دربارهٔ تردید
۳۱ اردیبهشت, ۱۴۰۲    |  نقل قول«تردید، وضعیتی خوشایند است.
اما قطعیت، یک وضعیت پوچ است.»
ولتر
چه شد که با هم دوست شدیم؟
۲۹ اردیبهشت, ۱۴۰۲    |  نقل قولما معمولاً فکر میکنیم دوستانمان را کاملاً آگاهانه و بر اساس محاسبات انتخاب کردهایم. یا لااقل با کسانی دوست شدهایم که در مقایسه با دیگران به ما شبیهتر و برایمان دوستداشتنیتر بودهاند. اما پیتر یوستینوف نظر دیگری دارد. او نقش شانس و تصادف را بیشتر از انتخاب آگاهانه میداند (+):
«من معتقد نیستم که دوستانمان لزوماً کسانی هستند که آنها را بیش از همه میپسندیم و دوست داریم.
گاهی آنها صرفاً به این علت دوستمان هستند که زودتر از بقیه به ما رسیدهاند.»
جالب اینجاست که تحقیقات هم تقریباً این باور را تأیید میکنند (+). در کلاس درس هم، احتمال شکلگیری دوستی عمیق با کسانی که کنار شما نشستهاند، بیشتر از دوستی با همکلاسیهایی است که دورتر نشستهاند. در واقع، شرایط محیطی میتواند بیشتر از منطق انسانی در شکلگیری دوستیها موثر باشد.
خواندن و مرور درسهای زیر از متمم دربارهٔ دوستی هم میتواند مفید باشد:
برای حفظ و عمیقتر کردن دوستیها چه میکنید؟
قانون پارکینسون | من در را برای کسی که در را باز میکند باز میکنم
۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۲    |  بهره وری, مدیریت منابع انسانی, ویدئومدتی پیش یک کلیپ کوتاه از یک تیم محافظتی یک مقام سیاسی در شبکههای اجتماعی پخش شد (+/+). در نگاه اول، نکتهٔ خاص و عجیبی در این کلیپ نیست. اما نقش یکی از افراد حاضر در فیلم برای کاربران شبکههای اجتماعی جالبتوجه بود:
در صندلی جلو خودرو کسی را میبینیم که قاعدتاً از اعضای تیم حفاظتی است و وظیفهاش باز کردن درب عقب خودرو برای مقام سیاسی است. همزمان کسی را در بیرون میبینیم که مسئولیت باز کردن درب جلوی خودرو را برای او دارد. به عبارت دیگر، وظیفهٔ او این است که در را برای کسی که در را باز میکند باز کند.
این همان نکتهای بود که تعجب کاربران را برانگیخت.
واقعیت این است که احتمالاً کسانی که در زمینهٔ حفاظت از اشخاص تخصص دارند، توجیهاتی برای این نقش دارند. مثلاً این که اساساً باز کردن درب خودرو از داخل، بدون این که یک چک امنیتی کامل از بیرون انجام شده باشد، منطقی نیست. یا این که کسی که جلو مینشیند، یک عضو ارشد حفاظتی است و یک فرد عادی نیست و همین است که فقط او حق دارد دربارهٔ باز کردن درب عقب تصمیم بگیرد (اگر چه در فیلم به نظر میرسد بعد از پیاده شدن، بیتوجه به فضای محیطی در را باز میکند).
اما به هر حال، هر توجیهی هم وجود داشته باشد، همچنان این فیلم میتواند تداعیکنندهٔ سمتهای زائدی باشند که در ساختارهای بروکراتیک به وجود میآیند. اتفاقاً همهٔ آن سمتها هم توجیهاتی دارند و بعید است کسی در پاسخ به این سوال که «آیا کار تو اینجا اضافی نیست؟» بگوید: «بله. اضافی است. اما فکر میکردم کسی حواسش نباشد.» طبیعتاً همیشه همه آمادهاند که توضیح دهند یک علت بسیار مهم و فنی و تخصصی برای حضورشان وجود دارد.
بنابراین، مستقل از توضیحات و توجیهاتی که میتواند برای این کلیپ وجود داشته باشد، همچنان میتوانیم آن را بهانه کنیم و در محیط کار خود و سازمانهای دیگر به دنبال کسانی بگردیم که وظیفهشان باز کردن در برای دربازکنها است.
