دایره لغات انگلیسی شما چقدر گسترده است؟
۱۹ شهریور, ۱۴۰۱    |  کلماتیکی از اهداف اصلی هر زبانآموزی گسترش دایرهٔ لغات است. هرگاه زبان تازهای را فرا میگیریم، مدام به این فکر میکنیم که چقدر واژه بلدیم.
البته متأسفانه معمولاً فراموش میکنیم در زبان مادری خود هم چنین دغدغهای داشته باشیم و همین که میتوانیم به زبان مادریمان بخوانیم و بنویسیم، فرض میکنیم آن زبان را میدانیم.
به هر حال، یک سایت آموزش زبان، با هدف جذب مخاطب برای دورههای آموزشی خود، یک تست نسبتاً سادهٔ اندازهگیری دایرهٔ لغات انگلیسی اجرا میکند. روش اجرای این تست بسیار ساده است. به این شکل که مجموعهای از لغات در دو صفحه به شما نمایش داده میشود و کلماتی را که حداقل یکی از معانیشان را میدانید انتخاب میکنید.
سپس این سایت بر اساس این نمونه اعلام میکند که حدوداً چند کلمهٔ انگلیسی میدانید.
پیش از این که به این سایت سر بزنید، لازم است تأکید کنیم که برآورد اندازهٔ دایرهٔ لغات اصلاً کار سادهای نیست و یکی از موضوعاتی است که در زبانشناسی عددی دربارهٔ آن بحثهای فراوانی مطرح میشود. بنابراین هیچوقت به ابزارهای غیراستاندارد مانند این سایت اعتماد کامل نداشته باشید و آنها را صرفاً کمی معتبرتر از شخصیت شناسی بر اساس ماه تولد در نظر بگیرید.
با این حال، همین بازیهای ساده هم میتوانند دغدغهٔ گسترش دایره لغات را دوباره در ذهن شما پررنگ کنند و این دستاورد کمی نیست:
اگر با مفهوم دایرهٔ لغات و سایر اصطلاحات مرتبط با آن مانند دایرهٔ لغات فعال آشنا نیستید، میتوانید به درسی که در متمم به این موضوع اختصاص دادهایم مراجعه کنید. این درس دربارهٔ دایره لغات فارسی است. اما نکاتی که در آن مطرح شده در هر زبان دیگری هم مصداق دارد:
دایره لغات فارسی | به واژگان پرکاربرد محدود نشویم
#کلمات #زبان انگلیسی #یادگیری زبان
بچهها این تیم فریس است | مثل تیم فریس نباشید!
۱۵ شهریور, ۱۴۰۱    |  بهره وری, مدیریت زمان, نقل قولتیم فریس، بلاگر معروف، که ثروت قابلتوجهی هم از وبلاگنویسی و انتشار مطالب وبلاگ در قالب کتاب و تولید پادکست به دست آورده، در کتاب «هفتهٔ کاری چهار ساعته» بخشهایی را به مدیریت زمان اختصاص داده است.
او در اوایل فصل پنجم کتابش، به ویلفرد پارتو اشاره میکند و چنین میگوید: «چهار سال قبل، یک اقتصاددان زندگی من را برای همیشه تغییر داد. خجالتآور است که هیچوقت این فرصت پیش نیامد که برایش یک نوشیدنی بخرم. ویلفرد پارتو عزیز من، حدوداً صد سال قبل فوت کرده بود.»
به نظر میآید که یکی از علتهای ثروتمند شدن تیم فریس را باید در خساست او جستجو کرد. این که کسی زندگی او را برای همیشه متحول کرده و در نهایت، میخواسته برای قدردانی او صرفاً یک نوشیدنی بخرد. با توجه به این که پارتو مطمئناً فوت کرده و نمیتواند چیزی برای جبران طلب کند، فریس میتوانست حداقل در حد ادعا، هدیهای ارزشمندتر پیشنهاد کند. و به فرض این که نخواهد دروغ بگوید، میتوانست صرفاً بگوید که متأسف است که نتوانسته از نزدیک پارتو را ببیند و از او به خاطر این تأثیر ماندگار تشکر کند؛ یا لااقل از فعل «خریدن» استفاده نکند و بگوید او را به یک نوشیدنی «دعوت کنم».
البته ممکن است بگویید «buy him a drink» تقریباً همان معنای «یک نوشیدنی مهمانش کنم» میدهد. اما وقتی «invite him for a drink» هم وجود دارد، ما در خوشبینانهترین حالت با دوگانهٔ آشنای «بنشین و بفرما» روبهرو هستیم.
این بیدقتی در انتخاب کلمات را بیشتر در نسل جدید نویسندگانی میبینیم که بدون مطالعهٔ کافی و آشنایی با آثار کلاسیک، دست به قلم برده و سوار بر موج وب و شبکههای اجتماعی به شهرت رسیدهاند. به هر حال پارتو این شانس را داشته که فریس را ندیده تا فریس به او بگوید: «بیا اینجا بنشین تا برایت یک گیلاس نوشیدنی بخرم و خوشحال شوی.» اما خوب است ما هم به خاطر داشته باشیم که نگاه عددی و کمّی گاهی ناخواسته در واژهها و جملاتمان نشت میکند و ممکن است از نظر طرف مقابل بیاحترامی تلقی شود.
در پایان باید بگوییم که واقعاً انتخاب یک کلمهٔ نادرست چندان مهم نیست. اما بهانهٔ خوبی است که به شما پیشنهاد کنیم اگر حوصله داشتید درس اصل پارتو را در متمم مرور کنید و ببیند پارتو چه گفته بود که تیم فریس حاضر شده بود به خاطر تأثیر جاودانهاش برای او یک نوشیدنی بخرد.
گوش دادن به فایل صوتی اتیکت و مرور درس ظرافتهای کلامی هم توصیهٔ همیشگی ماست:
#مدیریت زمان #بهرهوری #نقل قول
دربارهٔ برابری | قانون به همه به یک چشم نگاه میکند
۱۴ شهریور, ۱۴۰۱    |  نقل قولآناتول فرانس میگوید:
«قانون به شکل شکوهمندی بیطرف است.
همانطور که فقرا حق ندارند زیر پلها بخوابند، گدایی کنند و نان بدزدند،
ثروتمندان هم از این کار منع شدهاند.»
این نکته را هم باید بگوییم که این جملهٔ آناتول فرانس سالها دستاویزی بوده تا مخالفان قانون تأکید کنند که «قانون بیطرف» افسانهای بیش نیست و قانون همواره از قدرتمند در برابر ضعیف حمایت میکند. به همین علت کسانی مثل فردریش هایک این جمله را به نقد کشیده و آن را غیرسازنده دانستهاند (+).
با این حال، این واقعیت را هم نمیتوان انکار کرد این قانون، اگر آگاهانه و هوشمندانه تدوین نشده و بیطرفانه اجرا نشود، کارکرد آن از چیزی که آناتول فرانس گفته چندان فراتر نخواهد رفت.
دام سطحینگری | در تشخیص ریشهٔ دستاوردهایمان اشتباه نکنیم
۱۱ شهریور, ۱۴۰۱    |  نقل قولمارشال گلدسمیت میگوید (+):
یکی از بزرگترین اشتباهات افراد موفق این است که
به خود میگویند:
«من اینگونه رفتار کردم و به موفقیت رسیدم.
پس موفقیت من حاصل این نوع رفتار بوده است.»
چنین فرضی گاهی درست از آب در میآید، اما لزوماً چنین نیست.
بزرگ شدن میتواند دردسرساز باشد
۳۱ مرداد, ۱۴۰۱    |  بهره وری, نقل قولاحتمالاً پارکینسون را میشناسید و دربارهٔ قانون پارکینسون شنیده و خواندهاید. از او نقل شده است که (+):
«سازمانی که بیش از ۱۰۰۰ نفر را به استخدام خود در میآورد،
به یک امپراطوری تبدیل میشود که هیچ اولویتی بالاتر از بقای خود ندارد.
و آنقدر به کارهای داخلیاش سرگرم میشود،
که فرصت یا نیازی برای تعامل با جهان خارج پیدا نخواهد کرد.»
طبیعی است که چنین جملههایی را نمیتوان به عنوان یک گزارهٔ قطعی در نظر گرفت و تحلیل کرد. عدد ۱۰۰۰ هم صرفاً یک عدد نمادین است.
اما تذکر پارکینسون مهم است. چه برای یک تیم کاری معمولی و چه برای یک سازمان بسیار بزرگ، میتوان یک اندازهٔ بهینه در نظر گرفت. اندازهای که اگر مجموعه از آن بزرگتر شود، درگیریها و دغدغههای داخلی بر موضوعات دیگر سایه میاندازند و به کارکرد مجموعه لطمه میزنند.
چنین میشود که ممکن است به دبیرخانهٔ یک سازمان بزرگ سر بزنید و ببینید مسئول دبیرخانه، برای پیگیری نوبت سفر تابستانی به واحد خدمات رفاهی رفته است. او در آنجا معطل است چون کارمند واحد خدمات رفاهی دنداندرد داشته و به بهداری رفته. کارمند بهداری هم در صف ناهار است و آشپز رستوران هم رفته تا مساعده بگیرد و آنجا معطل است چون کارمند واحد مالی پشت در دبیرخانه منتظر ایستاده تا سرنوشت نامهٔ یکی از خویشاوندانش را پیگیری کند.
سازمان چشم از بیرون برداشته و به خود مشغول شده است.
قانون پارکینسون از درسهای قدیمی متمم بوده که اخیراً به روز شده و میتوانید نسخهٔ کاملشدهاش را در متمم بخوانید:
عالی میشود اگر سوال اشتباه بپرسید (اما برای چه کسی؟)
۲۵ مرداد, ۱۴۰۱    |  تصمیم گیری, تفکر نقاد, نقل قولتامس پینچان (Thomas Pynchon) در کتاب رنگینکمان جاذبه جملهٔ جالبی دارد:
«اگر آنها بتوانند کاری کنند که سوال اشتباهی بپرسید،
دیگر لازم نیست نگران باشند که چه پاسخی برای آن پیدا میکنید.»
این نویسندهٔ پستمدرن، جملهٔ بالا را در فضایی کاملاً متفاوت و در توصیف نوع نگاه افراد بدگمان به کار میبرد، اما خود جمله، مستقل از بستر آن هم میتواند الهامبخش باشد: این که بکوشیم صورت مسئله را درست تعریف کنیم.
این نکته در سیاست، اقتصاد، کسبوکار، مشاوره مدیریت، کوچینگ و بسیاری دیگری از جنبههای زندگی اهمیت پیدا میکند.
به همین علت است که ما در سلسله درسهای حل مسئله در متمم، یکی از درسها را صرفاً به موضوع «تعریف مسئله و تشخیص مسئله» اختصاص دادهایم:
#تصمیم گیری #نقل قول #تفکر نقاد #حل مسئله
عادتهایی ساده برای کاهش زمان استفاده از موبایل
۲۳ مرداد, ۱۴۰۱    |  بهره وریبسیاری از ما بخش قابلتوجهی از ساعات بیداری خود را به صفحهٔ موبایل خیره میشویم؛ چه برای خواندن و فرستادن پیام و چه برای گشتوگذار در وب و شبکه های اجتماعی.
بخشی از این مدت زمان، خارج از اختیار ماست و نمیتوانیم آن را کاهش دهیم. اما میدانیم که بخشی هم از سر اختیار است. یعنی بدون این که مشکلی پیش بیاید، میتوانیم آن ساعتها را کم کنیم.
بر همین اساس، این دغدغه کمابیش برای همه وجود دارد که چگونه مدت زمان خیره شدن به صفحهٔ نمایش (Screen Time) را کاهش دهیم؟
نشریهٔ Entrepreneur اخیراً مطلبی منتشر کرد و در آن به روشهای مدیریتِ مدت زمان استفاده از موبایل پرداخت (+). نکات مطرح شده در این مطلب، شگفتانگیز یا غیرمنتظره نیستند. اما مرور و یادآوری آنها میتواند مفید باشد:
- خودتان را عادت بدهید که تا مدت مشخصی پس از بیدار شدن از خواب، گوشی را چک نکنید
- قبل از خواب به سراغ ابزارهای مرتبط با تکنولوژی (موبایل، لپتاپ و …) نروید
- یا به کلی به شبکههای اجتماعی سر نزنید. یا زمان مشخصی را برای این کار تعیین کنید (مثلاً روزی نیم ساعت، یا از این بهتر: هر شب نیم ساعت بین ۹ تا ۱۱)
- با خودتان قرار بگذارید که وقتی در کنار خانواده هستید، موبایل را کنار بگذارید
- موبایل را سایلنت کنید یا لااقل نوتیفیکیشن بعضی اپلیکیشنهای غیرضروری را قطع کنید
- در هر هفته، مدت زمان مشخصی را برای کنار گذاشتن گوشی موبایل در نظر بگیرید
- استفاده از موبایل را به کاری آگاهانه تبدیل کنید. هر بار قبل از برداشتن موبایل، از خود بپرسید که «الان دقیقاً با موبایل چکار دارم؟ و قرار است چقدر وقت بگذارم؟»
- از نرمافزارهایی که مدت زمان استفاده از موبایل را اندازهگیری و گزارش کرده و آن را محدود میکنند، استفاده کنید
فایل صوتی مدیریت توجه و نیز درسِ «اثرات نامطلوب کمخوابی» به نوعی به این بحث مربوط هستند و میتوانند کمککننده باشند:
مدیریت توجه (فایل صوتی آموزشی در فروشگاه متمم)
همچنین مرور درس دیجیتال دیتاکس (Detox) یا سمزدایی شبکههای اجتماعی هم میتواند مفید باشد:
#بهره وری #مدیریت زمان #شبکه های اجتماعی
شرکتهای نفتی با انرژی خورشیدی چه میکنند؟
۱۹ مرداد, ۱۴۰۱    |  صنایع جهانویل درست (Will Durst) کمدین جملهٔ جالبی دربارهٔ شرکتهای نفتی دارد. او میگوید (+):
«هر وقت شرکتهای نفتی میگویند مشغول کار روی انرژی خورشیدی هستند،
نگران میشوم که نکند میخواهند چیزی طراحی کنند که جلوی نور خورشید را بگیرند.»
در واقع حرف او این است که برای شرکت نفتی، معقولتر است که به خاموش کردن خورشید فکر کند تا استفاده از انرژی خورشیدی به جای نفت.
این جمله، جدا از شوخی بودنش، میتواند یادآور نکتهٔ مهمی هم باشد.
بسیاری از سازمانها و کسبوکارها، مأموریت خود را به شکلی تعریف کردهاند که به سادگی نمیتوانند مبانی فعالیت و اصول استراتژیک خود را تغییر دهند. قرار نیست هرگز به هیچ شرکتی اعتماد نکنیم. اما مهم است حواسمان باشد که گاهی آنچه به عنوان مسئولیت اجتماعی شرکتی یا توجه به محیط زیست مطرح میشود، صرفاً یک چهرهٔ ظاهری دارد و هدف آن، کسب مقبولیت اجتماعی است. چنین فعالیتهایی را نباید به سادگی با فعالیتهای ارزشمند اجتماعی و تغییرات پایدار و عمیق استراتژیک اشتباه بگیریم.
اگر با مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها آشنا نیستید، میتوانید درسی را که در این باره در متمم آمده بخوانید. اگر هم میخواهید نمونهٔ رفتارهای غیرواقعی شرکتها در حفظ محیط زیست را ببینید، یا تجربههای خودتان را مطرح کنید، به درس «سبزشویی» سر بزنید:
استفاده ابزاری از کپی رایت | چرا پلیسهای آمریکایی موزیک گوش میدهند؟
۱۴ مرداد, ۱۴۰۱    |  سواد دیجیتال, شبکه های اجتماعیدر ماههای اخیر اتفاق جالبی بارها تکرار شده و در رسانهها گزارش میشود.
در آمریکا وقتی مردم میخواهند از پلیس فیلمبرداری کنند، پلیس با صدای بلند موزیک پخش میکند. موزیکها از ترانههای معروف و شناختهشده انتخاب میشوند (+/+/+/+).
شاید حدس زدن علت این کار برایتان ساده نباشد: پلیس میداند که مردم این این ویدئوها را ضبط میکنند تا بعداً در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و یوتیوب منتشر کنند. این رسانهها به شدت به کپیرایت موزیک حساس هستند و به علت موزیکی که در زمینهٔ این کلیپها وجود دارند، اجازهٔ پخش آنها را نمیدهند.
این ایدهٔ پلیس، چالش جدیدی پیش روی مردم و پلتفرمها گذاشته و این سوال را مطرح کرده است که «پلتفرمها چگونه میتوانند ضمن احترام به کپیرایت، به ابزاری برای سانسور تبدیل نشوند؟»
#سواد دیجیتال #شبکه های اجتماعی
ترس از مذاکره – ترس در مذاکره
۱۱ مرداد, ۱۴۰۱    |  تصمیم گیری, نقل قول«هیچوقت به خاطر ترس، مذاکره نکنیم.
اما هیچوقت هم از مذاکره نترسیم.»
جان اف. کندی – ۱۹۶۱
مرور درس زیر در متمم هم میتواند مفید باشد: