اهمیت نوشتن | اگر میشود چیزی را ننویسی، ننویس!
۴ تیر, ۱۴۰۱    |  مدیریت کسب و کار, نوشتناز رابرت کندی دادستان کل ایالت متحدهٔ آمریکا (۱۹۶۱ تا ۱۹۶۴) این جمله بارها نقل شده که (+):
«پدرم همیشه به من میگفت: [اگر میتونی] هیچ وقت چیزی رو ننویس.»
اشارهٔ کندی به دردسرساز بودن نوشتن است و این که اگر چیزی را نوشتی، بعداً هم ناگزیر خواهی بود آن را بپذیری و بر اساس آن عمل و رفتار کنی.
این جمله را در همین شکل میتوان توصیهای به مذاکرهکنندگان در نظر گرفت. اما آن را به شکل دیگری هم میتوان خواند و فهمید و آن شکل دیگر هم توصیهای ارزشمند است:
«اگر میتوانی طرف مقابل را وادار کن که همهٔ حرفهایش را بنویسد و چیزی شفاهی باقی نماند.»
شبیه این موضوع را یک بار دیگر هم در سایت بامتمم گفتهایم (کاربرد اصلی صورتجلسه).
اگر به تقویت مهارت مذاکره علاقهمند هستید، میتوانید فایل صوتی شصت نکته در مذاکره را تهیه کرده و گوش بدهید:
#نقل قول #مدیریت کسب و کار #مذاکره #نوشتن
دربارهٔ دروغگویی | به نفع من دروغ بگو؛ اما فقط من!
۴ تیر, ۱۴۰۱    |  توسعه فردی, نقل قولجیز بازوِل در کتاب زندگینامهٔ ساموئل جانسون، که از مشهورترین زندگینامههای جهان است، جملهٔ جالبی از جانسون نقل میکند (+):
«اگر من خدمتکارم را عادت بدهم که به خاطر من یک دروغ بگوید،
آیا حق ندارم نگران باشم که
به خاطر خودش هزاران دروغ بگوید؟»
جملهٔ سادهٔ جانسون به نکتهٔ مهمی اشاره میکند. سخت [یا شاید غیرمنطقی] است که انتظار داشته باشیم همکاران ما به نفع ما یا سازمانمان رفتارهای غیراخلاقی انجام دهند، اما قلمرو مشخصی را تعریف کنیم و بگوییم فقط در این قلمرو (یا خارج از این قلمرو) بیاخلاقی کنید.
اخلاق و بیاخلاقی، دیر یا زود به بخشی از عادتهای ذهنی ما تبدیل میشود و حتی بدون این که فکر کنیم، معیار ناخودآگاه تصمیمها و رفتارها و حرفهای ما خواهد شد. به همین علت، شاید بتوان گفت، یکی از مصداقهای حرفهایگری در سازمان و کسبوکار این است که حاضر نشویم از قلمرو اخلاق – حتی به نفع سازمان – تخطی کنیم و مدیران و همکارانمان را قانع کنیم که بازی بیاخلاقی اگر شروع شود، به یک زمین مشخص، محدود نخواهد شد و همهٔ سازمان و مجموعهٔ ما را در خود غرق خواهد کرد (به تدریج هر کس با خود میگوید: اینها فلان کار را با آن فرد یا سازمان کردند، از کجا معلوم با من نکنند؟ چرا من حق نداشته باشم همین کار را با خودشان بکنم؟).
در فایل صوتی حرفهایگری که در فروشگاه متمم عرضه شده، جنبههای مختلف رفتار حرفهای بررسی شده و آموزش داده شده است:
تعداد کل الکترونها و پروتونها در جهان
۳۰ خرداد, ۱۴۰۱    |  کتابها چه میگویند, نقل قول, نوشتن«من باور دارم که مجموعاً
۱۵۷۴۷۷۲۴۱۳۶۲۷۵۰۰۲۵۷۷۶۰۵۶۵۳۹۶۱۱۸۱۵۵۵۴۶۸۰۴۴۷۱۷۹۱۴۵۲۷۱۱۶۷۰۹۳۶۶۲۳۱۴۲۵۰۷۶۱۸۵۶۳۱۰۳۱۲۹۶
عدد پروتون در عالم هستی وجود دارد. تعداد الکترونها هم همینقدر است.»
این عبارت، جملهٔ آغازین فصل ۱۱ کتاب فلسفهٔ علم فیزیک، نوشتهٔ سر آرتور استنلی ادینگتون است (+). البته این حرفها، پیش از این که به شکل کتاب منتشر شوند، در یک سخنرانی گفته شدهاند. ادینگتون در این فصل دربارهٔ مفهوم «شمارشناپذیری» حرف میزند و توضیح میدهد که چه چیزهایی شمارشناپذیرند.
این فصل از کتاب، درست مانند بقیهٔ فصول آن، کاملاً فیزیکی-فلسفی و علمی و جدی است. بنابراین ادینگتون میتوانست مثل بسیاری از نویسندگان جدی دانشگاهی، متن خود را با «تعریف شمارشناپذیری» شروع کند. اما مشخصاً او پیش از سخنرانی و زمان نوشتن متن حرفهایش، مدتی فکر کرده که تأثیرگذارترین جمله برای شروع متن چیست؟ جملهٔ اول چه باید باشد که مطمئن شوم خواننده، جملهٔ دوم را هم خواهد خواند؟
اگر خوانندهها حوصلهٔ کتاب خواندن یا شنیدن سخنرانیها را ندارند، بخشی از مشکل را هم باید در نویسندگان و سخنوران جستجو کرد. وقت گذاشتن برای این ظرافتها، از حوصلهٔ بسیاری از آنها خارج است و برایشان راحتتر است که خواننده را به بیحوصلگی متهم کنند.
یکی از درسهای تسلط کلامی و چالش نوشتن در متمم، به این موضوع اختصاص یافته که روش مناسب شروع متن (نوشته یا سخنرانی) چیست. آن درس میتواند مکمل مناسبی برای این بحث باشد:
توییتهای تند | حتی یک تذکر ساده هم میتواند اثربخش باشد
۲۷ خرداد, ۱۴۰۱    |  شبکه های اجتماعیشبکههای اجتماعی سالهاست برای حذف مطالب تند و خشمگین و نامناسب، به گزارشهای کاربران تکیه کردهاند. البته نظارت دستی هم همواره وجود داشته است. مثلاً فیسبوک از بیش از ۱۵۰۰۰ نفر برای بررسی دستیِ محتواهای منتشر شده و حذف موارد نامناسب استفاده میکند (+).
اما برخی مطالب منشر شده، به گونهای نیست که بشود بدون نظر موافق کاربر آنها را حذف کرد (من به دوستم گفتهام احمق و به نظرم زاکربرگ یا آگراوال حق ندارند در اظهارنظر من دخالت کنند).
در این شرایط، راهحلی وجود دارد که بخشی از مشکل را حل میکند. بر اساس تحقیقی که با همکاری دانشگاه ییل و شرکت توییتر منتشر شده (+)، یک سیستم هوشمند مبتنی بر پردازش کلمات، توییتهای تعدادی از کاربران را پیش از انتشار بررسی کرده و در مواردی که توییت لحن تند یا بیادبانه داشته، به آنها پیشنهاد داده که: «نمیخواهید در متن توییت خود تجدیدنظر کنید؟»
در این پیشنهاد، هیچ نوع اجباری وجود نداشته و فرد میتوانسته همان حرف قبلی خود را بدون هرگونه ویرایش منتشر کند.
بر اساس گزارش منتشر شده، ۷٪ از کاربران پس از این پیشنهاد، در توییت خود بازنگری کردهاند. همچنین گفته شده که این تغییر رفتار، بلندمدت بوده و حتی پس از متوقف شدن سیستم بررسیکننده، بخش قابلتوجهی از این کاربران، توییتهای تند کمتری منتشر کردهاند.
با در نظر گرفتن این که چنین توییتهایی خود میتوانند دیگران را به انتشار توییتها و نظرات تند تشویق کنند، میتوان گفت اثر تجمیعی این کار ساده، چشمگیر است.
فعلاً تا زمانی که شبکههای اجتماعی تصمیم بگیرند چنین قابلیتهایی را به نرمافزارهایشان اضافه کنند، میتوانیم خودمان این نقش را بر عهده بگیریم و پیش از انتشار هر مطلب یا ثبت هر کامنت، یک بار از خودمان بپرسیم: «آیا مطمئنی که میخواهی این مطلب را با همین کلمات منتشر کنی؟ آیا شکل نرمتر و آرامتری وجود ندارد؟»
عکس | فیل دریایی – اثری از کریستینا میترمایر
۲۵ خرداد, ۱۴۰۱    |  عکسکریستینا میترمایر (Cristina Mittermeier) از جمله عکاسان معروف نشنال جئوگرافیک است که حتی اگر نامش را نشنیده باشید، احتمالاً برخی از عکسهایش را دیدهاید. عکس فیل دریایی (Elephant Seal که گاهی فُک فیلی هم نامیده میشود) از جمله آثار معروف اوست:
میترمایر در رشتهٔ زیست دریایی درس خوانده و سالها در این رشته فعالیت علمی و پژوهشی انجام داده است. اما زمانی که احساس کرد محیط زیست و جانداران، به شدت در معرض تهدید ما انسانها و تغییرات اقلیمی هستند، به نتیجه رسید که عکس سریعتر از متن و استدلال، میتواند ذهن مخاطبان را تغییر دهد.
او با توجه به دغدغههایش، زیرشاخهٔ جدیدی از عکاسی را توسعه داد که اختصاصاً به حفظ محیط زیست و حیات جانداران توجه میکند. شاخهای که Conservation Photographer خوانده میشود. میترمایر نمونهای از کسانی است که پا از حوزهٔ تخصصی خود بیرون گذاشتهاند و در حوزهای دیگر، به فردی پیشتاز تبدیل شدهاند.
میترمایر و کسانی چون او، افرادی الهامبخش هستند؛ نه فقط برای عکاسان، بلکه برای تمام کسانی که به تغییر در مسیر شغلی و زندگی حرفهای خود فکر میکنند.
اگر به عکسهای طبیعت و موضوعات مرتبط با زندگی بر روی زمین علاقه دارید، مطالب زیر که در قالب زنگ تفریح متمم منتشر شدهاند میتوانند برایتان جذاب باشند:
استتار چیست؟ چند عکس از استتار حیوانات در طبیعت
پلهایی برای عبور حیوانات و حفاظت از آنها
دربارهٔ اختاپوسها (عکس + توضیح)
دشمنان خود را با دقت انتخاب کنید
۲۴ خرداد, ۱۴۰۱    |  نقل قولژوزف کنراد، نویسندهٔ بزرگ انگلیسی، در رمان «لُرد جیم» خود نگاه جالبی را مطرح میکند. حرف او، با اندکی تغییر در جملهبندی، چنین است:
«میگویند در مورد انسانها بر اساس دوستانشان قضاوت کنید.
من فکر میکنم بررسی دشمنان هر فرد هم میتواند به همان اندازه مفید باشد.»
اگر حرف کنراد را بپذیریم، باید «انتخاب دشمنان» را هم به اندازهٔ «انتخاب دوستان» جدی بگیریم. «انتخاب دشمن» عبارت نادرستی نیست. چون ما با هر تصمیم و رفتار و موضعگیریمان، فرد یا افرادی را که قرار است دشمنمان شوند، آگاهانه انتخاب میکنیم.
دنیا بر پایهٔ تأخیر بنا شده؛ تأخیرهای طولانی
۲۱ خرداد, ۱۴۰۱    |  تصمیم گیری, نقل قولست گادین در وبلاگش به نکتهٔ ساده و مهمی اشاره کرده (+):
«اگر هر کس پس از اولین سیگار، سرفهای میکرد و بیمار میشد،
بعید بود کسی سیگاری شود.
اگر هر کارآفرینی، آزادی و رضایت و شعف مشتری را در هفتهٔ اول کار خود میدید،
احتمالاً افراد بیشتری کارآفرین میشدند.
اغلب ما، بازخوردهای سریع را میبینیم و میفهمیم.
اما فرصت و چالش واقعی در دیدن و جدیگرفتن بازخوردهای زمانبر و تأخیری است.»
ما در درسهای تفکر سیستمی بارها به اهمیت توجه به افقهای زمانی دورتر پرداختهایم:
اهمیت افق زمانی در تحلیل راهکارها و تصمیمها
شعر و ادبیات حتی با فشار و محدودیت رشد میکنند
۱۸ خرداد, ۱۴۰۱    |  نقل قول, هنر«بعضی از ذهنها با از دست رفتن آزادی،
میپوسند و فرسوده میشوند.
بعضی دیگر، بیمار و تندخو.
اما ذاتِ ذهنِ شاعر این است که در تنهاییِ حبس، ظریف و خلاق میشود.
با میوههای ذهن خویش، ضیافتی برپا میکند،
و درست مانند پرندهٔ در قفس، جانش را در آوایش میریزد.»
بخشی از کتاب Sketch book | در فصل «شاعر سلطنتی»
اثر واشینگتن ایروینگ – پدر داستان کوتاه آمریکا
پاراگرافهای برگزیدهٔ کتابها را میتوانید در پاراگراف فارسی متمم بخوانید:
گوگل و یک ایدهٔ تازه | ترجمه همزمان از زبانهای مختلف با عینک گوگل
۱۶ خرداد, ۱۴۰۱    |  تکنولوژیرونمایی گوگل از یک محصول تازه، دوباره بحث و اختلافنظر را رسانهها راه انداخته است.
گوگل با معرفی یک عینک واقعیت افزوده، میگوید که قرار است به زودی حرف زدن را بین افرادی که زبان یکدیگر را نمیدانند آسان کند. بر اساس کلیپ کوتاهی که گوگل منتشر کرده، عملکرد این عینک نسبتاً ساده و خلاقانه است: شما به حرفهای طرف مقابل گوش میدهید و ترجمهٔ حرفهای او به زبان خودتان روی شیشهٔ دوربین برایتان نمایش داده میشود.
