجیب برای بررسی شیوع کرونا

همهٔ ما تأثیرات پیش‌بینی‌نشدهٔ کرونا بر زندگی و کسب و کار را تجربه کرده‌ایم. اما یکی از جالب‌ترین موارد این تأثیرگذاری‌ها، گزارشی است که اخیراً Business Insider منتشر کرد (+).

شمع‌های معطر ینکی (Yankee) که از محصولات پرطرفدار در آمازون هستند، در هفته‌های اخیر مدام نظرات و کامنت‌های منفی مشتریان را دریافت می‌کنند. پیام‌ها معمولاً از این جنس است که «چرا این شمع‌ها دیگه بو نمی‌ده؟» یا «قبلاً هم این شمع‌ها رو خریده بودم، بوشون بیشتر بود.»

اما ماجرا چیست؟ آیا کیفیت شمع‌ها فرق کرده است؟

نیک بوشام مدرس علوم سیاسی دانشگاه نورث‌وسترن، حدس جالبی داشت و سعی کرد آن را بیازماید. او معتقد بود که مشکل در شمع‌ها نیست. بلکه ضعف بویایی ناشی از کرونا است. خصوصاً این‌که حتی بعد از واکسیناسیون هم احتمال ابتلا به شکل خفیف کرونا و تجربهٔ برخی از عوارض – از جمله ضعف در بویایی – وجود دارد.

ضعف بویایی در دوران کرونا

او کامنت‌ها و نظرات اعتراضی را در طول زمان روی انواع شمع‌های معطر ینکی بررسی کرد و به نمودار جالبی رسید:

بویایی در دوران کرونا

شکل نمودار این فرض را تقویت می‌کند که بوی شمع‌ها نوسان نداشته است. بلکه در مقاطعی که اوج کرونا بوده، شکایت از بوی کم بیشتر شده است. بوشام نتیجه می‌گیرد که هم‌اکنون اومیکرون دوباره موج جدیدی از کرونا را در آمریکا ایجاد کرده و احتمالاً به این علت موج جدید نارضایتی‌ها از شمع‌های معطر به راه افتاده است.

ما در مجموعه درس‌های سیستم‌های کنترل مدیریتی متمم بارها دربارهٔ شاخص و اهمیت آن صحبت کرده‌ایم و توضیح داده‌ایم که در کنار شاخص‌های متعارف و استاندارد، برخی شاخص‌های ظاهراً نامربوط هم می‌توانند تصویری جالب و گاه ارزشمند از یک سیستم به ما بدهند. شاید الان زمان مناسبی برای مرور درس «شاخص لباس زیر مردانه» باشد:

چرا مردها کمتر از قبل لباس زیر می‌خرند؟

#کرونا #سلامت #پلتفرمها

تغییرات ظاهر BMW در طول زمان | تغییر در عین حفظ هویت

اکانت Apex Fibers در پینترست، از علاقه‌مندان صنعت خودرو، نموداری از تغییرات چراغ‌ها و جلوی پنجرهٔ کلاس‌های مختلف BMW را در طول زمان ترسیم کرده است. این نمودار، جدا از این‌که می‌تواند برای علاقه‌مندان به صنعت خودرو و شرکت BMW جذاب باشد، نکتهٔ آموزندهٔ دیگری را هم در خود دارد.

با وجودی که طی چند دهه، ظاهر خودروهای BMW (از جمله چراغ‌ها و جلوی پنجره) کاملاً‌ تغییر کرده، هویت کلی BMW در طراحی حفظ شده است.

چراغ جلو بی ام و

اگر چه در این‌جا صرفاً با یک نماد ظاهری روبه‌رو هستیم، اما بسیاری از صاحب‌نظران، این پیوستگی در طول زمان را برای جنبه‌های دیگر هویت برند هم تعریف می‌کنند.

البته گاهی اوقات برخی برندها خود را از ریشه بازتعریف کرد‌ه‌اند (نوکیا از صنعت کاغذ و لاستیک به سمت برق و الکترونیک حرکت کرد). اما تا برندها به اجبار وادار به چنین تحولی نشوند، ترجیح می‌دهند پیوستگی هویت خود را حفظ کنند.

چون پیوستگی هویت باعث می‌شود محصولات جدید یک برند برای مشتریان آن آشنا باشند و این آشنایی هم حس اصالت را القا می‌کند و هم اعتماد و اطمینان مشتری را به محصول افزایش می‌دهد.

برندسازی | هویت برند

ما در مجموعه درس‌های برندسازی متمم، تغییر هویت بصری شیائومی را هم به عنوان یک کیس بررسی کرده‌ایم که مطالعهٔ آن می‌تواند جالب و آموزنده باشد:

آیا شیائومی در تغییر هویت بصری خود موفق بوده؟

#صنعت خودرو

چند درصد از مردم به ویکی‌پدیا کمک مالی (دونیت) می‌کنند؟

آیا تا به حال به راه‌اندازی کسب و کارها و فعالیت‌هایی فکر کرده‌اید که بر پایهٔ کمک‌های داوطلبانه (Donate) شکل بگیرند؟

ویکی پدیا یکی از این کسب و کارهاست. این سازمان غیرانتفاعی با پولی که مردم به آن هدیه می‌دهند اداره می‌شود. اگر دائماً از ویکی پدیا استفاده می‌کنید، حتماً به درخواست‌های آخر سال ویکی پدیا عادت دارید.

این درخواست‌ها که به شکل یک بنر در بالای سایت ظاهر می‌شوند تأکید می‌کنند که «بیش از ۹۹٪ کاربران ویکی پدیا درخواست کمک آن را نادیده می‌گیرند» و در ادامه از شما می‌خواهند که جزو این افراد نباشید.

به نظرتان از هر ۱۰۰۰۰ نفر که درخواست کمک مالی ویکی پدیا را می‌بینند،‌ چند نفر پاسخ مثبت می‌دهند و کمک می‌کنند؟

اعداد و ارقامی که ویکی پدیا در این مدت به شکل مستقیم و غیرمستقیم منتشر کرده نشان می‌دهد که از هر ۱۰۰۰۰ نفر که بنر درخواست را می‌بینند، یک یا دو نفر به ویکی پدیا کمک می‌کنند و این عدد طی ده سال اخیر تغییر چندانی نداشته است (+/+).

شاید این نکته هم برایتان جالب باشد که قارهٔ آسیا با بیشترین جمعیت در جهان، یکی از کمترین حمایت‌ها را انجام می‌دهد و کمک آن با استرالیا که فقط ۲۵ میلیون جمعیت دارد برابر است!

کمک مالی ویکی پدیا

درست است که نرخ کمک داوطلبانه از یک سازمان به سازمان دیگر و از یک فعالیت به فعالیت دیگر تغییر می‌کند، اما اعدادی که سازمان‌های بزرگ منتشر می‌کنند می‌تواند برای کسانی که می‌خواهند ایده‌های خود را صرفاً با تکیه بر کمک‌های داوطلبانهٔ مردم اجرا کنند آموزنده باشد و لااقل انتظارات آن‌ها را تعدیل کند.

توضیح تکمیلی این‌که آمار و نرخ تبدیل بالا صرفاً‌ برای جذب کمک از طریق تبلیغات بنری است و هنوز جذب کمک از طریق ایمیل (۳۵٪ کل کمک‌ها) بیشتر از جذب کمک از طریق بنرهای دسکتاپ (۲۹٪ کل کمک‌ها) و بنرهای موبایل (۲۵٪ کل کمک‌ها) است و در‌ ایمیل نرخ تبدیل بالاتری وجود دارد (+).

ایمیل مارکتینگ