ما در متمم در درس قانون پارکینسون این بحث را بررسی کردهایم و توضیح دادهایم که بسیاری از سازمانها بیش از هر چیز به بزرگتر کردن خودشان و افزایش ارتفاع هرم سازمانی علاقه دارند:
#بهره روی #مدیریت منابع انسانی
فراموش کردن هم یک توانمندی است…
۱ اردیبهشت, ۱۴۰۲    |  روانشناسی, نقل قولاز نظر عملکرد نهایی،
قدرت فراموش کردن برای مغز ما
همانقدر اهمیت دارد که توانایی به خاطر سپردن.»
ویلیام جیمز
نیت مهم نیست. نتیجه مهم است.
۳۰ فروردین, ۱۴۰۲    |  اقتصاد, تصمیم گیری, نقل قول«یکی از بزرگترین اشتباهات این است که
سیاستگذاریها و برنامهها را
بر اساس نیتهایشان قضاوت کنیم
و نه نتیجههایشان.»
این جملهٔ معروف میلتون فریدمن، اشارهای است که بسیاری از سیاستگذاریهایی که بدون آگاهی و تخصص کافی، بدون توجه به تبعات بلندمدت و بدون توجه به عوارض جانبیشان انجام میشوند.
از سیاستگذاران بیاخلاق و فاسد که بگذریم، سیاستگذاران نادان هم نقش مهمی در آسیبزدن به جوامع دارند. کسانی که اگر پای حرفشان بنشینیم، میبینیم که نیت مثبتی داشتهاند، اما برنامههایی تدوین کردهاند که نقش مخربی داشته است.
از لحاظ ارزیابی سیاستگذاری، بین این افراد خیرخواه نادان و آن افراد فاسد هوشمند هیچ تفاوتی وجود ندارد.
نمونههای چنین سیاستگذاریهایی را در درسهای تفکر سیستمی متمم خواندهایم: از اثر مار کبری در هند تا جنگ با گنجشکها در چین و مالیات پنجره در انگلستان.
قدرت داستان | از هر کسی هر داستانی را نشنوید
۲۳ فروردین, ۱۴۰۲    |  نقل قول«حتی اگر یک احمق
داستانی را یک سال تمام
هر روز برای شما تکرار کند
در نهایت داستانش را باور خواهید کرد.»
هوراس مان (نقل شده در کتاب قدرت داستان – جیم لوئر)
کارهای کمتر از دو دقیقه
۱۳ فروردین, ۱۴۰۲    |  بهره وری, مدیریت زماناز میان انبوه تکنیکهایی که برای مدیریت زمان و انضباط شخصی مطرح میشود، مورد سادهای وجود دارد که بسیاری از ما آن را جدی نمیگیریم:
«خوب است که عادت کنید کارهای خود را بنویسید،
اما کارهایی را که انجامشان کمتر از ۲ دقیقه وقت میگیرد،
و میتوان در همان لحظه انجام داد،
ننویسید، انجام دهید.»
گاهی اوقات، عقب انداختن کارهای کوچک، ناگزیر است. چون شرایط و فضا فراهم نیست. اما بیشتر وقتها فقط تنبلی میکنیم.
مثلاً اگر قرار است قبض برق را پرداخت کنید و الان هم روی مبل خانه یا پشت میزتان نشستهاید و اطلاع کارت بانکیتان هم در موبایلتان هست، اشتباه است که «پرداخت قبض برق» را در فهرست کارهای آتی خود بنویسید.
نوشتن فهرست کارها نباید به روشی برای طفره رفتن از انجام کارها تبدیل شود.
این حرف ساده – اما مهم – را افراد بسیاری گفتهاند. اما بیتردید دیوید آلن نویسندهٔ کتاب Getting Things Done نقش مهمی در رواج دادن و جا انداختن آن داشته است. این کتاب و تکنیکهای GTD در یکی از درسهای متمم معرفی شدهاند:
روش نوشتن فهرست کارها (تکنیک GTD)
شکاف دیجیتالی و آمار قطع اینترنت | کدام کشورها بیشتر از این ابزار استفاده میکنند؟
۹ اسفند, ۱۴۰۱    |  تکنولوژی, سواد دیجیتال, شبکه های اجتماعیسایت AccessNow در قالب پروژهای با عنوان KeepItOn هر ساله گزارشی از تعداد دفعات قطع اینترنت در کشورهای مختلف جهان ارائه میکند. در این گزارش، هم تعداد دفعات قطع کردن اینترنت و هم تعداد کشورها اعلام میشود (+).
از نظر «تعداد کشورها» میتوان گفت دولتها در سال ۲۰۲۲ بیشتر از هر زمان دیگری در چند سال اخیر از ابزار قطع اینترنت استفاده کردهاند (مجموعاً ۳۵ کشور به علتهای مختلف و با انگیزههای متفاوت به سراغ این روش رفتهاند).
اما از نظر «تعداد دفعات» ماجرا کمی فرق میکند و سال ۲۰۱۹ از نظر تعداد دفعاتی که اینترنت قطع شده، رکورددار است.
سردمدار قطع اینترنت در جهان، کشور هند است که معمولاً از این ابزار در ناآرامیهای کشمیر استفاده میکند. هند آنقدر این کار را تکرار کرده که در گزارشها – از جمله همین نمودار بالا – آمار را یک بار با هند و یک بار بدون هند منتشر میکنند.
بعد از هند، اوکراین در فهرست قرار دارد؛ با این توضیح که قطع اینترنت در اوکراین، طی یک سال اخیر همواره توسط روسیه انجام شده است. ایران، میانمار، بنگلادش، اردن، لیبی و سودان در ردههای بعدی قرار دارند.
قطع اینترنت با هر توجیه و انگیزهای که باشد، پیامد انکارناپذیری دارد و آن، گسترش شکاف دیجیتالی است. این شکاف به دو شکل ایجاد میشود:
- دولتها به نزدیکان خود، و نیز گروههای مختلف صنفی، سطوح مختلفی از دسترسی اینترنت میدهند و اینترنت طبقاتی (رسمی یا غیررسمی) شکل میگیرد.
- ثروتمندان، با خرید نرمافزارهای عبور از محدودیت، به جهان آزاد متصل میشوند و مشکل خود را حل میکنند و عملاً گروهی که از نظر مالی ضعیفترند، از دسترسی به امکانات دنیای دیجیتال محروم میشوند.
بنابراین اگر دولتها کاهش شکاف دیجیتالی را به عنوان یکی از محورهای توسعه در نظر بگیرند، قطعاً نگاه متفاوتی به قطع اینترنت خواهند داشت.
مفهوم شکاف دیجیتالی را در یکی از درسهای متمم توضیح دادهایم:
#تکنولوژی #سواد دیجیتال #شبکه های اجتماعی
خانم هستید؟ خبر نخوانید. برای شما خوب نیست.
۱ اسفند, ۱۴۰۱    |  تاریخمارتین کانبوی در کتاب تاریخچه رسانه در انگلیس به نکتهٔ جالبی اشاره میکند (+). رویکرد بیبیسی چنان والدانه بود و در جزئیات دخالت میکرد که «تا حدود دههٔ ۷۰ میلادی زنان حق نداشتند بولتنهای خبری را بخوانند. همچنین زنانی که ازدواج کرده یا از همسر خود جدا شده بودند، حق نداشتند برای بیبیسی کار کنند.»
در نگاه اول، چنین خبرهایی میتواند مدافعان قوانین غیرمنطقی را خوشحال کند که «پس همه جا کسانی مثل خودمان پیدا میشوند.» اما نگاه دیگر هم این است که قوانین غیرمنطقی و بدون توجیه عقلانی، هرگز دوام نخواهند داشت و بعداً حتی خود سیاستگذاران هم سعی میکنند آن دورهها به یاد کسی نیاید. شاید تنها جایی که اثری از این نوع قوانین میماند، بخش «اتفاقات شگفتانگیز تاریخ» در کتابها باشد.
در یکی از سلسه درسهای مرتبط با رسانه در متمم، به تاریخ BBC در دههٔ پنجاه میلادی پرداختهایم. دورانی که BBC رویکردی والدانه را اتخاذ کرده بود و حتی در ساعت خواب و بیداری کودکان هم دخالت میکرد:
BCC و تلاش برای حفظ کردن «زنگ خواب و عبادت»
نقد کتاب | با این کتاب مخالفم (البته هنوز نخوندمش، اما اهمیتی نداره)
۲۹ بهمن, ۱۴۰۱    |  تفکر نقادشبکه های اجتماعی فرصتی شگفتانگیز فراهم کردهاند تا دربارهٔ هر موضوعی که میدانیم – یا حتی نمیدانیم – اظهارنظر کنیم.
تام گاولد (Tom Gauld) در نشریهٔ گاردین این موضوع را به زیبایی به تصویر کشیده است:
منبع؛ Gaurdian