چنین عینکی میتواند افراد بسیاری را از یادگیری زبانهای خارجی – حداقل برای گفتگوهای اولیهٔ روزمره – بینیاز کند. ضمن این که ناشنوایان هم این امکان را خواهند داشت که حرفهای طرف مقابل را در قالب یک متن مکتوب ببینند.
برخی رسانهها از این خبر استقبال کردهاند (+). اما برخی دیگر یادآوری کردهاند که هستهٔ اصلی این محصول، Google Translate است که همین الان هم ترجمههای آن چندان مطلوب نیست. به ویژه این که قرار باشد به جای متنِ نوشته شده، صحبتهای طرف مقابل را بشنود و خطاهای «تشخیص صدا» هم به خطاهای ترجمه افزوده شود (+).
احتمالاً ادعای ناموفق قبلی گوگل در عرضهٔ هدفونهایی که توانایی ترجمهٔ همزمان دارند نیز در این نگاه منفی سهم دارد. تلاشهای قبلی گوگل در حوزهٔ عینکهای واقعیت افزوده چندان موفق نبوده است. اولین عینکهای گوگل که توانایی ضبط تصویر داشتند، با توجه به نقض حریم خصوصی، به شدت مورد نقد قرار گرفتهاند و حتی برخی رسانهها افرادی را که از Google Glass استفاده میکردند، با اصطلاح Glasshole (ترکیب یک فحش و کلمهٔ عینک) مسخره و تحقیر کردند.
مستقل از این که محصول تازهٔ گوگل، موفق شود یا نه، این یک واقعیت است که «آیندهای که یادگیری زبانهای خارجی، حداقل برای رفع نیازهای اولیه ضروری نباشد» واضح و شفاف، پیش چشم ماست.
در یکی از درسهای متمم به دو مفهوم واقعیت مجازی (Virtual Reality) و واقعیت افزوده (Augmented Reality) پرداختهایم:
واقعیت افزوده، واقعیت مجازی و تفاوت آنها
#تکنولوژی #یادگیری زبان #زبان انگلیسی
هفت زبان اصلی دنیا | زبان های اصلی دنیا به ترتیب کدامند؟
۱۴ خرداد, ۱۴۰۱    |  کلماتپاسخ به این سوال که چند زبان در دنیا وجود دارد ساده نیست. اما ظاهراً زبانشناسان معتقدند که اکنون بیش از ۶۸۰۰ زبان در دنیا وجود دارد. اما همهٔ آنها را نمیتوان جزو زبان های زنده دنیا دانست. چون بعضی از آنها را افراد بسیار کمی میدانند. احتمالاً برایتان جالب است اگر بدانید بیش از ۴۲۰۰ زبان از مجموعهٔ ۶۸۰۰ زبان جهان، در آسیا و آفریقا به کار برده میشوند.
زبانها هم مثل گونههای جانوری، به دنیا میآیند. تکامل پیدا میکنند. و منقرض میشوند و میمیرند. البته برآوردهای عددی در این زمینه مختلف است. اما گفته میشود بین ۲۵ تا ۹۰ درصد از زبانهایی که امروز روی کرهٔ زمین وجود دارند، در پایان قرن بیستویکم وجود نخواهند داشت (+).
در میان این چند هزار زبان، پاسخ به این سوال که هفت زبان اصلی دنیا چیست، ساده نیست. بسته به این که چه معیاری را برای شمارش انتخاب کنید، پاسخ متفاوتی پیدا خواهید کرد.
اگر معیار خود را زبان مادری در نظر بگیرید، به ترتیب زبانهای ماندارین (چینی)، اسپانیایی، انگلیسی، هندی، بنگالی، پرتغالی و روسی را باید هفت زبان اصلی دنیا فرض کنید.
اما اگر به این نکته هم توجه کنید که افراد بسیاری زبان های بین المللی دیگری را به عنوان زبان دوم میآموزند و میدانند، هفت زبان اصلی را باید به ترتیب: انگلیسی، ماندارین (چینی)، هندی، اسپانیایی، فرانسوی، عربی و بنگالی در نظر گرفت.
اما به هر حال به هر شکل که بشمارید، عملاً چینی و هندی و انگلیسی و اسپانیایی چهار زبان اصلی دنیا هستند و صرفاً ترتیبشان فرق میکند.
مرور فهرست زبانهای اصلی دنیا، جدا از جمعیت و گستردگی کشورها، حملههای نظامی، تاریخ استعمارگری و کشورگشایی را نیز تداعی میکند.
فرصت خوبی است تا یکی از درسهای متمم را هم که به یادگیری زبان دوم پرداخته مرور کنید: