کدام درست است: محتوا یا محتوی؟

کلمه محتوا در فارسی معادل content در زبان انگلیسی است و به آن‌چه درون یک رسانه عرضه می‌شود (= در ظرف رسانه ریخته می‌شود) محتوا می‌گویند.

به همین علت، وقتی کسی یک رسانه را انتخاب کرده و حرف و پیام خود را بستر آن رسانه عرضه می‌کند می‌گوییم به تولید محتوا مشغول است.

اما کلمه محتوی در فارسی کاربرد دیگری دارد و برای توصیف مواد تشکیل‌دهنده و نیز آن‌چه داخل یک ظرف گنجانده شده به کار می‌رود. مثلاً می‌گویند:

  • بسته های محتوی کتاب (= بسته‌هایی که کتاب در آن‌ها هست)
  • میوه های محتوی کربوهیدرات (= میوه‌هایی که در خود کربوهیدرات دارند)
  • مواد آرایشی محتوی دی اکسید تیتانیوم (= ماده‌ آرایشی که در خود دی اکسید تیتانیوم دارد)

پس بهتر است کلمه محتوا را در اصطلاحاتی مانند تولید محتوا، بازاریابی محتوایی و استراتژی محتوا را به شکل محتوی ننویسم.

البته لازم به ذکر است که این شکل از کاربرد محتوی صرفاً مربوط به زبان فارسی است. در زبان عربی کلمهٔ content را به شکل محتوی می‌نویسند و عرب‌زبان‌ها معنی کلمه محتوی را به شکلی که ما به کار می‌بریم متوجه نمی‌شوند.

اگر به معنی کلمات و داستان آن‌ها علاقه دارید می‌توانید درس‌های ظرافتهای کلامی را در متمم بخوانید:

ظرافت های کلمات

هم‌چنین اگر با محتوا به معنای جدید آن (محتوا در دنیای دیجیتال و شبکه های اجتماعی) سر و کار دارید می‌توانید درس تعریف محتوا (زیرمجموعهٔ دیجیتال مارکتینگ) را بخوانید:

تعریف محتوا چیست؟

#کلمات

چگونه دنیا را تغییر دهیم؟

«دنیا را چگونه باید عوض کرد؟ اتاق به اتاق.

از کدام اتاق شروع کنیم؟ اتاق خودمان.»

این حرف پیتر بلاک است. در نگاه اول شبیه همان توصیهٔ کلیشه‌ای همیشگی است که تغییر را از خودمان آغاز کنیم. یا شکل دیگری از آن حرف معروف که در جوانی می‌خواستم دنیا را تغییر دهم و اکنون به اینجا رسیده‌ام که خودم را تغییر دهم.

پیتر بلاک هم تقریباً چنین چیزی می‌گوید. او نمی‌خواهد مخاطبش را به عوض کردن کل شهر و جهان تشویق کند. از سوی دیگر قصد ندارد پیشنهادش را به بازی‌های درونی و تغییر در درون محدود کند.

به همین علت، چنان‌که در بسیاری از نوشته‌هایش به اهمیت جامعه‌های کوچک پرداخته، این‌جا هم نقطهٔ شروع جالبی را پیشنهاد می‌کند: به اتاق خود نگاه کنید. به کسانی که دور و برتان هستند. به آن‌هایی که بیشترین و نزدیک‌ترین تماس‌ها را با آن‌ها دارید. جمع کوچک خودتان را چنان بسازید که آرزو دارید جامعهٔ بزرگ‌تان باشد.

از میان آثار پیتر بلاک کتاب مشاوره مدیریت او در متمم معرفی شده است:

کتاب راهنمای مشاوره بی‌نقص

#نقل قول   #توسعه فردی   #سبک زندگی

کتابهای پرفروشی که ابتدا ناشران آنها را رد کردند

این سه رمان بزرگ را ابتدا چندین ناشر نپذیرفتند منتشر کنند و آنها را آثاری بی‌ارزش تشخیص دادند:

مزرعهٔ حیوانات جورج اورول. جالب است یکی از ناشرانی که این اثر را رد کرد فیبراندفیبر بود، آن‌هم زمانی که تی‌.اس.‌الیوت ویراستار ارشد این انتشاراتی بود.

ناطور دشت سلینجر. هارکوت بریس نپذیرفت شاهکار نویسندهٔ آمریکایی را چاپ کند و بالاخره انشارات لیتل براون، که در دههٔ شصت ناشر چندان معروفی نبود، آن را منتشر کرد.

لولیتای نابکف. این رمان را که تاکنون میلیون‌ها جلدش به فروش رفته، اول چندین ناشر بزرگ نپذیرفتند چاپ کنند (به دلیل مضمونش) تا سرانجام نشر المپیا خطر کرد و انتشارش داد و سود فراوانی هم برد.

متن از کتاب خود نوشتن – نوشتهٔ احمد اخوت

همان‌طور که می‌دانید، اورول نویسندهٔ کتاب مزرعهٔ حیوانات، کتاب دیگری هم با نام ۱۹۸۴ دارد که زندگی در یک نظام تمامیت‌خواه را ترسیم می‌کند. معرفی و مرور این کتاب را می‌توانید در متمم بخوانید:

کتاب ۱۹۸۴

#معرفی کتاب

ارزشمندترین برندهای جهان در سال ۲۰۲۳

سایت Visual Capitalist فهرست ارزشمندترین برندهای جهان در سال ۲۰۲۳ را بر اساس تحلیل و ارزیابی شرکت Brand Finance در قالب یک اینفوگرافیک منتشر کرد (+). دو شرکت برند فایننس و اینتربرند شرکت‌هایی هستند که بسیاری از منابع مدیریتی و رسانه‌های خبری دنیا تحلیل‌های ارزش‌گذاری برند آن‌ها را مبنا قرار می‌دهند.

بر اساس گزارش برند فایننس، آمازون، اپل، گوگل و مایکروسافت از نظر ارزش برند چهار جایگاه برتر را به خود اختصاص داده‌اند.

هم‌چنین بر اساس دسته‌بندی ارائه‌شده در این گزارش، صنعت بیمه و بانکداری با ۲۰ برند و صنعت تکنولوژی و خدمات وابسته با ۱۴ برند، بیشترین حضور را در جمع صد برند برتر دارند. پس از این دو صنعت، صنایع خرده فروشی، انرژی، خودرو، رسانه و مخابرات جایگاه‌های بعدی را به خود اختصاص داده‌اند (برای مشاهدهٔ نسخهٔ بزرگ‌تر اینفوگرافیک، روی آن کلیک کنید).

ارزشمندترین برندهای جهان

لازم به یادآوری است که این گزارش به ارزش برند (Brand Value) اشاره کرده و نه ارزش بازار برند (Market Capitalization / Market Value of the Brand).

ارزش بازار برند بر اساس تعداد و قیمت سهم عرضه‌شده شرکت (یا معادل آن) محاسبه می‌شود. در حالی که ارزش برند – در این تحلیل – این‌گونه برآورد شده که اگر شرکت بخواهد فعالیت خود را حفظ کرده و صرفاً برند خود را واگذار کند، ارزش اقتصادی‌ چنین معامله‌ای چقدر خواهد بود.

به علت همین تفاوت معمولاً در فهرست برندهای ارزشمند جهان نام برخی از برندهایی که ارزش بازار بسیار بزرگ دارند (مثلاً آرامکو) به چشم نمی‌خورد.

اگر به موضوع برند و برندسازی علاقه‌مند هستید، می‌توانید درس‌های زیر را در متمم بخوانید:

برند چیست؟

چند اشتباه رایج در درک مفهوم برند

#اقتصاد   #صنایع جهان   #برندسازی

دردسر استفاده مزمن از استعاره نظامی | از کتاب تام پیترز

کتاب در جستجوی برتری (یا در جستجوی تعالی) تام پیترز یکی از پرفروش ترین کتابهای مدیریتی جهان بوده و در همان سال‌های نخست انتشار به رکورد فروش هشت میلیون نسخه دست یافت (+/+). این کتاب، به رغم نقدهایی که امروزه بر بخش‌هایی از آن وارد است، هم‌چنان از آثار کلاسیک مدیریتی است که معتبر مانده و مطالعهٔ آن در سراسر جهان به دانشجویان مدیریت توصیه می‌شود.

تام پیترز در بخشی از کتاب به نقل از کارل ویک (Karl Weick) نظریه‌پرداز بزرگ سازمان چنین نقل می‌کند:

انعطاف‌ناپذیری سازمان‌ها ناشی از تصویر‌ مکانیکی‌ای است که ما از آن‌ها در ذهن خود ساخته‌ایم. مثلاً‌ استفادهٔ مزمن از استعاره‌های نظامی [برای توصیف سازمان، تصمیم‌ها و استراتژی‌ها] بارها باعث شده که افراد، شکل دیگری از سازمان را که می‌تواند وجود داشته باشد نادیده بگیرند:

سازمانی که اقدام‌های بداهه را بیشتر از اقدام بر اساس پیش‌بینی‌ ارج می‌نهد. به جای محدودیت‌ها بر فرصت‌ها متمرکز است. به جای دفاع از اقدام‌های قبلی، در پی کشف اقدام‌های جدید است. مجادله را بر آرامش [ناشی از سرسپردگی] ترجیح می‌دهد و تردید و و تناقض‌ را بیشتر از باور[های صلب] تشویق می‌کند.

استراتژی

#نقل قول   #کتابها چه می‌گویند

درباره عوارض تنهایی | ساعت چهار صبح به چه کسی زنگ می‌زنید؟

مارتین سلیگمن از بنیانگذاران روانشناسی مثبت گرا در کتاب شکوفایی خود، عوارض تنهایی را در چند جمله خلاصه کرده است:

«آیا کسی در زندگی‌تان هست که اگر ساعت چهار صبح مشکلی داشتید بتوانید به او زنگ بزنید و با او صحبت کنید؟

اگر پاسخ‌تان مثبت است،

انتظار می‌رود عمرتان طولانی‌تر از کسانی باشد که پاسخ‌شان به این سوال منفی است.»

معرفی کتاب شکوفایی

#روانشناسی   #سبک زندگی   #نقل قول

کوکاکولا و کریمه | دردسرهای فعالیت ناشیانهٔ برندها در شبکه های اجتماعی

آیا حضور فعالانهٔ شرکتها در شبکه‌های اجتماعی بهتر از نبودن در این نوع فضاهاست؟ اغلب چنین است. به شرطی که ادمین یا ادمین‌ها ظرافت‌ها و پیچیدگی‌های موضع‌گیری در شبکه‌های اجتماعی را بشناسند و درک کنند.

اکانت کوکاکولا در سال ۲۰۱۶ با یک اشتباه ظاهراً ساده، نوشیدنی‌های این شرکت را به جای معدهٔ مردم روانهٔ توالت کرد (+/+/+). این شرکت در آغاز سال ۲۰۱۶ در شبکهٔ VKontakte (شبکه اجتماعی پرمخاطب روسیه) پیام تبریکی منتشر کرد که در آن از نقشهٔ روسیه استفاده شده بود. اما شبه‌جزیرهٔ کریمه – که روسیه در ۲۰۱۴ به آن حمله کرده و آن را به خاک خود ملحق کرده بود – در این نقشه وجود نداشت.

عده‌ای از کاربران روسی به این نقشه اعتراض کردند و کوکاکولا که دید فشار مردم رو به افزایش است، پست را حذف کرد و پس از عذرخواهی نقشهٔ دیگری منتشر کرد که در آن کریمه بخشی از خاک روسیه بود.

نقشه روسیه در اکانت کوکاکولا

احتمالاً بقیهٔ ماجرا را حدس می‌زنید. حالا این بار اوکراینی‌ها اعتراض کردند و این پیام را به معنای حمایت از روسیه در حمله به اوکراین دانستند. طبیعتاً بخشی از بدنهٔ‌ سیاسی دولت آمریکا هم مانند اوکراینی‌ها به این کار معترض بود. چون آمریکا الحاق کریمه به مسکو را به رسمیت نشناخته بود.

کمپین بزرگی شکل گرفت و مردم کوکاهای خود را در توالت‌ها ریختند و عکس این کار را منتشر کردند:

کوکاکولا در توالت

حالا کوکاکولا دوباره گرفتار شده بود و به قول ما نه راه پس داشت و نه راه پیش. هر یک از نقشه‌ها یک گروه را ناراضی می‌کرد. تبریک سال نو نوشابه‌ها را روانهٔ توالت کرده بود و چاره‌ای نبود جز این‌که کوکاکولا موضع خود را اصلاح کند.

این شرکت نهایتاً با حذف پیام تبریک ۲۰۱۶ از اکانت خود صورت مسئله را پاک کرد تا مجبور نباشد یکی از دو نقشه را به جای دیگری انتخاب کند. اما همه می‌دانیم تنها چیزی که به وضعیت قبل برگشت، صفحهٔ کوکاکولا در شبکه‌های اجتماعی بود. اما این برند چیزی را در هر دو کشور از دست داد که جبرانش ساده نبود و نیست.

احتمالاً طراح، ایده‌پرداز و گرافیست آن پست، صدها بار به خود گفته که کاش به‌جای این خلاقیت‌ پردردسر، صرفاً عدد ۲۰۱۶ را با رنگ سفید روی پس‌زمینهٔ قرمز می‌نوشتم و سال نو را تبریک می‌گفتم.

شبکه های اجتماعی | برندسازی

اگر به داستان‌های کسب‌و‌کارها و اتفاق‌هایی که برای آن‌ها افتاده علاقه دارید، می‌توانید مجموعه داستان کسب‌وکار را در متمم بخوانید:

داستان کسب و کار

#تکنولوژی   #شبکه های اجتماعی

تهدید یا تحدید؟ کدام درست است؟

در سال‌های اخیر شاهد موج جدیدی از ورود واژه‌های زبان عربی به فارسی هستیم که ماهیت آن با تبادل متعارف فرهنگی میان زبان‌ها (چنان‌که بین انگلیسی و فارسی یا عربی و انگلیسی روی می‌دهد)‌ متفاوت است.

این موج جدید را غالباً کسانی ایجاد کرده‌اند که با واژه‌های روزمرهٔ فارسی و یا حتی واژه‌های عربی که پیش‌ازاین جا افتاده‌ بیگانه‌اند. مثلاً واژهٔ‌ عربی صیانت معادل «مراقبت» است (مثلاً صيانة البشرة یعنی مراقبت از پوست). طبیعی است همهٔ ایرانی‌ها واژهٔ مراقبت را می‌شناسند و می‌فهمند و لازم نیست واژهٔ عربی جایگزینی برای آن به کار ببریم (حتی حمایت هم که به همین معنا نزدیک است، در فارسی رایج‌تر است). این‌که صیانت به جای مراقبت به کار رود همان‌‌قدر عجیب است که به آب بگوییم واتر.

از این نسل واژه‌ها اصطلاح دیگری هم هست که در گذشته شکل مصدری آن کمتر رواج داشت و اخیراً کاربرد آن بیشتر شده است: تحدید.

از آن‌جا که خوانندهٔ فارسی زبان با واژهٔ تهدید آشناست، زیاد پیش می‌آید که فکر کند تحدید همان تهدید است که به اشتباه با ح نوشته شده است. اما این‌طور نیست. تحدید با محدود کردن از یک خانواده است و به تهدید و ترساندن ربطی ندارد.

پس «تحدید اینترنت» یا «تحدید آزادی‌های فردی» اشتباه دیکته‌ای نیست و معنای آن هم با «تهدید اینترنت» و «تهدید آزادی‌های فردی» فرق دارد.

اگر تفاوت‌های واژه‌ها برایتان جذاب است می‌توانید مجموعه درس‌های ظرافت های کلامی را در متمم بخوانید:

ظرافت های کلامی

#واژه ها

فردریک تیلور: در استخدام نیروی انسانی دنبال آماده‌خوری نباشید!

برای عامهٔ مردم و حتی بسیاری از درس‌خوانده‌های مدیریت، نام فردریک تیلور و اصطلاح تیلوریسم تداعی‌کنندهٔ سخت‌گیری و بهر‌ه‌کشی است. با وجودی که سابقهٔ تیلور در این زمینه‌ها چندان درخشان نیست، نباید فراموش کنیم که او آموزه‌های ارزشمند فراوانی هم داشته که پایهٔ مدیریت و اقتصاد امروز جهان است.

بخشی از حرف‌های تیلور را در کتاب اصول مدیریت علمی بخوانید:

«همهٔ ما هنگام استخدام دنبال افراد شایسته‌ای هستیم که نزد دیگران آموزش دیده و بلافاصله آمادهٔ کار باشند.
اگر متوجه شویم که بخشی از وظیفهٔ ما – و نیز فرصت ارزشمند پیش روی ما – به جای یافتن پرورش‌یافتهٔ دیگران، ایستادن کنار کارکنان و آموزش سیستماتیک آن‌هاست، در مسیر افزایش بازدهی ملی قرار خواهیم گرفت.»

برای آشنایی بیشتر با فردریک تیلور و زندگی و اندیشه‌های او می‌توانید معرفی تیلور را در متمم بخوانید:

فردریک تیلور و مدیریت علمی

#نقل قول   #اقتصاد   #بهره وری   #فردریک تیلور

اتحادیه املاک و تقاضای مصرفی مسکن | مواجهه صنف‌های سنتی و پلتفرمها

نایب رئیس اول اتحادیهٔ املاک در مصاحبه‌ای گفت (+): «امروز بیش‌از ۱۲۵ میلیون گوشی هوشمند همراه در دست عموم مردم وجود دارد و فردی بدون هیچ‌گونه مجوز یا تخصصی اجازه در فضای مجازی و برخی اپلیکیشن‌های خانه‌یاب، مسکن خرید و فروش یا رهن و اجاره می‌کنند که موجب تشدید در تقاضای مصرفی بازار مسکن می‌شود.»

چنین موضع‌گیری‌هایی نه اولین موضع‌گیری‌ها از این دست و نه آخرین آن‌ها خواهند بود. واضح است که به قلمرو مسکن هم مربوط نیستند. کتابفروشان و ناشران، تاکسی سرویس‌ها، شبکه های رادیویی و تلویزیونی، روزنامه‌ها و بسیاری از خرده‌فروشی‌ها پیش از این به پلتفرم‌ها اعتراض کرده‌اند و پس از این هم خواهند کرد.

در این‌جا باید دو موضوع از یکدیگر تفکیک شود

۱) آیا پلتفرم‌ها می‌توانند به بازار و مشتریان آسیب زده و لطمه‌هایی پرهزینه به اقتصاد وارد کنند؟ قطعاً می‌توانند. جستجویی ساده در سابقهٔ پلتفرم‌های بزرگ جهان نشان می‌دهد که همواره چنین تهدیدی وجود دارد (کافی است سوابق دعاوی و نقدها علیه شرکت آمازون را بررسی کنید).

راهکار چیست؟ کاملاً مشخص است. در کشورهایی که دولت خود وارد بازی اقتصادی نشده باشد (یکی از بازیگران نباشد) می‌تواند با رگولاتوری مناسب پلتفرمها را مهار کند.

۲) آیا صنف‌های سنتی لزوماً از منظر خیرخواهانه کسب و کارهای جدید را نقد می‌کنند؟

قطعاً نه. کافی است به همین چندجمله‌ای که نقل شد نگاه کنید. به‌فرض که پلتفرم‌ها قیمت‌سازی کرده یا قیمت‌سازی صوری را تسهیل کنند، تقاضای سرمایه‌گذاری مسکن تغییر می‌کند و تقاضای مصرفی مسکن، کمترین تأثیر را می‌پذیرد.

حالا تصور کنید فردی که یکی از کلیدی‌ترین اصطلاحات صنعت مسکن را نمی‌دانسته، از ورود غیرمتخصص‌ها به بازار مسکن گلایه کرده است.

بنگاه های املاک و بازار معاملات مسکن

در کل به نظر می‌رسد تنش میان فعالان سنتی بازار و پلتفرم‌ها سال‌های سال ادامه داشته باشد. بازنده بودن بازیگران سنتی در این رقابت‌ها دور از ذهن نیست. چون اگر بود، ما به جای خودرو سوار درشکه بودیم. اما برنده شدن پلتفرم‌ها هم لزوماً به معنای برد جامعه نیست. مگر این‌که سیاست‌گذارانی که «به تخصص مجهز بوده» و «به تعارض منافع آلوده نباشند» (دو شرط بسیار سخت)، بستر مناسبی را برای بالندگی پلتفرم‌ها تسهیل کنند.

برای آشنایی بیشتر با مفهوم پلتفرم و اقتصاد گیگ (که از تبعات رشد پلتفرمهاست) می‌توانید درس‌های زیر را در متمم بخوانید:

پلتفرم چیست؟

اقتصاد گیگ چیست؟

#تکنولوژی   #اقتصاد   #مدیریت کسب و کار   #پلتفرمها