«هرگز» یعنی چند وقت بعد؟

شما کلمهٔ «هرگز» را برای چند وقت بعد به کار می‌برید؟ وقتی می‌گویید «هرگز چنین نخواهد شد» یا «هرگز چنان اتفاقی نخواهد افتاد» آیا منظورتان واقعاً «هرگز» است؟

ست گادین در وبلاگ خود پست کوتاهی را به این سوال ساده اختصاص داده است. او بر این باور است که خیلی چیزها تغییر می‌کنند؛ با افزایش سن ما، با تغییر شرایط محیطی و با تحولات دیگر. بنابراین باید در به کار بردن واژهٔ «هرگز» محتاط باشیم.

تذکر ست گادین، ساده و واضح، اما مهم است:

درست است که برای بعضی چیزها
واقعاً می‌شود اصطلاح «هرگز …» را به کار برد
اما اغلب چیزهایی که ما می‌گوییم هرگز اتفاق نخواهند افتاد،
مناسب‌تر است با تعبیر «بالاخره …» بیان شوند.

ما در متمم برخی از کتاب‌های ست گادین را معرفی کرده‌ایم. از جمله این کتاب‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

کتاب شیب

کتاب گاو بنفش

#نقل قول

 

چگونه امیدوار باشیم؟ برای امیدواری تلاش کنید!

«تلاش نمی‌کنم، چون امیدوار نیستم.» چنین جمله‌ای را زیاد شنیده‌ایم و شاید خودمان هم گفته باشیم. چون در ذهن بسیاری از ما امیدواری پیش‌نیاز تلاش است.

اما سی‌.‌آر.اسنایدر، از مطرح‌ترین نام‌ها در حوزهٔ نظریهٔ امید، توضیح می‌دهد که

«امیدواری از جنس هیجان و احساس نیست. بلکه محصول فعالیت ذهن است.»

وقتی می‌گوییم امید محصول یک فرایند ذهنی است، یعنی می‌توان برای امیدواری تلاش کرد. یعنی می‌شود امید را آگاهانه و هوشمندانه افزایش داد. یعنی می‌شود دیگران را امیدوار کرد.

اسنایدر امیدواری را حاصل ترکیب دو مولفه می‌داند:

  • شوق و اراده برای رسیدن به هدف
  • مصمم بودن به این که هر مانعی بر سر راه آمد، راه دیگری خواهم یافت (یا خواهم ساخت)

پس اگر کسی امید خود را از دست داده، کافی است کمکش کنیم هدف را بهتر تصور کند و شوقش افزایش یابد. و نیز با گفتگو و هم‌فکری، نشانش دهیم که مانع، به معنای توقف نیست. بلکه دعوتی است برای یافتن راه‌حلی تازه.

توضیح بیشتر در این باره را می‌توانید در درس امید از سلسله درس‌های روانشناسی مثبت گرا در متمم بخوانید:

معنی امید چیست؟ چگونه امیدوار باشیم؟

#روانشناسی

 

مدارس | مانع آموزش یا عامل آموزش؟

مارشال مک لوهان حدود نیم قرن پیش دربارهٔ نسل آینده که با تکنولوژی دیجیتال (به تعبیر او: الکتریکی) پیوند خورده چنین گفته است:

«آن‌قدر که دانش‌آموز در محیط بیرون مدرسه به دانش دسترسی دارد، در مدرسه دسترسی ندارد.

به همین علت کودک، مدرسه‌ را وقفه‌ای در آموزش خود می‌بیند.»

به زبان ساده‌تر: کودک، جز در زمانی که در مدرسه است، در حال یادگیری است.

ما در متمم درسی را به معرفی مارشال مک لوهان اختصاص داده‌ایم. هم‌چنین گزیده‌ای از این مصاحبه را که در سال ۱۹۶۷ انجام شده، در قالب یک درس جداگانه منتشر کرده‌ایم:

معرفی مارشال مک لوهان

مصاحبه با مارشال مک لوهان

#تکنولوژی   #نقل قول   #سواد دیجیتال

تلویزیون به چه درد می‌خورد؟

«تلویزیون مثل آدامس است؛ اما برای چشم.»

این تعبیر را افراد متعددی به کار برده‌اند که مشهورترین – و نه اولین – آن‌ها فرانک لوید رایت، معمار برجستهٔ قرن بیستم است (+).

رسانه

#نقل قول

غلط انجام دادن کار درست | درست انجام دادن کار غلط

راسل اکاف از بنیان‌گذاران و مروّجان تفکر سیستمی چنین می‌گوید:

«هر چقدر بکوشید کاری را که از اساس غلط است بهتر انجام دهید، همه چیز بدتر می‌شود.

بسیار بهتر است که کار درست را اشتباه انجام دهید،

تا این که برای بهتر انجام دادن کاری تلاش کنید که از اساس غلط است.

کسی که کار درستی را غلط انجام می‌دهد، ولی در پی اصلاح و تصحیح است، مدام بهتر خواهد شد.»

راسل اکاف

برای آشنایی بیشتر با تفکر سیستمی می‌توانید درس تفکر سیستمی به زبان ساده را بخوانید:

تفکر سیستمی به زبان ساده

#نقل قول   #تفکر سیستمی

قدرت پردازش | میدان جدید رقابت میان چین و آمریکا

خبر ظاهراً کوتاه و ساده است: «شرکت Nvidia تراشهٔ A800 را به عنوان جایگزین تراشهٔ A100 به بازار چین عرضه می‌کند.»

عرضهٔ تراشه‌های مختلف به بازارهای متفاوت، اتفاق تازه‌ای نیست و کسانی که در زمینهٔ سخت‌افزار فعالیت می‌کنند، مدام چنین اخبارهایی را می‌شنوند. اما این بار داستان جالبی پشت ماجراست. چنان که رویترز گزارش داده است (+):

آمریکا برای صادرات تراشه‌های الکترونیکی به چین، محدودیت اینترکانکت در نظر گرفته است. به این معنا که سرعت ارتباط داخلی قطعات در تراشه‌های صادره به چین نمی‌تواند ۶۰۰ گیگابایت در ثانیه باشد (قبلاً گلوگاه طراحی تراشه‌ها، سرعت خود ترانزیستورها بود. اما الان با افزایش تعداد ترانزیستورها و پیچیدگی ارتباط داخلی، سرعت انتقال روی سیم‌ها یا اصطلاحاً chip-to-chip یا interconnect هم گلوگاه است). در تراشهٔ A800 سرعت اینترکانکت از ۴۰۰ گیگابایت در ثانیه فراتر نمی‌رود.

رقابت در هوش مصنوعی

در گزارش‌ها و پژوهش‌های متعدد اعلام شده که با محدود شدن سرعت اینترکانکت، ظرفیت پردازش سخت‌افزاری چین محدودتر می‌شود و هزینهٔ پردازش داده‌ها و اجرای پروژه‌های هوش مصنوعی برای این کشور افزایش می‌یابد (+/+). ضمن این که بعضی پردازش‌های در لحظه (Real-time) نیز با چالش روبه‌رو می‌شوند.

چنین محدودیت‌هایی نشان می‌دهد که میدان جنگ میان قدرت‌های بزرگ جهان، از نبردهای سنتی فیزیکی فاصله گرفته و در کنار عرصه‌های اقتصادی به قلمرو هوش مصنوعی کشیده شده است.

اغراق نیست اگر بگوییم سال‌های آتی، قدرت در اختیار کشورهایی است که توانایی پردازش بیشتری در اختیار دارند.

در این زمینه کتاب‌های متعددی نیز نوشته شده که AI Superpowers یکی از آن‌هاست.

 

سواد دیجیتال | تحول دیجیتال

#اقتصاد   #تکنولوژی   #صنایع جهان

هدف علم تاریخ چیست؟ | اهمیت تاریخ و فایده خواندن تاریخ

کالینگ‌وود در یکی از فصل‌های کتاب ایدهٔ تاریخ به بحث اهمیت تاریخ می‌رسد و می‌‌خواهد توضیح دهد که فایده تاریخ خواندن چیست. او در حرف‌هایش اهمیت تاریخ را در ظرف تازه‌ای می‌ریزد و به شکل متفاوتی بیان می‌کند (+). در بین کسانی که از هدف علم تاریخ و اهمیت تاریخ سخن گفته‌اند، چنین رویکردی کمتر مشاهده می‌شود:

«همه پذیرفته‌اند که مهم است انسان خود را بشناسد.

اما خودشناسی صرفاً به شناخت خصلت‌های شخصی و وجوه تمایز ما از دیگران محدود نیست. بلکه شناخت ذات انسان را نیز شامل می‌شود.

برای شناخت خودتان، نخست باید بدانید که انسان چیست و سپس ببینید شما کدامیک از انواع انسان هستید و در نهایت به این بیاندیشید که چه ویژگی‌هایی مختص شماست و هیچ انسان دیگری آن ویژگی‌ها را ندارد.

شناخت خود، یعنی دانستن این که چه کارهایی از دست‌تان برمی‌آید و چون هیچ‌کس تا زمانی که کاری را انجام نداده، نمی‌داند که چه کارهایی از دستش برمی‌آید، بهترین راهنما این است که ببینید دیگر انسان‌ها توانسته‌اند چه کارهایی انجام دهند.

از این منظر، ارزش تاریخ این است که به ما می‌گوید انسان‌ها چه کرده‌اند و بر این اساس، می‌شود فهمید که انسان چیست.»

پاراگراف فارسی

جالب این‌جاست که کارل بکر هم وقتی می‌خواهد بگوید که ماهیت علم تاریخ چیست و معنی تاریخ برای ما چه می‌تواند باشد؟ تقریباً حرف مشابهی را مطرح می‌کند.

درس‌های متمم بیشتر در قلمرو مدیریت و توسعه فردی است و مرور و خواندن تاریخ سهم چندانی در بحث‌های ما ندارد. اما گاهی در پاراگراف فارسی و زنگ تفریح متمم به سراغ تاریخ رفته‌ایم و سعی کرده‌ایم هدف از مطالعه تاریخ و قلمرو و هدف علم تاریخ را یادآوری کنیم. این جملهٔ کالینگ‌وود بهانهٔ خوبی است تا برخی از این درس‌ها را مرور کنیم:

جمهوری روم

قبیله اندلبه و بازی رنگ و قلم

تاریخ مختصر به گند کشیدن جهان

کمونیسم رفت. ما ماندیم و حتی خندیدیم

#نقل قول   #تاریخ

زنگها برای که به صدا در می‌آیند؟

حتماً عبارت «زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند؟» را شنیده‌اید؛ داستانی از ارنست همینگوی.

منظور از زنگ، صدای ناقوس کلیسا است که مرگ یک نفر را اعلام می‌کند.

همینگوی این جمله را از یکی از کتاب‌های جان دان، شاعر قرن هفدهم اقتباس کرده است. کتابی با عنوان: «هیچ انسانی یک جزیرهٔ مجزا نیست.»

چند جمله از این کتاب را بخوانیم:

«هیچ انسانی یک جزیرهٔ مجزا نیست.

همه جزئی از یک پیکر واحد هستیم.

و به همین علت،

با مرگ هر انسانی بخشی از من ناپدید می‌شود و می‌میرد.

بنابراین، هیچ‌وقت پرس‌و‌جو نکن که ناقوس برای مرگ که به صدا درآمده،

ناقوس، همیشه مرگ تو را اعلام می‌کند.»

این حرف ظاهراً ساده که سعدی ما هم قرن‌ها قبل شبیه‌اش را گفته، بنیان تفکر سیستمی است. چنان‌ که ژوزف اوکانر، کتاب تفکر سیستمی‌اش را با همین جمله‌های جان دان آغاز می‌کند (+).

تفکر سیستمی به زبان ساده

#تفکر سیستمی   #نقل قول

نصف دانشمندان کل تاریخ

جیمز پاتر در فصل اول کتاب سواد رسانه ای خود می‌گوید:

«نصف کل دانشمندانی که در تمام تاریخ بشر وجود داشته‌اند، اکنون زنده‌اند.»

طبیعی است که چنین ادعایی را نمی‌توان با بررسی آماری سنجید و ارزیابی کرد. اما در هر حال، این عدد دور از واقعیت هم به نظر نمی‌رسد. هم جمعیت جهان بسیار کمتر بوده و هم هیچ‌وقت پژوهشگر و دانشمند به عنوان یک حرفه در حد امروز رواج نداشته است.

او نتیجه می‌‌گیرد که «امروز حجم اطلاعاتی که تولید و عرضه می‌شود، بسیار زیاد و فراتر از قدرت پردازش ماست.». بنابراین حتی به فرض این که بتوانیم تشخیص دهیم که درست و نادرست چیست، هم‌چنان باید بتوانیم از بین مطالب درست، مفیدها را انتخاب کنیم و بقیه را کنار بگذاریم.

معرفی کتاب سواد رسانه ای

#نقل قول   #تفکر نقاد

 

چیزی به نام عوارض جانبی وجود ندارد

جان استرمن، از نظریه‌پردازان مطرح دینامیک سیستم‌ها، جملهٔ مهم و آموزنده‌ای دارد:

چیزی به نام عوارض جانبی وجود ندارد هر چه هست عوارض است

او معتقد است که ما با اصطلاح «عوارض جانبی» خودمان را گمراه می‌کنیم و ذهن‌مان منحرف می‌شود. گویی که هر تصمیم و رفتاری یک نتیجهٔ اصلی دارد و تعدادی نتیجهٔ فرعی. استرمن می‌گوید آیا قبول می‌کنید که پزشک بگوید «من مسیر درمانی بسیار خوبی را انتخاب کردم. اما بیمارتان هم‌زمان به خاطر عوارض جانبی روش من فوت کرد؟»

به باور استرمن، اگر مدیران و تصمیم‌گیران بپذیرند که تک‌تک تصمیم‌هایشان «مجموعه‌ای از عوارض» دارد، وارد این بازی فکر نمی‌شوند که نتایج مثبت تصمیم‌هایشان را «دستاورد» بنامند و از نتایج منفی تصمیم‌هایشان با برچسب «عوارض جانبی» چشم‌پوشی کنند. به ویژه این که اصطلاح عوارض جانبی به گونه‌ای است که انگار تلویحاً می‌گوییم باید آن را پذیرفت و چاره‌ای نیست.

آن‌چه خواندید، بخشی از یکی از درس‌های تفکر سیستمی در متمم است:

وقتی سیستم در برابر سیاست‌گذار مقاومت می‌کند

#نقل قول   #تفکر سیستمی   #تفکر نقاد