دردسر استفاده مزمن از استعاره نظامی | از کتاب تام پیترز

کتاب در جستجوی برتری (یا در جستجوی تعالی) تام پیترز یکی از پرفروش ترین کتابهای مدیریتی جهان بوده و در همان سال‌های نخست انتشار به رکورد فروش هشت میلیون نسخه دست یافت (+/+). این کتاب، به رغم نقدهایی که امروزه بر بخش‌هایی از آن وارد است، هم‌چنان از آثار کلاسیک مدیریتی است که معتبر مانده و مطالعهٔ آن در سراسر جهان به دانشجویان مدیریت توصیه می‌شود.

تام پیترز در بخشی از کتاب به نقل از کارل ویک (Karl Weick) نظریه‌پرداز بزرگ سازمان چنین نقل می‌کند:

انعطاف‌ناپذیری سازمان‌ها ناشی از تصویر‌ مکانیکی‌ای است که ما از آن‌ها در ذهن خود ساخته‌ایم. مثلاً‌ استفادهٔ مزمن از استعاره‌های نظامی [برای توصیف سازمان، تصمیم‌ها و استراتژی‌ها] بارها باعث شده که افراد، شکل دیگری از سازمان را که می‌تواند وجود داشته باشد نادیده بگیرند:

سازمانی که اقدام‌های بداهه را بیشتر از اقدام بر اساس پیش‌بینی‌ ارج می‌نهد. به جای محدودیت‌ها بر فرصت‌ها متمرکز است. به جای دفاع از اقدام‌های قبلی، در پی کشف اقدام‌های جدید است. مجادله را بر آرامش [ناشی از سرسپردگی] ترجیح می‌دهد و تردید و و تناقض‌ را بیشتر از باور[های صلب] تشویق می‌کند.

استراتژی

#نقل قول   #کتابها چه می‌گویند

درباره عوارض تنهایی | ساعت چهار صبح به چه کسی زنگ می‌زنید؟

مارتین سلیگمن از بنیانگذاران روانشناسی مثبت گرا در کتاب شکوفایی خود، عوارض تنهایی را در چند جمله خلاصه کرده است:

«آیا کسی در زندگی‌تان هست که اگر ساعت چهار صبح مشکلی داشتید بتوانید به او زنگ بزنید و با او صحبت کنید؟

اگر پاسخ‌تان مثبت است،

انتظار می‌رود عمرتان طولانی‌تر از کسانی باشد که پاسخ‌شان به این سوال منفی است.»

معرفی کتاب شکوفایی

#روانشناسی   #سبک زندگی   #نقل قول

کوکاکولا و کریمه | دردسرهای فعالیت ناشیانهٔ برندها در شبکه های اجتماعی

آیا حضور فعالانهٔ شرکتها در شبکه‌های اجتماعی بهتر از نبودن در این نوع فضاهاست؟ اغلب چنین است. به شرطی که ادمین یا ادمین‌ها ظرافت‌ها و پیچیدگی‌های موضع‌گیری در شبکه‌های اجتماعی را بشناسند و درک کنند.

اکانت کوکاکولا در سال ۲۰۱۶ با یک اشتباه ظاهراً ساده، نوشیدنی‌های این شرکت را به جای معدهٔ مردم روانهٔ توالت کرد (+/+/+). این شرکت در آغاز سال ۲۰۱۶ در شبکهٔ VKontakte (شبکه اجتماعی پرمخاطب روسیه) پیام تبریکی منتشر کرد که در آن از نقشهٔ روسیه استفاده شده بود. اما شبه‌جزیرهٔ کریمه – که روسیه در ۲۰۱۴ به آن حمله کرده و آن را به خاک خود ملحق کرده بود – در این نقشه وجود نداشت.

عده‌ای از کاربران روسی به این نقشه اعتراض کردند و کوکاکولا که دید فشار مردم رو به افزایش است، پست را حذف کرد و پس از عذرخواهی نقشهٔ دیگری منتشر کرد که در آن کریمه بخشی از خاک روسیه بود.

نقشه روسیه در اکانت کوکاکولا

احتمالاً بقیهٔ ماجرا را حدس می‌زنید. حالا این بار اوکراینی‌ها اعتراض کردند و این پیام را به معنای حمایت از روسیه در حمله به اوکراین دانستند. طبیعتاً بخشی از بدنهٔ‌ سیاسی دولت آمریکا هم مانند اوکراینی‌ها به این کار معترض بود. چون آمریکا الحاق کریمه به مسکو را به رسمیت نشناخته بود.

کمپین بزرگی شکل گرفت و مردم کوکاهای خود را در توالت‌ها ریختند و عکس این کار را منتشر کردند:

کوکاکولا در توالت

حالا کوکاکولا دوباره گرفتار شده بود و به قول ما نه راه پس داشت و نه راه پیش. هر یک از نقشه‌ها یک گروه را ناراضی می‌کرد. تبریک سال نو نوشابه‌ها را روانهٔ توالت کرده بود و چاره‌ای نبود جز این‌که کوکاکولا موضع خود را اصلاح کند.

این شرکت نهایتاً با حذف پیام تبریک ۲۰۱۶ از اکانت خود صورت مسئله را پاک کرد تا مجبور نباشد یکی از دو نقشه را به جای دیگری انتخاب کند. اما همه می‌دانیم تنها چیزی که به وضعیت قبل برگشت، صفحهٔ کوکاکولا در شبکه‌های اجتماعی بود. اما این برند چیزی را در هر دو کشور از دست داد که جبرانش ساده نبود و نیست.

احتمالاً طراح، ایده‌پرداز و گرافیست آن پست، صدها بار به خود گفته که کاش به‌جای این خلاقیت‌ پردردسر، صرفاً عدد ۲۰۱۶ را با رنگ سفید روی پس‌زمینهٔ قرمز می‌نوشتم و سال نو را تبریک می‌گفتم.

شبکه های اجتماعی | برندسازی

اگر به داستان‌های کسب‌و‌کارها و اتفاق‌هایی که برای آن‌ها افتاده علاقه دارید، می‌توانید مجموعه داستان کسب‌وکار را در متمم بخوانید:

داستان کسب و کار

#تکنولوژی   #شبکه های اجتماعی

تهدید یا تحدید؟ کدام درست است؟

در سال‌های اخیر شاهد موج جدیدی از ورود واژه‌های زبان عربی به فارسی هستیم که ماهیت آن با تبادل متعارف فرهنگی میان زبان‌ها (چنان‌که بین انگلیسی و فارسی یا عربی و انگلیسی روی می‌دهد)‌ متفاوت است.

این موج جدید را غالباً کسانی ایجاد کرده‌اند که با واژه‌های روزمرهٔ فارسی و یا حتی واژه‌های عربی که پیش‌ازاین جا افتاده‌ بیگانه‌اند. مثلاً واژهٔ‌ عربی صیانت معادل «مراقبت» است (مثلاً صيانة البشرة یعنی مراقبت از پوست). طبیعی است همهٔ ایرانی‌ها واژهٔ مراقبت را می‌شناسند و می‌فهمند و لازم نیست واژهٔ عربی جایگزینی برای آن به کار ببریم (حتی حمایت هم که به همین معنا نزدیک است، در فارسی رایج‌تر است). این‌که صیانت به جای مراقبت به کار رود همان‌‌قدر عجیب است که به آب بگوییم واتر.

از این نسل واژه‌ها اصطلاح دیگری هم هست که در گذشته شکل مصدری آن کمتر رواج داشت و اخیراً کاربرد آن بیشتر شده است: تحدید.

از آن‌جا که خوانندهٔ فارسی زبان با واژهٔ تهدید آشناست، زیاد پیش می‌آید که فکر کند تحدید همان تهدید است که به اشتباه با ح نوشته شده است. اما این‌طور نیست. تحدید با محدود کردن از یک خانواده است و به تهدید و ترساندن ربطی ندارد.

پس «تحدید اینترنت» یا «تحدید آزادی‌های فردی» اشتباه دیکته‌ای نیست و معنای آن هم با «تهدید اینترنت» و «تهدید آزادی‌های فردی» فرق دارد.

اگر تفاوت‌های واژه‌ها برایتان جذاب است می‌توانید مجموعه درس‌های ظرافت های کلامی را در متمم بخوانید:

ظرافت های کلامی

#واژه ها

فردریک تیلور: در استخدام نیروی انسانی دنبال آماده‌خوری نباشید!

برای عامهٔ مردم و حتی بسیاری از درس‌خوانده‌های مدیریت، نام فردریک تیلور و اصطلاح تیلوریسم تداعی‌کنندهٔ سخت‌گیری و بهر‌ه‌کشی است. با وجودی که سابقهٔ تیلور در این زمینه‌ها چندان درخشان نیست، نباید فراموش کنیم که او آموزه‌های ارزشمند فراوانی هم داشته که پایهٔ مدیریت و اقتصاد امروز جهان است.

بخشی از حرف‌های تیلور را در کتاب اصول مدیریت علمی بخوانید:

«همهٔ ما هنگام استخدام دنبال افراد شایسته‌ای هستیم که نزد دیگران آموزش دیده و بلافاصله آمادهٔ کار باشند.
اگر متوجه شویم که بخشی از وظیفهٔ ما – و نیز فرصت ارزشمند پیش روی ما – به جای یافتن پرورش‌یافتهٔ دیگران، ایستادن کنار کارکنان و آموزش سیستماتیک آن‌هاست، در مسیر افزایش بازدهی ملی قرار خواهیم گرفت.»

برای آشنایی بیشتر با فردریک تیلور و زندگی و اندیشه‌های او می‌توانید معرفی تیلور را در متمم بخوانید:

فردریک تیلور و مدیریت علمی

#نقل قول   #اقتصاد   #بهره وری   #فردریک تیلور

اتحادیه املاک و تقاضای مصرفی مسکن | مواجهه صنف‌های سنتی و پلتفرمها

نایب رئیس اول اتحادیهٔ املاک در مصاحبه‌ای گفت (+): «امروز بیش‌از ۱۲۵ میلیون گوشی هوشمند همراه در دست عموم مردم وجود دارد و فردی بدون هیچ‌گونه مجوز یا تخصصی اجازه در فضای مجازی و برخی اپلیکیشن‌های خانه‌یاب، مسکن خرید و فروش یا رهن و اجاره می‌کنند که موجب تشدید در تقاضای مصرفی بازار مسکن می‌شود.»

چنین موضع‌گیری‌هایی نه اولین موضع‌گیری‌ها از این دست و نه آخرین آن‌ها خواهند بود. واضح است که به قلمرو مسکن هم مربوط نیستند. کتابفروشان و ناشران، تاکسی سرویس‌ها، شبکه های رادیویی و تلویزیونی، روزنامه‌ها و بسیاری از خرده‌فروشی‌ها پیش از این به پلتفرم‌ها اعتراض کرده‌اند و پس از این هم خواهند کرد.

در این‌جا باید دو موضوع از یکدیگر تفکیک شود

۱) آیا پلتفرم‌ها می‌توانند به بازار و مشتریان آسیب زده و لطمه‌هایی پرهزینه به اقتصاد وارد کنند؟ قطعاً می‌توانند. جستجویی ساده در سابقهٔ پلتفرم‌های بزرگ جهان نشان می‌دهد که همواره چنین تهدیدی وجود دارد (کافی است سوابق دعاوی و نقدها علیه شرکت آمازون را بررسی کنید).

راهکار چیست؟ کاملاً مشخص است. در کشورهایی که دولت خود وارد بازی اقتصادی نشده باشد (یکی از بازیگران نباشد) می‌تواند با رگولاتوری مناسب پلتفرمها را مهار کند.

۲) آیا صنف‌های سنتی لزوماً از منظر خیرخواهانه کسب و کارهای جدید را نقد می‌کنند؟

قطعاً نه. کافی است به همین چندجمله‌ای که نقل شد نگاه کنید. به‌فرض که پلتفرم‌ها قیمت‌سازی کرده یا قیمت‌سازی صوری را تسهیل کنند، تقاضای سرمایه‌گذاری مسکن تغییر می‌کند و تقاضای مصرفی مسکن، کمترین تأثیر را می‌پذیرد.

حالا تصور کنید فردی که یکی از کلیدی‌ترین اصطلاحات صنعت مسکن را نمی‌دانسته، از ورود غیرمتخصص‌ها به بازار مسکن گلایه کرده است.

بنگاه های املاک و بازار معاملات مسکن

در کل به نظر می‌رسد تنش میان فعالان سنتی بازار و پلتفرم‌ها سال‌های سال ادامه داشته باشد. بازنده بودن بازیگران سنتی در این رقابت‌ها دور از ذهن نیست. چون اگر بود، ما به جای خودرو سوار درشکه بودیم. اما برنده شدن پلتفرم‌ها هم لزوماً به معنای برد جامعه نیست. مگر این‌که سیاست‌گذارانی که «به تخصص مجهز بوده» و «به تعارض منافع آلوده نباشند» (دو شرط بسیار سخت)، بستر مناسبی را برای بالندگی پلتفرم‌ها تسهیل کنند.

برای آشنایی بیشتر با مفهوم پلتفرم و اقتصاد گیگ (که از تبعات رشد پلتفرمهاست) می‌توانید درس‌های زیر را در متمم بخوانید:

پلتفرم چیست؟

اقتصاد گیگ چیست؟

#تکنولوژی   #اقتصاد   #مدیریت کسب و کار   #پلتفرمها

 

آیا پروژه های افزایش طول عمر انسان مفیدند؟

می‌دانیم که فعالان حوزهٔ تکنولوژی در دههٔ اخیر علاقهٔ ویژه‌ای به پروژه های افزایش طول انسان نشان داده‌اند. به عنوان مثال، زاکربرگ، جف بزوس و پیتر تیل، هر کدام در یک یا چند پروژه افزایش طول عمر انسان یا کند کردن فرایند پیری سرمایه گذاری کرده‌اند. در این میان ایلان ماسک نظر متفاوتی دارد.

مصاحبه ایلان ماسک درباره افزایش طول عمر انسان

او در پاسخ به سوال یک گزارش‌گر چنین گفته است (+):

«من فکر نمی‌کنم که تلاش برای افزایش قابل‌توجه طول عمر بشر کار درستی باشد.

نتیجهٔ چنین تلاشی، جامعه را به خفگی خواهد رساند.

چون واقعیت این است که اغلب انسان‌ها هرگز طرز فکر خود را تغییر نمی‌دهند و [با همان افکار ثابت خود] می‌میرند.

اگر انسان‌ها نمیرند، ما گرفتار اندیشه‌های قدیمی می‌مانیم و جامعه پیشرفت نخواهد کرد.»

او در ادامهٔ صحبت‌هایش بالا بودن متوسط سن سیاستمداران و ناتوانی آن‌ها از درک افکار نسل جدید را هم از جمله مشکلات عرصهٔ سیاست در جهان می‌داند.

مدل ذهنی | سبک زندگی

در پاراگراف فارسی متمم مطلبی از کیت جفری نقل کرده‌ایم که در آن بدبینی خود را به صنعت افزایش طول عمر ابراز کرده است. آن مطلب را می‌توانید به عنوان مکمل این بحث بخوانید:

من از افزایش طول عمر انسان‌ها نگرانم

کدام کشور برای مردن مناسب‌تر است؟

#نقل قول   #سلامت   #تکنولوژی   #سبک زندگی  #افزایش طول عمر

تلگرام چینی؟ | توسعه همکاری تلگرام و تنسنت

بر اساس گزارش تک‌کرانچ، تلگرام قصد دارد بستر و تسهیلات بیشتری برای ارائهٔ مینی‌اپ‌ها فراهم کند (+). به عبارت دیگر، قرار است تلگرام با سرعت بیشتری به سمت تبدیل شدن به یک سوپراپلیکیشن برود؛ چیزی شبیه WeChat یا شبیه آن‌چه ظاهراً ایلان ماست برای X (هولدینگ مالک توییتر) در نظر دارد (+).

تلگرام در برنامهٔ توسعهٔ خود از همکاری زیرمجموعه‌های شرکت چینی تنسنت (Tencent) بهره خواهد برد (+). اگر چه تنسنت یک شرکت چینی خصوصی است، اما مالکیت WeChat و نیز تعامل با شرکت‌های دولتی چین، باعث شده برخی از رسانه‌ها دربارهٔ هم‌سویی تنسنت و دولت چین هشدار دهند (+).

آمار دقیق کاربران تلگرام مشخص نیست، اما این اپلیکیشن در ایران، هند، روسیه، مصر، ویتنام، مکزیک، اندونزی و بسیاری از کشورهای در حال توسعه، کاربران فراوانی دارد‌ (+).

به نظر می‌رسد داستان تلگرام، شرکتی که از روسیه آغاز شده و هم‌اکنون در آلمان مستقر است، به تدریج وارد فصل تازه‌ای خواهد شد.

اگر بحث‌های مربوط به شبکه های اجتماعی برایتان جذاب است، احتمالاً مرور درس‌های زیر هم برایتان مفید خواهد بود:

آیا در شرکت خود خط مشی حضور در شبکه های اجتماعی را تعریف کرده‌اید؟

کنترل و بازبینی محتوا در شبکه های اجتماعی

#شبکه های اجتماعی   #تکنولوژی

کتاب های پرفروش | ده کتاب پرفروش که بیش از ده میلیون نسخه از آن‌ها فروخته شده

برآورد دقیق تعداد نسخه‌های فروخته شده از یک کتاب، خصوصاً در مورد کتاب های پرفروش و کلاسیک، امکان‌پذیر نیست. ناشران این کتاب‌ها متعددند. چاپ‌های غیرقانونی آن‌ها زیادند. و گاهی به خطر وجود نداشتن کپی‌رایت (برای کتاب‌های قدیمی)، شمارش تعداد نسخه‌های فروش رفته امکان‌پذیر نیست. پس هر چه دربارهٔ آمار کتابهای پرفروش می‌بینید، صرفاً بر پایهٔ حدس و برآورد افراد مطلع اعلام می‌شود.

تعداد کتاب‌هایی که بیشتر از ۱۰ میلیون نسخه از آن‌ها فروخته شده، بسیار زیاد است. ما در این‌جا صرفاً چند نمونه از پرفروش ترین کتابهای جهان را انتخاب کرده‌ایم. اما به خاطر داشته باشید که «پرفروش بودن» و «کیفیت بالا» مترادف نیستند. آن‌ هم در دوره‌ای که ابزارها و ترفندهای فراوانی برای ورود به فهرست کتاب های پرفروش وجود دارد (ما در متمم برخی از این تکنیک‌ها را شرح داده‌ایم: دربارهٔ کتاب های پرفروش).

کتاب قرمز کوچک |جملات مائوتسه تونگ | بیش از ۹۰۰ میلیون نسخه فروخته شد؛ البته با حمایت و فشار حزب کمونیست چین (+)

کتاب‌های هری پاتر | جی‌. کی. رولینگ | بیش از ۵۰۰ میلیون نسخه (+)

داستان دو شهر |نوشتهٔ چارلز دیکنز | بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه (+)

شازده کوچولو | نوشتهٔ آنتوان دو سن اگزوپری | بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه (+)

و سپس هیچ‌کس نبود |آگاتا کریستی | بیش از ۱۰۰ میلیون نسخه (+)

دنیای سوفی | یاستین گوردر | بیش از ۵۰ میلیون نسخه (+)

صد سال تنهایی | گابریل گارسیا مارکز | بیش از ۵۰ میلیون (+)

جاناتان مرغ دریایی | ریچارد باخ | بیش از ۴۰ میلیون نسخه (+)

هفت عادت مردمان موثر | استیون کاوی | بیش از ۴۰ میلیون نسخه (+)

۱۹۸۴ | جورج اورول | احتمالاً بیش از ۳۰ میلیون نسخه (+)

معرفی کتابهای داستانی در متمم

معرفی کتابهای مدیریتی در متمم

معرفی کتابهای روانشناسی در متمم

پاراگراف فارسی (برش‌هایی از کتاب‌ها)

چند پیشنهاد برای هدیه دادن کتاب (چه کتابی هدیه دهیم؟)

#معرفی کتاب

ارزش های برند | چرا BMW به تولید خودروهای ون علاقه ندارد؟

همهٔ افراد و کسب‌و‌کارها دوست دارند برندی قوی داشته باشند و بازار و مخاطبان، اصالت برندشان را تأیید کنند.

اصالت وقتی به وجود می‌آید که برند به ارزش‌هایی که ادعا می‌کند وفادار باشد و وفاداری وقتی اتفاق می‌افتد که صاحبان برند جرئت داشته باشند به برخی فرصت‌ها «نه» بگویند.

حدود دو دهه قبل، در سال ۲۰۰۴ از هلموت پانکه – که هم‌زمان رئيس هیئت مدیرهٔ BMW و عضو هیئت مدیرهٔ مایکروسافت بود – در یک مصاحبه توضیح داد که چرا BMW خودروهای ون تولید نمی‌کند.

پانکه گفت (+): یکی از مهم‌‌ترین وظایف ما در حفظ تصویر برند، نه گفتن است. چون تهِ مدیریت برند درک این نکته است که درون هر برند «وعده‌ای» نهفته است که آن برند باید همیشه و همه‌جا و در هر شرایطی به آن وعده وفادار باشد.

ما وارد بازار خودروهای ون و کلاس MPV نشده‌ایم، چون خودرو ون حداقل به شکلی که امروز در بازار هست، هیچ‌یک از ارزش‌های برند BMW را در خود منعکس نمی‌کند. همهٔ تیم ما یک بار یک‌صدا [تصمیم گرفتیم و] گفتیم ما ون تولید نمی‌کنیم.

ارزش برند

ما که امروز حرف‌های پانکه را می‌خوانیم،‌در نگاه اول ممکن است از خود بپرسیم: اگر ون بد است چرا بنز آن را تولید می‌کند؟

پاسخ این است که وعدهٔ برند بنز «اوج لذت رانندگی» نیست. بلکه یک رانندگی لوکس و راحت است. بنز همیشه مدعی بوده که «یک اتاق لوکس سیّار» تحویل مشتری‌اش می‌دهد. پس محدودیتی که BMW خود را با آن تعریف کرده، برای بنز وجود ندارد.

تصمیم به انجام ندادن یک کار و عرضه نکردن یک محصول که اتفاقاً ممکن است سودآور هم باشد، تصویر یک برند و ارزش پیشنهاد آن برند را در بلندمدت تثبیت می‌کند.

آن‌چه خواندید بخشی از درس ارزش پیشنهادی برند از سلسله درس‌های برندسازی متمم بود.

#برندسازی   #صنایع جهان   #صنعت خودرو